img
img
img
img
img

چرا باید جلوی مرگ “گویش‌ها” را بگیریم؟

ایسنا/خوزستان استادیار زبان و ادبیات فارسی دانشگاه شهید چمران اهواز با بیان اینکه هر زبان، نوعی فهم جهان است و در صورت غالب شدن یک زبان، آن وقت جهان تنها با یک دیدگاه و نگرش دیده خواهد شد، گفت: اگر گویش‌ها در زبان وجود نداشته باشند یا منقرض می‌شوند یا فهم درستی از زبان فارسی و خاستگاه آن نخواهیم داشت.

دکتر داوود پورمظفری در گفت‌وگو با ایسنا، اظهار کرد: هر زبانی یک نگاه به زیست جهان است؛ به عنوان مثال انگلیسی زبان‌ها، فارسی‌زبان‌ها و عرب‌زبان‌ها هر کدام به یک نحو زبان را درک می‌کنند. هر زبان جدید، پنجره‌ای به شناخت و ادارک جهان و انسان است و هر کدام از زبان‌ها که از دست می‌رود و به اصطلاح می‌میرد در واقع یک نوع نگاه و ادارک جهان از بین می‌رود.

وی ادامه داد: طبیعتا گویش‌ها نیز این گونه‌اند. هر کدام از گویش‌ها که گویش‌ور اندکی دارد، همان ویژگی‌ها و قابلیت‌های ذکر شده را دارد. آن چیزی که غیر از زبان فارسی معیار در ایران داریم، زبان‌های ایرانی هستند که کم جمعیت هستند. برخی از آن‌ها در خطر انقراض شدید قرار دارند و برخی دیگر هنوز دچار مخاطرات جدی نشده‌اند اما خطر برایشان قابل پیش‌بینی است.

پورمظفری گفت: برخی دیگر از گویش‌های ایرانی، تحت تاثیر زبان فارسی معیار، کم رمق‌تر می‌شوند و نسل‌های جدید، گویش‌ها را یاد نمی‌گیرند.

روند انقراض گویش‌ها، جهانی است

وی بیان کرد: روند انقراض گویش‌ها، روندی جهانی است و به اندازه‌ای مهم است که سال ۲۰۰۱ به نام سال نجات زبان‌ها نام‌گذاری شد. تلاش‌های زیادی در آن سال‌ها شد تا مردم را متوجه این خطر کنند که تعداد زیادی از گویش‌ها و زبان‌ها سالیانه منقرض می‌شوند.

استادیار زبان و ادبیات فارسی دانشگاه شهید چمران اهواز گفت: البته نمی‌توان به راحتی جلوی از بین رفتن هیچ کدام از زبان‌های در حال انقراض را گرفت زیرا زبان‌های کم‌جمعیت عملا در روند آموزش و ارتباطات گسترده انسانی به کار گرفته نمی‌شوند و از زبانی دیگر استفاده می‌شود و همین مساله باعث انقراض گویش‌ها  و زبان‌ها می‌شود و این روند، حتمی است.

وی بیان کرد: اما انقراض زبان‌ها و گویش‌ها چه اهمیتی دارد؟ باید این زبان‌ها ثبت و ضبط علمی شوند. مثلا گویش‌های فارسی رایج در ایران گنجینه آوایی، واژگانی، نحوی و صرفی است. ساختار بسیاری از واژگان ممکن است به دلایلی وارد زبان فارسی معیار نشده باشد و ثبت این گویش‌ها باعث می‌شود که ثبت ذخیره‌ای برای زبان فارسی باشد.

بدون گویش‌ها، فهم درستی از زبان و خاستگاه آن نخواهیم داشت

رئیس مرکز آزفای دانشگاه شهید چمران اهواز با اشاره به اهمیت گویش‌ها در درک زبان افزود: در کوتاه کردن نام‌های خاص در زبان فارسی یک روند وجود دارد به عنوان مثال اسامی مثل زهرا به زری، فاطمه به فاطی و اسماعیل به اسی تبدیل می‌شود؛ در ابتدا گمان می‌رفت این موضوع تنها به طبقه خاصی از جامعه اختصاص دارد اما در تحقیقاتی که به تازگی درباره گویش‌های ایرانی انجام و مقاله‌ای که در دانشگاه شیراز ارائه دادم، به این نتیجه رسیدم که کوتاه کردن اسامی اتفاقا در گویش‌های قدیمی ایرانی به صورت فراوان وجود داشته و ربطی به طبقه خاصی از جامعه ندارد و از قبل در زبان فارسی وجود داشته است. بنابراین اگر گویش‌ها در زبان وجود نداشته باشند یا منقرض شوند یا فهم درستی از زبان فارسی و خاستگاه آن نخواهیم داشت.

