img
img
img
img
img

بازگشت کنشگر تورن، بازگشت سوژه‌ی مسئولِ خلاق

رضا پریشان شیدا

نشست نقدوبررسی کتاب «بازگشت کنشگر، نظریه اجتماعی در جامعه پساصنعتی» نوشته‌ی آلن تورن، ترجمه‌ی سلمان صادقی‌زاده روز یکشنبه بیست‌وهشت خردادماه در مرکز فرهنگی شهر کتاب برگزار شد.

آلن تورن، جامعه‌شناس شهیر فرانسوی در قرن بیستم، یکی از معدود اندیشمندان حوزه‌ی علوم اجتماعی است که تاثیر عمیق اندیشه‌اش بر جامعه‌شناسی دو سده‌ی اخیر انکارناپذیرست. وی پدیدآورنده‌ی اصطلاح جامعه‌ی پساصنعتی و بنیان‌گذار مرکز تحقیقات جنبش اجتماعی‌ست. تاکنون هفت اثر از تورن به فارسی ترجمه شده، در دسترس مخاطبان ایرانی قرار گرفته است تا با اندیشه و دیدگاه‌های وی آشنا شوند. علاوه بر «بازگشت کنشگربه فارسی برگردانده شده‌اند.

در نشست یادشده، مترجم اثر، هادی خانیکی، نعمت‌الله فاضلی و مجتبی‌قلی‌پور حضور یافتند.

در ابتدای نشست علی‌اصغر محمدخانی، معاون فرهنگی شهر کتاب  درباره‌ی آلن تورن گفت: آلن تورن یکی از جامعه‌شناسان مشهور قرن بیستم و اهل فرانسه است که در هفته‌های اخیر درگذشت. مرکز تحقیقات جنبش اجتماعی را تاسیس کرد و اصطلاح جامعه‌ی پساصنعتی از اوست. تورن جزو بیست دانشمند تاثیرگذارِ حوزه علوم اجتماعی بود که بیشتر تاثیرات اندیشه‌اش در آمریکای لاتین و اروپا مشهود است. کتاب‌های دیگری که از تورن ترجمه شده، از این قرار است: «نقد مدرنیته»، «تاریخ اجتماعی آینده»، «دمکراسی چیست»، «برابری و تفاوت»، «پارادایم جدید» و «جامعه‌شناسی جنبش‌های اجتماعی».

با این که تا کنون هفت اثر از تورن به فارسی برگردانده شده، اما جا دارد مخاطب ایرانی بیش‌تر با او و اندیشه‌های‌اش آشنا شود. تاریخمندی و جامعه‌شناسی کنش از موارد مهم بحث شده در کتاب بازگشت کنشگر است. همچنین مفهومِ مدرنیته، پسامدرن و مفهومِ جنبش اجتماعی از مباحث مطروح شده در این کتاب است. مفاهیم و اصطلاحات تورن در حوزه‌های مختلف فرهنگی و سیاسی بسیار موثر بوده است. تورن تاریخمندی را ظرفیت جامعه برای خلق مناسبات خود با استفاده از الگوهای فرهنگی و از گذر مناظره‌ها و جنبش‌های اجتماعی تعریف می‌کند. در مقدمه‌ی این کتاب آمده است: «گرویدن به تاریخمندی در جوامع سنتی و جوامع مدرن به دو شکل متفاوت رخ می دهد و نتایج متفاوتی به همراه دارد.» یکی از اهداف تورن در نگارش این کتاب بازسازی دانش جامعه شناسی ست.

آثار تورن به مخاطب ایرانی کمک می کندتا درک بهتری در رویارویی با مدرنیته داشته باشند‌، بدین معنا که می توانند مفهوم مدرنیته فهمیده و نسبت خود با این مفهوم را تعیین کنند.

زایشِ سوژه‌ی آفرینش‌گر!

