انقلابی که نیما یوشیج در شعر فارسی پدید آورد، اکنون یک سده را پشت سر گذاشته است. در این دورهی نهچندان کوتاه، موافقان و مخالفان شیوه شعرسرایی او بسیار گفته و نوشتهاند. شاید بهجرئت بتوان ادعا کرد مجموع مطالبی که درباره نیما و آثارش قلمی شده، در ادبیات فارسی کمنظیر است و اگر بخواهیم از این نظر او را با کسی مقایسه کنیم، در بین قدما فقط با حافظ و بین معاصران با صادق هدایت، قابل سنجش است.
این انبوه کتاب و مقاله البته ارزشی یکسان ندارند و نوشتارهایی متنوع را شامل میشوند: از مطالب سطحی و تذکرهگونه؛ شعرها و نوشتههای سراپا توهین و غیرمنصفانه و گاه حسادتآمیز؛ ستایشنامههای فاقد اهمیت و مدیحهگونه؛ نقد و تفسیر و تأویلهای نادرست و مندرآوردی و مصادره به مطلوبهای سیاسی و ادبی تا معدودی نقد و بررسیهای جدی و علمی قابل اعتنا و راهگشا که عمدتاً در دهههای اخیر بر آثار نیما نوشته شده است….
ادامهی مقاله را در فایل پیدیاف ملاحظه کنید:
فریدون تَوَلَّلی زاده ۱۲۹۸ در شیراز بود که ۹ خرداد ۱۳۶۴ در تهران درگذشت.
باقر پرهام برای ما دهه شصتیهای تشنه فلسفه و جامعهشناسی، مترجمی نام آشنا و قابل اطمینان بود.
با مرگ باقر پرهام، نهضت ترجمه در علوم انسانی ایران یکی از بهترینهای خود را از دست زد.
پرهام ازجمله مترجمانی بود که هدفمند، سنجیده و اثرگذار فعالیت میکرد و کارهایش را به سامان میرسانید.
«دعایی» تا آنجا که توانست خود «رسانه» شد و آن هم رسانه بیصدایان و خاموششدگان.