باید جامعه را به ارزش گویش‌ها حساس کنیم

پورمظفری با اشاره به اهمیت یادگیری گویش‌های ایرانی گفت: وظیفه‌ای که داریم این است که افراد را حساس کنیم و با آموزش‌های اصولی، به جامعه بفهمانیم که سخن گفتن به یک گویش یا زبان ایرانی که سخنوران کمی دارد، کار بسیار ارزشمند فرهنگی است و لازم است که والدین و خانواده‌ها به کودکان آموزش دهند تا گویش از بین نرود.

وی افزود: برخی خانواده‌ها فکر می‌کنند که شاید سخن گفتن به زبان یا گویشی به غیر از فارسی معیار، کسر شأن اجتماعی است در حالی که این تصور، کاملا غلط و غیرعلمی است. می‌توانیم این مانع ذهنی را برداریم تا گویش‌ها حفظ شوند و در نسل‌های بعد به کار گرفته شوند.

استادیار  زبان و ادبیات فارسی دانشگاه شهید چمران اهواز ادامه داد: کسانی که از دست‌شان کاری برمی‌آید باید با استفاده از روش‌های علمی از گویش‌ها و زبان‌ها، مواد خام جمع‌آوری کنند و در تبیین علمی گویش‌ها نیز بکوشند. هر چقدر مراکز تحقیقاتی و دانشگاه‌ها به این موضوع بیشتر بپردازند، خسارت‌های ناشی از انقراض زبان کمتر خواهد بود.

تفاوت گویش و زبان

وی با اشاره به تفاوت گویش، زبان و لهجه عنوان کرد: در زبان‌شناسی لهجه، گویش، زبان و گونه داریم. هر گاه دو فرد با هم ارتباط کلامی برقرار کنند اما همدیگر را نفهمند و تفاهم دو طرفه نباشد، اینجا با دو زبان متفاوت مواجه هستیم.

پورمظفری یادآور شد: هر وقت دو نفر با هم صحبت کنند، منظور همدیگر را تا حد قابل توجهی بفهمند اما بعضی از واژه‌ها و تلفظ‌ها متفاوت باشد، اینجا گویش داریم. به عنوان مثال وقتی یک شیرازی و یک شوشتری با هم صحبت کنند، با وجود تفاوت‌ها منظور یکدیگر را می‌فهمند. در واقع اینجا دو گویش شوشتری و شیرازی داریم.

وی با اشاره به ویژگی‌های لهجه نیز گفت: لهجه در جایی است که تفاوت واژگانی یا نحوی نداریم بلکه تفاوت در تلفظ آواهای زبانی است. به عنوان نمونه وقتی زبان مادری یک فرد، ترکی یا عربی است و فارسی صحبت می‌کند، از تلفظ آواها توسط او مشخص است که زبان مادری‌اش فارسی نیست.

استادیار ادبیات و زبان فارسی دانشگاه شهید چمران اهواز عنوان کرد: شنیده‌ایم که می‌گویند لهجه یزدی یا اصفهانی؛ در حالی که اشتباه است و اینها لهجه نیست و گویش است.

غالب شدن زبان‌های جهانی، با دیگر زبان‌ها چه خواهد کرد؟

وی با اشاره به غلبه برخی زبان‌ها در ارتباطات جهانی ادامه داد: اگر قرار باشد تنها یک زبان به صورت جهانی در تمامی ارتباطات غالب شود، تنوع جهان‌بینی که انسان می‌تواند در دیدگاه‌ها داشته باشد از بین می‌رود. علاوه بر این، در زبان‌های مختلف امکانات متعددی برای هنر کلامی مثل شعر وجود دارد که ممکن است نظیر آن در دیگر زبان‌ها وجود نداشته باشد و با غالب شدن یک زبان، این امکانات کلامی از بین می‌رود.