چرا آلن تورن از عنوان بازگشت کنشگر استفاده کرده است؟ چرا بحث خود را از نقد جامعه‌شناسی کلاسیک آغاز می‌کند؟ سلمان صادقی‌زاده، مترجم کتاب «بازگشت کنشگر» سخن خود را با طرح این دو پرسش آغاز کرد؛ وی گفت: توجه به این نکته مهم است که اساسا جامعه‌شناسی مدرن که بنیان‌گذار آن را آگوست کُنت می‌دانیم، چگونه به وجود آمد و از کدام آبشخورهای فکری‌ بهره می‌برد؟ قرن هجدهم، عصر روشنگری‌ست؛ اندیشیدن و اندیشه‌ورزی در کانون ساحت اجتماعی قرار گرفته است و بزرگانی چون کانت بی‌پروا از اندیشیدن سخن گفته‌اند. «روشنگری یعنی خروج از نابالغی به تفسیر خویشتنِ خویش و نابالغی یعنی ناتوانی از کاربستِ فهم خویش، بدون یاری گرفتن از دیگری.» این قول معروف کانت است؛ به تعبیر او بلوغ به این معناست که انسان بتواند فکر خود را به کار بندد و در این به‌کارگیری به هیچ فرد یا میراث دیگری قائم نباشد؛ انسان باید بتواند در درون خویشتن بیندیشد.

صادقی‌زاده افزود: سال ۱۷۸۹ انقلاب فرانسه حادث شده است، انقلابی که در آن فردی چون ماکسیمیلیان روبسپیر که روزی گفته بود هیچ انسانی را نباید کشت، بی‌محابا دست به کشتار می‌زند و در پاسخ به فردی که از او می‌پرسد:« تو اعتقادی به کشتن انسان نداشتی، پس این کشتار چیست؟» می‌گوید:« این ها انسان نیستند.» وقوع فجایع فراوان پس از انقلاب فرانسه که باعث برانگیختن واهمه در ذهن افراد شده بود از سویی و اندیشه‌ی ضد روشنگری اندیشمندان محافظه‌کاری چون دو بونالد و دو مستر که معتقد بودند جامعه و نظم اجتماعی موجود در آن را خداوند به وجود آورده است و انسان‌ها نمی‌توانند آن را تغییر دهند یا باز تولید کنند، از دیگرسو، بسترِ شکل‌گیری جامعه‌شناسی را فراهم آورد. آگوست کُنت نیز همدل با بسیاری از این گزاره‌ها، بر این باور بود که می‌بایست برای حفظ تعادل چاره‌ای اندیشید.

مترجم در ادامه به ذکر برخی مولفه‌های مهم جامعه‌شناسی کلاسیک پرداخت و گفت: در این نوع جامعه‌شناسی ارگانسیم برتری دارد؛ به این معنا که جامعه به مثابه یک ارگانیسم است که متولد شده، رشد کرده، بلوغ یافته است و در نهایت پیر و فرتوت می‌شود. جامعه‌شناسی کلاسیک جامعه‌مدار است و هویت مستقلی برای افراد قائل نمی‌شود؛ بر مفاهیمی چون نقش، ساختار و نهاد تاکید فراوان دارد، بی‌آن‌که اذعان کند انسان را از انسانیت خود تهی ساخته است. از طرف دیگر این جامعه‌شناسی، تغییر در یک بخش را تهدیدی برای همه‌ی بخش‌ها می‌داند. در چنین قالبی بود که جامعه‌شناسی کلاسیک، در اساس کنشگری انسان را انکار می‌کرد، اما با گذشت دوره‌های مختلف، تجربه‌ی بشر به آن‌جا رسید که دوباره به خود و استقلال خود برگشت.

صادقی‌زاده در ادامه اظهار داشت: آلن تورن با ابداع اصطلاح فاصله‌گذاری و تعریف این مفهوم، از آغاز پیدایش جامعه‌شناسی کنش و جایگزینی‌اش با جامعه‌شناسی کلاسیک سخن می‌گوید. فاصله‌گذاری بر این معنا دلالت دارد که ذهن انسان از رئالیته‌ی بیرون خودش استقلال دارد و آن‌هنگام که در عالم عین، جامعه، کار، اقتصاد و از این‌دست، مشارکت می‌کند و در سوبژکتیو یا همان ذهنیت‌گرایی مستحیل می‌شود، باید بتواند از بستر اجتماعی درونش فاصله بگیرد و یک‌بار دیگر واقعیت را مرور کند و مطمئن شود آن واقعیت با آرمان‌ها و ارزش‌های او منطبق است؛ رازِ پیدایش جامعه‌شناسی کُنش همین هنرِ فاصله‌گذاری‌ست.

