img
img
img
img
img
راه و رسم ارسطو

راه و رسم ارسطو برای خوشبختی

شرق: ارسطو متفکری غیرعادی بود؛ شاید کل تاریخ، متفکری به عظمت او ندیده باشد. کتاب «راه و رسم ارسطو» نوشته ادیت هال با این عبارت آغاز می‌شود. مترجم کتاب در مقدمه نوشته است که فکر ارسطو در کسوت فیلسوفی که با کاربست منطق کوشیده تا دست‌کم به نظر خود عقلانیت را از اسطوره بپالاید و در همین راستا دیدگاه عقلانی-اسطوره‌ای افلاطون را به نقد کشیده، در عصر ما که مایل به پذیرش رویکرد انتقادی در هر حوزه‌ای هستیم، از روان‌شناسی و سیاست گرفته تا نقد ادبی و اخلاق، تفکر بیگانه‌ای نیست. به‌ویژه آنکه مورد آخر یعنی اخلاق در قرن‌های متمادی غالب‌ترین پیوند را با دین داشته و بیشتر در معرض خوانش‌های الهیاتی بوده؛ بنابراین عجیب نیست اگر نیاز به رویکرد عقلانی- منطقی در اخلاق را که ارسطو پیشگام آن است، بیش از گذشته حس کنیم. این کتاب با راه و رسم و طریق زندگی یا همان اخلاق سروکار دارد و ازاین‌رو بناست تا مانند یک راهنما، کاربردی باشد. از سویی خواندن اخلاق ارسطو لزوما به معنای کامل و بی‌نقص پنداشتن دستگاه فکری او در زمینه اخلاق نیست. اهمیت ارسطو در اسطوره‌زدایی از باورهای اخلاقی و سوق‌دادن اخلاق به مدار عقلانیت است. برای انسان جدید که از روزگار او تا امروز شاهد گردش تناوبی عقلانیت و اسطوره بوده و در گذار از اسطوره‌های روزگار نو و مشتقات آن در عرصه‌های گوناگون از صنعت گرفته تا سیاست، از قصه‌های قهرمان‌محور در ادبیات و سینما تا قهرمان‌گرایی معطوف به فاشیسم، از کل‌گرایی شکوهمند کلاسیک تا واقعیات خردکننده منتهی به نیهیلیسم، از فراخی کاخ‌های گذشته تا ویرانه‌های جامانده از جنگ‌های نو شاهد دهان واکردن حفره‌های جدیدی در هویت فردی و اجتماعی خود بوده، بازگشت به ارسطو و به طور خاص فلسفه اخلاق او می‌تواند نشانه بازگشت به راه میانه‌ای باشد که از مسیر عقلانیت می‌گذرد. اخلاق ارسطو از این نظر اهمیت دارد که مفاهیم لذت و خوشبختی و فضیلت و خیرخواهی را گرد هم می‌آورد و بی‌اینکه در پی ریشه‌های دینی یا توضیح آنها در سایه باورهای دینی- اسطوره‌ای و گره‌زدن‌شان به شعائر آنها باشد، عقل را قاضی می‌کند. و از آنجا که ارسطو با وصف انسان به منزله حیوان ناطق یا حیوان سیاسی درک عمیق خود از نقش اجتماع و اهمیت آن در تحقق فضیلت و خیر و خوشبختی را آشکار می‌کند، آشنایی با آرای او برای ما که اغلب آلوده نگاهی متعارض درباره فردیت و خلط آن با انزوا هستیم، بسیار کارگشاست.

