شادبودن و خوب زیستن همیشه هممسیر نیستند.
دوستان عزیز! زندگی سخت است، و ما هم باید به این مسئله اقرار کنیم. حال همین زندگی، برای بعضی دشوارتر از بقیه است. در زندگی هر کس باید کمی باران ببارد، اما در حالی که خوششانسها خودشان را کنار آتش خشک میکنند، دیگران در طوفان و سیل غرق میشوند، چه به معنای واقعی کلمه و چه به معنای استعارهای. ما در دورانِ پس از شیوع یک بیماری همهگیرِ جهانی زندگی میکنیم، انسانهای زیادی شغل و پیشهی خود را از دست دادهاند، وضعیت گرمایش زمین هر روز بدتر میشود و فاشیسم دوباره از دیار مُردگان بازگشته است. چنین بلایایی به فقرا، قشر آسیبپذیر و ستمدیدگان آسیب بیشتری وارد میکند.
گشودن چشممان به معنای رودرروشدن با رنج، ناتوانی، تنهایی، اندوه، شکست، بی عدالتی و پوچی است. نباید پلک بزنیم؛ در عوض، باید دقیقتر نگاه کنیم. چیزی که بدان نیاز داریم اقرار و تصدیق مصیبتهایمان است.
ـ از متن کتاب ـ
دشواری زندگی نقشهای است که به کمک آن میتوانید ناهمواریها را پشتسر بگذارید؛ راهنمایی است دربارهی سختیها، از آسیبهای شخصی گرفته تا بی عدالتی و پوچی جهان. فصلهای این کتاب مباحث و استدلالهایی را برای خواننده مطرح و گاهی از فیلسوفان گذشته انتقاد میکند. تفکرات نویسنده به همان اندازه که بر توجه به مصیبتها تأکید دارد، همانقدر در رابطه با آن به بحث و استدلال میپردازد. دشواری زندگی نحوهی عملیکردن نظریهای انتزاعی یا آموزهی فیلسوفان مُرده برای رویارویی با دشواریهای زندگی نیست. در این کتاب نه خبری از فکری جادویی در میان است و نه راهحلی فوری. این کتاب اثری صبورانه برای تسلی و دلداریست.
«نمایشی بلیغ، تأثیرگذار، شوخطبعانه و مهمتر از همه مفید از قدرت فلسفه که کمک میکند از پس تلاطمهای انسانبودن بربیاییم.» ـ الیور برکمن، نویسندهٔ کتاب چهار هزار هفته
اثری، حاصل سالها فکر و مطالعه، و پاسخی عمیق و بنیادی به پرسشهای پیرامون ماهیت، نقش و جایگاه زن در روند ساختن هویت و حقیقت انسانی.
«سرزمین زیکولا» قانونی سخت و منصفانه دارد.
آیا میتوان جنون را نه به عنوان بیماری، بلکه به عنوان شیوهای برای مواجهه با دردهای وجودی تفسیر کرد؟
بوکاک استدلال میکند که روانکاوی فروید میتواند بهعنوان لنزی برای تحلیل انتقادی جامعهی مدرن به کار رود.
محتوای رمان، انسجامی مثالزدنی دارد و حجم عظیم جزئیات دقیق تاریخی، علمی و فرهنگی خواننده را به شگفت وامیدارد.