در طی سال ۱۴۰۲ بی وقفه مشغول ترجمه بودم. پس برای اینکه هم مطالعهام متوقف نشود و هم به چشمهایم فشار نیاید، بیشتر از کتابهای صوتی با خوانش های خوب و حرفهای استفاده کردم و کتابهای زیادی شنیدم. از جمله در بهار به دو رمان انزجار و عذاب وجدان گوش دادم، که اولی نوشته آلبرتو موراویا نویسنده ایتالیایی و دومی اثر آلبا دسس پدس نویسنده دو رگه ایتالیایی-کوبایی است.
رمان انزجار با نثر زیبای موراویا و درونکاوی شخصیتهای داستان درباره روابط زوجی است که قادر به درک انتظارات و احساسات یکدیگر نیستند و این بر تداوم رابطهشان اثر میگذارد.
رمان عذاب وجدان در قالب نامههای برخی از شخصیتهای داستان به یکدیگر میباشد و بسیار جذاب و پربار است.
علاوه بر این، امسال رمان دیگری از آلبا دسس پدس با عنوان دفترچه خاطرات ممنوعه خواندم که در واقع گویی دفترچه خاطرات زنی را خواندهام که با همسر دختر و پسرش در آپارتمان کوچکی زندگی و در یک دفتر حقوقی کار میکند و خودش را کاملاً وقف خانه و خانوادهاش کرده است، تا روزی که یک دفترچه برای خود میخرد و از آن به بعد هر روز پنهانی خاطرات خود را در آن مینویسد و با این کار احساسات ضد و نقیضی در او پدید میآید و آن دفترچه برایش حکم یک زندگی پنهانی و یک راز را پیدا میکند.
احساسات نابی که در خلال خاطرات او میخوانیم، حس دلتنگی زنی در روزمرگی زندگی خانوادگی و در رابطه با همسر، فرزندان، مادر و محیط کاریاش بسیار ملموس و جذاب است.
زامبیها چگونه وارد دنیای ما شدند؟
به مناسبت زادروز بیژن جلالی
او در آینه خودخندی شخصیتهای دایی جان ناپلئون خودش را میبیند و در حقیقت به خود وجودیاش میخندد.
مگر میشود فرهنگ این کشور را تنها با دو سطر اینجا در «فیسبوک» و سه سطر آنجا در توییتر و تلگرام ارتقا داد؟
شوروی آدامس را سرگرمی کاپیتالیستی تلقی میکرد.
سلام.سال نومبارک
منمون ام کتاب معرفی کردید