پوشکین پدیدهی فوقالعادهای در ادبیات روسیه و حتی جهان است که در آثارش ایدههای جهانی میدرخشند. هیچکس مانند پوشکین توانایی مبدل شدن به انسان دیگر ملل و اینچنین موثق از زبان او حرف زدن را ندارد. این ویژگی پوشکین در توصیف فرهنگ و نابغهی بزرگ ایران، سعدی، آنقدر زیاد است که در سال ۱۸۲۴ میلادی و پس از چاپ منظومهی فوارهی باغچه سرای، با سرلوحهای از سخنان سعدی، شاهزاده شالیکوف، ناشر مجلهی دامسکی ژورنال، به او لقب «سعدی جوان» داد؛ زیرا پوشکین برای نخستین بار در ادبیات روسیه نشان داد که چگونه باید سعدی، نابغهی ایرانی را توصیف کرد. در مقالهی حاضر به موضوع پوشکین و سعدی و نیز به نقش ارزشمند و کلیدی سخنان سعدی در بیان اندیشههای پوشکین در منظومهی فوارهی باغچه سرای و بعضی از آثار دیگرش میپردازیم. برخی از اندیشههای سعدی، مانند سرلوحهی فوارهی باغچه سرای که برگرفته از باب اول بوستان سعدی است در بسیاری از آثار و مکاتبات پوشکین بهوفور تکرار شده و همچون یک مَثَل در بین مردم روسیه ساری و جاری است؛ این مضامین در آثار پوشکین، یادآور یاد و خاطرهی دوستانِ دکابریست وی و نیز بیانگر حس دلتنگی شاعر به دلیل دوری و از دست دادن آنهاست.
مقالهی «پوشکین؛ سعدی جوان روسیه» نوشتهی جانالله کریمیمطهر و تبسم رهکهنموئی که در پژوهشنامهی نقد ادبی و بلاغت منتشر شده به جایگاه سعدی در اشعار پوشکین میپردازد که در ادامه میتوانید آن را مطالعه کنید:
زامبیها چگونه وارد دنیای ما شدند؟
به مناسبت زادروز بیژن جلالی
او در آینه خودخندی شخصیتهای دایی جان ناپلئون خودش را میبیند و در حقیقت به خود وجودیاش میخندد.
مگر میشود فرهنگ این کشور را تنها با دو سطر اینجا در «فیسبوک» و سه سطر آنجا در توییتر و تلگرام ارتقا داد؟
شوروی آدامس را سرگرمی کاپیتالیستی تلقی میکرد.