ادیت هال در این کتاب با طرح مفهوم خوشبختی ادعا می‌کند که ارسطو نخستین فیلسوفی بود که به کندوکاو خوشبختی پرداخت. او معتقد است اغلب کتاب‌هایی که حول خوشی و خوشبختی می‌گردند، به تعریف «آسایشِ» عینی نظر دارند، درست مثل مطالعات دولت‌ها در اندازه‌گیری آسایش و خوشی شهروندان‌شان در مقیاس بین‌المللی. سازمان ملل از سال ۲۰۱۳ بیستم مارس هر سال را به نام «روز جهانی خوشبختی» ارج می‌نهد که مقصود از آن ترویج خوشبختی قابل اندازه‌گیری با پایان‌دادن به فقر، کاهش نابرابری و حفاظت از کره زمین است؛ اما فیلسوفان دسته دیگر این تعریف را رد می‌کنند و در عوض خوشبختی را امری درونی می‌دانند. به نظر آنان خوشبختی نه با «آسایش»؛ بلکه با «خرسندی» یا «رستگاری» هم‌ردیف است. براساس این دیدگاه، هیچ ناظری نمی‌تواند خوشبختی یا بدبختی کسی را از ظاهر او تشخیص دهد و این احتمال وجود دارد که شخصی با منتهای هیاهو و سرزندگی از افسردگی شدیدی رنج ببرد. این خوشبختی درونی قابل وصف است؛ اما قابل اندازه‌گیری نیست. از این منظر، ارسطو نخستین فیلسوفی بود که به کندوکاو خوشبختی درونی نوع دوم پرداخت. او برای دست‌یافتن به خوشبختی برنامه‌ای پرمغز و انسانی طراحی کرد که تا امروز از ارزش آن کاسته نشده است. «اگر غایت زندگی انسان خوشبختی باشد، راه دستیابی به آن تفکر جدی درباره چندوچون نیک‌زیستن یا زندگی به بهترین شیوه ممکن است. لازمه‌اش رویه خودآگاهی است که به عقیده ارسطو بقیه حیوانات از آن محروم‌اند». ارسطو می‌گوید «هدف غایی زندگی فقط و فقط خوشبختی است». این همان عقیده‌ای است که ادیت هال، استاد کینگز کالج لندن، در کتاب «راه و رسم ارسطو» دنبالش می‌رود تا معنی و زیروبم و گوشه‌های پنهان آن را نشان دهد. هال باور دارد: «آرای ارسطو می‌توانند آدمی را در هر موقعیت زندگی به خوشبختیِ افزون‌تری سوق دهند». به‌گفته ادیت هال، نظام اخلاقی ارسطو برای هر موقعیتی قاعده‌ای دارد و اگر آن را به کار ببندیم، به خواسته خود می‌رسیم. همه‌جانبه و انعطاف‌پذیر است و ازاین‌رو برای زندگی روزمره کاربرد دارد. این را هم نباید فراموش کرد که ارسطو، علاوه بر فیلسوف‌بودن، یک روان‌شناس قابل است: چه در عرصه روان‌شناسی فردی و چه روان‌شناسی اجتماعی. ارسطو درباره تمام احساسات انسانی از خشم و رنج و انتقام‌جویی و لذات حرف زده و مهم‌تر از همه اینها درباره خوشبختی آرای منسجمی دارد. «راه و رسم ارسطو» نشان می‌دهد که خوشبختی برای تمام مردم دست‌یافتنی است. خوشبختی آن گوهری نیست که فقط و فقط در اختیار گروه خاصی با اندیشه‌های ویژه و اقلیتی خرد باشد. هرکسی آزاد است به اراده خود در فکر خوشبختی خود باشد؛ ازاین‌رو مخاطب ارسطو همگان هستند، در هر عصر و دوره‌ای. به قول ادیت هال، این فیلسوف برای کسانی نوشته که «در گروه‌های اجتماعی اطراف خود حضور فعال دارند». در دوره‌ای که ارسطو می‌زیست، گروه‌های فکری دیگری هم بودند که آنها نیز دستورالعمل‌هایی برای رسیدن به سعادت داشتند. ازجمله آنها اپیکوریان بودند که دیگران را به چشم‌پوشی از آرزوی قدرت، شهرت و ثروت و تا حد ممکن زندگی فارغ از پریشانیِ خاطر فرامی‌خواندند. دیگر گروه شک‌گرایان بودند که با وجود اینکه همسو با پیروان ارسطو به پرسش کشیدن همه فرضیه‌های فلسفی را لازم می‌دانستند، یقین داشتند معرفت راستین دست‌نیافتنی است و تعیین اصول کلی برای همزیستی سازنده امکان‌ناپذیر است. کلبیون هم بودند که از این منظر هم‌رأی با ارسطو بودند که انسان حیوانی کمال‌یافته است و هدف زندگی خوشبختی‌ای است که از مسیر عقل می‌گذرد؛ اما به قول نویسنده «راه و رسم ارسطو»، مسیر پیشنهادی آنان چندان متعارف نبود: خوشبختی از راه ریاضت و وانهادن خانه و کاشانه، تعلقات مادی و آرزوی امتیازات اجتماعی مانند شهرت، قدرت و ثروت حاصل می‌آید؛ اما ارسطو متفاوت با همه اینها بود. اندیشه او با هیچ‌یک از آموزه‌های سیاسی یا ایدئولوژیکی امروزی نسبتی ندارد. به گفته ادیت هال، «ارسطو مرکز ثقل هیچ سنت فکری یا فرهنگی جدیدی نیست. گفت‌وگو با انسانی از گذشته‌های دور تسلی‌بخش است؛ چون به این طریق درمی‌یابیم که وضعیت انسان با وجود پیشرفت‌های فنی گسترده تغییر عمده‌ای نکرده است. این گفت‌وگو سبب می‌شود خود را عضوی از یک انجمنِ انسانی پایدار بدانیم که با وجود گذشت زمان و میرایی انسان، دوام می‌یابد… ارسطو به شرح مجموعه‌ای از مسائل اخلاقی می‌پردازد که از ثبات شگفت‌انگیزی برخوردارند».

كلیدواژه‌های مطلب: برای این مطلب كلیدواژه‌ای تعریف نشده.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

تازه‌ترين مطالب اين بخش
  آزادی جمعی و ایده‌ی رستگاری

نگاهی به کتاب «از نابهنگامی حیات تا سترون‌سازی خیال»

  حکیم حاکم و معتقدات دینی ایرانیان

شهر زیبای افلاطون» نوشته فتح‌الله مجتبایی به کوشش محمدرضا عدلی و به همت نشر هرمس برای بار دوم به چاپ رسیده است.

  صندوق رای و ناپدید شدن خوشبختی

یادداشتی بر کتاب «زندگی چگونه بود»

  راهنمای گام‌‌به‌گام داستان‌نویسی

بعد از طرح باید روی تنظیمات رمان دقت شود. وضعیت، موقعیتی است که رمان را به پایان خود می‌رساند. عناصر ساختاری نظیر شخصیت‌پردازی، پیرنگ، صحنه‌پردازی و دیگر چیزهایی که به داستان معنا و مفهوم می‌بخشد.

  تمام عمر ریاکار بوده‌ام!

نگاهی به مجموعه داستان «یاد نئون بخیر»