پورمظفری افزود: به عنوان مثال نثر فارسی هزاران اثر ارزنده ادبی را عرضه می‌کند که شبیه آن در زبان‌های دیگر نیست. اگر قرار باشد یک زبان جهانی وجود داشته باشد، دست بشر از نظر زیبایی تولیدهای زبانی یعنی شعر، ادبیات و داستان، خالی می‌ماند و تنوع و زیبایی ادبیات ملل متنوع از بین خواهد رفت زیرا هر زبان، برای شعر و داستان قابلیت‌هایی دارد که ممکن است زبان‌های دیگر نداشته باشند. برای نمونه، تناسب‌های آوایی که مثلا در شعر فارسی وجود دارد حتی در زبان عربی به آن شکل وجود ندارد.

وی با اشاره به آسیب زبان جهانی به زبان‌های ملل گفت: طبیعتا وقتی یک زبان جهانی وجود داشته باشد، بخش زیادی از زبان‌های ملل مختلف تحت تاثیر قرار می‌گیرند.

هر زبان یک دیدگاه جهانی دارد

رئیس مرکز آزفای دانشگاه شهید چمران اهواز با بیان اینکه هر زبان، نوعی فهم جهان است و در صورت غالب شدن یک زبان، آن وقت جهان تنها با یک دیدگاه و نگرش دیده خواهد شد، گفت: مگر زبان‌هایی که اکنون به عنوان زبان‌های بین‌المللی یا زبان‌های دارای سخنگویان زیاد، در دنیا مطرح شده‌اند از روز اول این گونه بوده‌اند؟ خیر. این زبان‌ها یک روز گویش محلی مختص به یک محدوده و قلمرو جغرافیایی خاص بودند. آنچه موجب جهانی شدن برخی زبان‌ها می شود، مولفه قدرت است؛ قدرت علم، اقتصاد، سیاست، قدرت نظامی و مجموعه‌ای از عوامل دیگر موجب می‌شود یک زبان به عنوان زبان علمی یا زبان قدرت و دارای غلبه فرهنگی، سیطره پیدا کند.

وی با اشاره به قابلیت زبان‌ها عنوان کرد: قبل از جهانی شدن زبان‌های اسپانیایی، فرانسوی، آلمانی و انگلیسی، زبان‌های دیگری نیز داشتیم که ویژگی زبان‌های امروزی را داشتند اما به تدریج و با از دست دادن قدرت، فراموش شدند و اکنون زبان مرده هستند؛ مانند زبان لاتین که اکنون مرده است و یا زبان عربی که در سده‌های اول زبان علم بود اما اکنون زبان علم نیست.

پورمظفری گفت: هر زبانی به شکل تئوری قابلیت این را دارد که تبدیل به زبانی بین‌المللی و علمی شود. این وظیفه کاربران زبان است که مولفه‌های قدرت را افزایش دهند و به واسطه آن، زبان خود را توسعه دهند.

وی بیان کرد: بودن زبان‌ها و تلاش برای قدرتمند کردن زبان، فعالیت جالبی است زیرا در این صورت جهانی زیباتر، رنگارنگ و متنوع خواهیم داشت.

كلیدواژه‌های مطلب: برای این مطلب كلیدواژه‌ای تعریف نشده.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

تازه‌ترين مطالب اين بخش
  انتشار رمان جدیدی از ابوتراب خسروی پس از ۱۲ سال  ‌‌ ‌

رمان «برزخ خجسته» اثر جدیدی از ابوتراب خسروی تحویل ناشر شده است و به‌زودی منتشر می‌شود.

  دکتر فریبا عدلی درگذشت

تسلیت به دکتر محمدرضا عدلی

  اضطراب و سرگردانی میان دو هیچ

با حضور دکتر امید طبیب‌زاده

  تاریخ فلسفه‌ی اخلاق

با حضور مصطفی ملکیان، محسن جوادی و سیدمحمدحسین صالحی

  پل ادبی ایران و کویت برگزار شد

با حضور عبدالوهاب حمادی