حکایتی از بهارستان جامی
به محمدعلی قول داده بودم که آن جمله را دیگر جایی نگویم. نگفتم. اما حالا باز تکرار میکنم. پایینتر. تکرارش میکنم نه اینکه چون محمدعلی دیگر نیست، بلکه چون گوشهای از منشش را نشان میدهد.
عدهای از انسانها انگار وجودشان چراغی است در تاریکی این روزگار کج مدار تا مسیر دیگران را روشن کنند. محمدعلی یکی از این چراغهاست. منش او، آثارش و کارهایش همچنان راه ما را روشن خواهد کرد. یادش گرامی باد.
رفتن محمدعلی، رفتن یک معلم داستان است؛ ازمیانرفتن نقطۀ اتکایی در شهر آشفتۀ داستان ایرانی. انسان حمایتگری که به «افق بیانتهای تنهاییاش میرود و هنوزاهنوز این کلماتاند که «درد ما را تسکین میدهند.»
دیوان حافظ شیرازی با تصحیح انجوی شیرازی به زعم برخی حافظشناسان کاملترین دیوان است زیرا او گونهها و روایات مربوط به اشعار حافظ را گردآوری و ارائه کرده است.
این که پیشرفت اداری محققان و استادان ادبیات فارسی دانشگاههای ما در کشور خودمان مشروط و منوط به قبول مقالات انگلیسی ایشان در نشریات خارجی باشد، توهین به ایران و ایرانی است.