وی در باب تفاوت‌های میان جامعه‌شناسی کُنش با جامعه‌شناسی کلاسیک چنین گفت: جامعه‌شناسی کلاسیک مبتنی بر جامعه‌ی صنعتی شکل می‌گیرد، حال‌آن‌که جامعه‌شناسی کُنش بر پایه‌ی جامعه‌ی پساصنعتی مبتنی‌ست؛ این مفهوم را از ورای بررسی نحوه‌ی شکل‌گیری مدرنیته بهتر می‌توان دریافت. نقطه‌ی آغازین مدرنیته، شکل‌گیری مدرنیته‌ی سیاسی‌ست، آن‌جاکه انسان می‌گوید: «من هم در حاکمیت نقش دارم. چه کسی گفته است که پادشاهان مشروعیت‌شان را از بیرون جامعه و دیگر انسان‌ها گرفته اند؟» این جاست که ما شاهد تولد واژه‌ی شهروند هستیم؛ آن‌جایی که شهروندان حقوق سیاسی خود را به دست آورده، در سازوکارهای سیاسی مشارکت می‌کنند.»

مترجم کتاب تصریح کرد: شهروند متوجه شد به‌رغم مشارکتش در سازوکارهای سیاسی، با سد مناسبات سرمایه‌داری روبه‌روست و سرمایه‌دار قدرت بیش‌تری را در سیاست اعمال می‌کند؛ به تعبیر مارکس «اگر دموکراسی به حوزه‌ی اقتصاد نفوذ نکند، محکوم به زوال است.» لازمه‌ی دموکراسی سیاسی، ایجاد دموکراسی اقتصادی‌ست. این‌جاست که بشر وارد پارادایم یا الگوواره‌ی اقتصادی ـ ‌اجتماعی شده، نزاع طبقاتی را شاهد است، نزاعی که با وقوع جنگ سرد میان بلوک شرق و غرب، دچار نوعی ایدئولوژی‌زدگی شده است و سوژه را برای خود می‌خواهد. به‌عنوان مثال در پارادایم سیاسی، شهروند زمانی اصالت دارد که در خدمت ملت باشد؛ سوژه ابزار دست ملت است؛ آن‌چنان‌که پیش‌تر ابزار دست کشیش بوده است و پیش از آن ابزار دست طبیعت. پارادایم مطروحه در بازگشت کنشگری، پارادایمی فرهنگی‌ست؛ در سایه‌ی چنین پارادایمی انسان متوجه می‌شود که بایستی به خودش خدمت کند، نه به طبقه‌ یا دولت یا حکومت؛ البته این خدمت به خود، خدمتی منفعت‌طلبانه نیست بلکه تحقق ابعادی نو از وجود انسان است که می‌تواند در ورای آن زندگی‌اش را بهبود بخشد. آلن تورن در کتاب «بازگشت کنشگر» و با تعمیق بیشتر در کتاب «دموکراسی  چیست؟» از اهمیت وجود دموکراسی، به‌عنوان زمینه‌سازِ بسترِ رشدِ انسان و سوژه‌شدن او می‌گوید؛ هم‌چنین زنهار می‌دهد که غفلت از دموکراسی به حکومت‌ها اجازه‌ی سلب آزادی در همه‌ی زمینه‌ها را می‌دهد. تورن، سه شرط اصلی برای دموکراسی را اصل شهروندی، محدودکردن قدرت و اصل نمایندگی می‌داند.

صادقی‌زاده به تبین شروط لازم برای وجود دموکراسی پرداخت و در شرح آن‌ها اظهار داشت: در اصل شهروندی می‌بایست شهروند به رسمیت شناخته شود و ابزار آن پذیرش حاکمیت مردم است. جایی که قدرت محدود نیست، وجود دموکراسی یک دروغ بزرگ است؛ به تعبیر لُرد آکتون «قدرت یعنی فساد و قدرت مطلق یعنی فساد مطلق.» مردم برای اخذ تصمیمات سیاسی باید نمایندگانی را انتخاب کنند که کارگزاران مطالبات اجتماعی باشند نه کارفرمایان نیازهای سیاسی. وجود این شروط زمینه را برای حضور دموکراسی مهیا می‌کند، آن‌گاه می‌توان در قالب دموکراتیک از حقوق بنیادین انسانی دفاع و نهادهایی برای تقویت سوژه‌گی ایجاد کرد؛ تقویت سوژ‌گی، تقویت تاریخ‌مندی را به دنبال خواهد داشت. در این صورت است که ما شاهد ظهور جامعه‌ی تولیدگر خواهیم بود و آن جامعه‌ای‌ست که با تأسی به گذشته و شناخت نیازِ امروز، فردای خود را می‌سازد.

عصیانِ کنشگر علیه فروکاست و انکار!

