نشر اطراف: لهجهها اهلی نمیشوند، دومین کتابِ مجموعهی «زندگی میان زبانها»، مجموعهای است از ناداستانهای رواییِ ده نویسندهی عربآمریکایی که سالها در غرب زندگی کردهاند و اغلب، بهجز زبان مادریشان، به زبان انگلیسی هم مینویسند. این نویسندگان، در ناداستانهایی خلاقانه و با سبکهایی گوناگون و صداهایی متفاوت، تجربهی زیسته و تأملات مهاجرانی از کشورهای مصر، مغرب، لبنان، لیبی و فلسطین را بازنمایی کردهاند و دریچههایی تازه به مضامینی مانند سیاست، خانواده، فرهنگ و نژاد گشودهاند.
مجموعهی زندگی میان زبانها روایت نویسندگانی است که در کشوری غیر از سرزمین مادریشان زندگی میکنند یا مدام میان چند زبان در رفتوآمدند؛ نویسندگانی که آگاهانه به تجربهی زندگی در زبانی دیگر اندیشیدهاند و در جستارها و خاطراتشان بازیها و معماهای زیستن در زبانی آشنا یا غریبه را تصویر میکنند.
نویسندگان کتاب لهجهها اهلی نمیشوند از تجربهی زیستن و نوشتن در فضای بینابینی دو زبان و دو فرهنگ، یکی شرقی و دیگری غربی، میگویند. آنها با تأمل هشیارانه و هدفمند دربارهی جایگاه خودشان و تجربهی چگال و پیچیدهی احساس غربت در وطن و در کشور میزبان، درکی تازه از مفاهیمی چون هویت، نژاد، استعمار و بدهبستانِ خود و دیگری عرضه میکنند.
نویسندگان این متنها که از نظامهای اعتقادی و بسترهای فرهنگی گوناگونی میآیند از افکار، ایدهها، خیالپردازیها و خاطراتشان میگویند تا پیچیدگی تجربهی زیستن میان دو زبان و چالشهای زندگی در بیش از یک چشمانداز سیاسی و فرهنگی را به تصویر بکشند. این نویسندگان هوشیارانه و هدفمند به جایگاه خود نگریستهاند و از فضای بینابینیِ میان دو زبان و دو فرهنگ بهره بردهاند تا مختصات جهانی نو در محل تلاقی دو زبان را برای خود و دیگران روشن کنند.
در این کتاب، ناداستانهایی از الماز ابینادر، نبیل ابراهیم، جورج ابراهیم، پائولین قلدس، ربیع علمالدین، لیلی العلمی، هدیل غنیم، ایمان مرسال، خالد مطاوع و نعومی شهاب نای را میخوانید که هر یک تجربهی بینافرهنگی و بینازبانیِ خود را از نظرگاهی متفاوت تحلیل کردهاند.
نشر اطراف با توجه به اهمیت مواجههی آگاهانه با زبان و کارکردهایش، مجموعهی «زندگی میان زبانها» را با کتاب ارواح ملیت ندارند شروع کرده و با کتاب لهجهها اهلی نمیشوند ادامه داده است. در این مجموعه سراغ آثار نویسندگانی رفتهایم که به تجربهی زندگی در بیش از یک زبان اندیشیدهاند یا روایتشان از تجربهی زبان و بازیهایش در فرایندهای نوشتن، خواندن، سخن گفتن و شنیدن را با مخاطب در میان گذاشتهاند. این مجموعه تجربهی رویارویی زبانها و زیستنِ آگاهانه در قلمروی زبان را در قالبهای گوناگونی مثل خاطرهپردازی، یادداشت شخصی، جستار روایی و تأملات روایت میکند؛ تجربهای آشنا برای همهی کسانی که ارتباط تخصصی یا غیرتخصصی آگاهانهای با واژهها، آواها، اصطلاحها، ساختارهای دستورزبانی و بسترهای اندیشهورزیِ بیش از یک زبان دارند، کسانی که زبانِ مادریشان با زبان رسمی کشورشان متفاوت است، مترجمان، زبانشناسان، مسافران، مهاجران و چه بسا هر کسی که در معرض شبکههای اجتماعی و رسانههای امروزی است.
بتول فیروزان، مترجم کتاب لهجهها اهلی نمیشوند، که نشر اطراف پیش از این کتاب نقطه میخواست فرار کند را هم با ترجمهی او منتشر کرده، این روزها دیگر میان ما نیست اما بیتردید حضورش در کلمه کلمهی این اثر درخشان ادامه دارد. بتول فیروزان دانشآموختهی رشتهی روانشناسی در دانشگاه علامه طباطبایی و مطالعات روانکاوی نظری در دانشگاه یوسیاِل لندن بود. مهمترین شاخصهی او در جایگاه مترجم، تعامل جسورانه، پژوهشگرانه و از سر کنجکاویاش با متن و روحیهی همکاریاش بود که موجب میشد با تأنی و حوصله، ترجمههایش را بارها بازنویسی کند. مطالعات مفصل او دربارهی ادبیات عرب، تحقیقات برونمتنیاش برای رفع ابهامهای احتمالی، تجربههای شخصیاش در جایگاه یک ایرانیلبنانی، و شوق و مداومتش برای رسیدن به متنی خوشخوان، معتبر و پیراسته تحسینانگیز بود. بیشک ترجمهی بعضی جملههای این یادگار ارزشمندِ بتول فیروزان یاد تجربهی رنجی فردی و جمعی را برای او زنده میکرد؛ رنجی که او آن را به عنوان بخشی از هزینهی دستیابی به اثری برجسته به جان خرید. امیدواریم منش و روحیهی جستوجوگرانهی او در ما زنده بماند.
نگاهی به «آخرین روزهای والتر بنیامین»
نگاهی به کتاب «وطن روی کاغذ» جواد مجابی
نگاهی به کتاب «تبارشناسی حِسبَه»
نگاهی به کتاب «از نابهنگامی حیات تا سترونسازی خیال»
شهر زیبای افلاطون» نوشته فتحالله مجتبایی به کوشش محمدرضا عدلی و به همت نشر هرمس برای بار دوم به چاپ رسیده است.