دیگر سخنران این نشست، نعمت الله فاضلی، دغدغه‌ی اصلی آلن تورن را تعریف موقعیت کنونی بشر دانست و در این باب تصریح کرد: مارک تواین با کتاب «بشر چیست؟» پرسش بسیار مهمی را مطرح کرده است، چراکه انسان تنها موجودی‌ست که نیازمند دانستن پاسخ این پرسش است. آلن تورن نیز در نیمه‌ی دوم قرن بیستم و دهه‌های نخستین قرن بیست‌ویکم، قصد دارد به همین پرسش پاسخ دهد. وی از طریق بازسازی دانش به چیستی بشر پاسخ داده، انسان ایده‌آل را معرفی کرده است. فِرِد پولاک در آغاز کتاب «تصویر آینده» می‌گوید: «چشم‌انداز، نقشی کلیدی در تاریخ بشر دارد»؛ وی عنصر بنیادین شکل‌گیری جامعه را همان تصویری می‌داند که انسان از خود، زمان و جامعه در ذهن دارد. پولاک این تصور بشر را ویژن یا چشم‌انداز نامید و با طرح همین نظریه از بنیان‌گذاران آینده‌نگری در جهان شد. آلن تورن هم با او هم‌عقیده است و سعی دارد چشم‌انداز بشرِ معاصر از چیستی انسان و جامعه را به تصویر بکشد. از جنگ جهانی دوم به بعد، جامعه رو به زوال و پایان است؛ جامعه‌ای که از قرن شانزدهم آغاز و تا پایان جنگ جهانی دوم ادامه یافت. جامعه‌شناسی کلاسیک تمام شده است، بنابراین علم مربوط به این دوره هم تمام می‌شود و می‌بایست جای خود را به علمی نوین بدهد.

وی افزود: تورن در نقد و فهم انسان معاصر و جایگاهش در جامعه، از ادیان و اسطوره‌ها گذشته، سراغ دانش می‌رود. او معتقد است اگرچه روشنگری در جامعه‌ی کلاسیک لایه‌هایی از انسان‌گرایی داشت، در عمل انسان را محدود، سرکوب و حتا انکار می‌کرد. وی می‌خواهد از انسان دفاع کند و برای این دفاع، سراغ بازسازی اندیشه‌ی اجتماعی می‌رود. تورن، تاریخ حیات بشر را به چهار دوره تقسیم می‌کند؛ اول دوره‌ای است که مسئله‌ی بشر، انسان و طبیعت است؛ در قرون وسطی، مسئله‌ی وی انسان و خدا است؛ از انقلاب صنعتی تا سال های ۱۹۵۰، مسئله‌ی انسان و ماشین مطرح است و از نیمه‌ی قرن بیستم به بعد، مسئله‌ی انسان با خودش. تورن معتقد است بشر در جامعه‌ی صنعتی و نزد طراحان آن گم شده است، بنابراین از عنوان بازگشتِ کنشگر استفاده می‌کند. وی عامل گم‌شدن انسان را، دو پارادایم کارکردگرایی و تکامل‌گرایی دانسته، بر این باور است که از قرن شانزدهم به بعد، تصوری مبنی بر پیشرفت و ترقی انسان به وجود آمده است، اما ورای نقش بشر و گویی تقدیر تاریخ؛ در هر دو پارادایم یادشده جایی برای انسان، خلاقیت، نوآوری و استعدادش نبوده است.

نعمت‌الله فاضلی، عصیان کنشگر، تقلیل انسان به موجودِ اقتصادی محض و ظهور تکنولوژی ارتباطی و گسترش فضای نمادین را از جمله عواملی دانست که به زعم تورن از نیمه‌ی قرن بیستم به بعد، سبب ورود کنشگر به صحنه شده‌اند؛ وی این معنا را این‌گونه تشریح کرد: جامعه‌ی اثباتی یا پزوتیویستی که آگوست کنت از آن صحبت می‌کرد، دستاوردی انسان‌ستیزانه داشت، اما اکنون شاهد شکل‌گیری جامعه‌ی ارتباطی هستیم؛ جامعه‌ای که سوژه در آن خواهان روابط اجتماعی‌ست نه جامعه. منظور از روابط اجتماعی در این‌جا، همان روابط بینافردی، بیناگروهی، بیناقومی و در کل روابط میان انسان هاست. تورن در بازگشت کنشگر از تولد سوژه می‌گوید، سوژه‌ای که می‌خواهد در روابط اجتماعی‌اش، خودش باشد، سوژه‌ای که از سویی جهانی‌ست و از دیگرسو به طور کامل به خودِ انسان برمی‌گردد. هم‌چنین تورن در کتاب «پارادایم جدید» به صراحت از سوژه‌ی ایده‌آل می‌گوید و برای سوژه‌ی ایده‌آلش یک نمونه می‌آورد؛ خانم ژرمن تیلیون سوژه‌ی ایده‌آل تورن است. تیلیون، زنی ادیب، قوم‌شناس و عضوی از مقاومت فرانسه است که به خاطر نقش قهرمانانه‌ای که در طول جنگ جهانی دوم داشت، مدال‌های افتخار متعددی را از آن خود کرد. سوژه‌ی ایده‌آل آلن تورن یک زن است، چراکه معتقد است زن‌ها حق انتخاب بیش‌تری به خود می‌دهند، انتخاب برای دفاع از حقوق فرهنگی خود و دیگران، حق داشتن عقیده، حق انتخاب سبک زندگی و از این‌دست. تورن با بی تفاوتی انسان مخالف است.

این سخنران در ادامه گفت: «برای آلن تورن مسئله‌ی خلاقیت و توان آفرینش‌گری انسان بسیار مهم است و از نکات کلیدی دفاع او از انسان محسوب می‌شود؛ بازگشت کنشگر تورن، بازگشت سوژه‌ی مسئولِ خلاق است. تورن شکل‌گیری هویت در جوامع پساصنعتی را حول آزادی، زندگی و آفرینش‌گری می‌داند، حال‌آن‌که مسئله‌ی هویت در جوامع دیگر، امری استعلایی و آسمانی‌ست، امری که بشر به خودی خود حق داشتن آن را ندارد. در چنین جوامعی، تنها زمانی می‌توان از هویت گفت که تکرارِ بازتولید گذشته باشد. تورن در «بازگشت کنشگر» از انسانی می‌گوید که می‌خواهد از حق داشتن هویت به شیوه‌ی آزادانه و مبتنی بر آفرینش‌گریِ خود دفاع کند. آلن تورن به آینده‌ی بشر و جامعه نگاه خوشبینانه‌ای دارد؛ وجود آزادی و گسترشِ سوژ‌گی، ظهور تکنولوژی‌های ارتباطی و دانش‌های جدید، هم‌چنین تکثر فرهنگی، به‌ویژه در جوامع غربی را فرصتی برای نهادسازی می‌داند؛ البته می‌توان به ناملموسی خوش‌بینی های تورن نقد داشت.

نیازِ انسان امروز به اندیشه‌ی تورن!

هادی خانیکی، ضمن ابراز همدلی با اظهارات نعمت‌الله فاضلی و قدردانی از زحمات و پشت کار سلمان صادقی‌زاده به دلیل فراهم‌ساختن امکان آشنایی مخاطب ایرانی با اندیشه‌های ارزشمند تورن از ورای ترجمه‌ی آثار وی، درباره‌ی چرایی اهمیت آلن تورن برای مخاطب ایرانی گفت: نظریات تورن در دیگر آثارش چون «پارادایم جدید» و «برابری و تفاوت»، کم اهمیت‌تر از دکترین او در «بازگشت کنشگر» نیست، از این‌جهت که کنشگر یا محقق ایرانی به راحتی می‌تواند با او هم‌ذات‌پنداری کند. آلن تورن جامعه‌شناسی سیاسی است که در تاریخ اندیشه‌های سیاسی، نه‌تنها به‌عنوان یک نظریه‌پرداز که به‌عنوان یک کنشگر، همواره جزو نفرات برگزیده مطرح بوده است. به هنگام مطالعه‌ی مبارزات دانشجویی ۱۹۶۸ فرانسه، آلن تورن و آلتوسر، از نخستین نام‌هایی‌اند که به آن‌ها برمی‌خوریم. سیاسی‌بودن و در عین حال محصور و محبوس نماندن در اندیشه‌ی چپ، از جمله ویژگی‌های برجسته‌ی تورن است. از دیگر دلایل اهمیت او برای مخاطب ایرانی می‌توان به حضور چندروزه‌‌ی وی در ایران و دیدار نزدیکش با کنشگران ایرانی اشاره کرد.

خانیکی ادامه داد: تورن جهانی را تعریف می‌کند که میان نظم و تغییر، در تنش، بحران یا پرسش قرار گرفته است. مادامی که قرار است از نظم و ساختار خارج شده، تغییر یا سوژ‌گی را بپذیریم، نه تنها جامعه بلکه افراد نیز در معرض تنش و پرسش قرار می‌گیرند. پاسخ تورن به این تنش چیست؟ بازگشت به نظم کهن و باز تولیدِ نظم؟ یا قاعده‌مند‌کردن تغییر به گونه‌ای که بنیادها را به‌هم نریزد؟ تورن در میانه‌ی نظم و تغییر ایستاده و مرزِ میان این دو را مشخص می‌کند. ویژگی دیگری که در نظریه‌ی بازگشت کنشگر تورن می‌توان دید، نگاه خوشبینانه‌ی وی به توان سوژه و قدرت آفرینش‌گری اوست؛ تورن، سوژه را مخرب نمی‌داند.»

وی افزود: «انتقاد تورن به ساختار نظم تا آن‌جاست که آن را منتهی به تحمیل یک سکوت گورستانی بر جامعه می‌داند، اما در عین حال میلِ به جنبش‌های اجتماعی و نیز میلِ به سوژ‌گی را مخرب ندانسته و این تغییر جهت را بانی نابودی و بربادرفتن همه‌چیز نمی‌داند؛ تورن کارگزاران تغییر را خلاق و آفریننده می‌بیند. خصوصیت مشترک میان تورن و غالب شاگردانش، صحبت از تغییر پارادایم‌هاست؛ او معتقد است که ما در امتداد تغییرات گذشته قرار نداریم، بلکه فن‌آوری اطلاعات و ارتباطات ما را وارد یک پارادایم جدید کرده است. زبان غیرسیاسیِ تغییرات اجتماعی، از ویژگی‌های دیگر «بازگشت کنشگر» است، بدین معنا که تورن تغییرات اجتماعی‌ای را که به ذات سیاسی‌اند، به زبان غیرسیاسی بیان می‌کند. وی ورود کنشگرِ اجتماعی حتا با زبان غیر‌سیاسی را هم نوعی اعتراض و عصیان علیه تزویر و دوگانگی‌های حاکم بر جامعه می‌داند. کنشگر نزد تورن جنسی از فرهنگ دارد و به همین دلیل می‌توان میان آن و دیگر مقوله‌های فرهنگی مانند هویت، تاریخ‌مندی و جنسیت ارتباط قائل بود. جنبش‌های زیست‌محیطی، جنبش‌‌های زنان، جنبش‌های جوانان، جنبش‌های قومی و بنیادگرایانه همگی از جنبش‌های جدیدی هستند که فرهنگ را در هسته‌ی کانونی خود جای داده‌اند.

بازگشتِ کنشگرِ ایرانی!

مجتبی قلی‌پور، سخنش را با طرح یک پرسش آغاز کرد و گفت: آیا با توجه به اندیشه‌های تورن می‌توان از بازگشت کنشگر یا سوژه‌ی ایرانی سخن گفت؟ گمان می‌کنم می‌توان نشانه‌هایی از بازگشت کنشگر ایرانی را در جامعه شناسایی کرد؛ فروپاشی انگاره‌ی جامعه از جمله‌ی این نشانه‌هاست که در کتاب «بازگشت کنشگر» هم به آن‌ اشاره شده است. هم‌اکنون به نوعی شاهد غیراجتماعی‌شدن جامعه‌ی ایران هستیم؛ فرورفتن جامعه در کام قدرت دولت از طریق حذف نهادهای واسط، فروپاشی اعتماد نهادی و سیاسی، سبقت فرهنگی از نظام اجتماعی، جدا شدن دولت از جامعه و پدیده‌ی جهانی‌شدن از جمله دلایل موجود برای چنین تصوری‌ست. در اندیشه‌ی تورن، انگاره‌ی جامعه در کانون دولت ملی قرار دارد و آن‌هنگام که جامعه‌ای از دولتش عبور می‌کند، فرو می‌پاشد، چراکه کانونش فرو پاشیده است.

قلی‌پور افزود: تورن در کتاب «پارادایم جدید» پدیده‌ی جهانی‌شدن را این‌گونه تشریح کرده است؛ به زعم وی هم‌زمان با ارتباط و برقراری پیوند میان افراد در سطح جهانی، پدیده‌ی انفصال آن‌ها از نهادها، سازوکارهای قدرت و حکومت رخ می‌دهد. فردشد‌گی که در اثر گسترش اینترنت به وجود آمده است، افراد را از ارتباط توده‌ای بی‌نیاز و اندیشه‌های مشابه را در سطح جهانی به یکدیگر پیوند می‌دهد. آلن تورن می‌گوید پس از فروپاشی جامعه، بر خرابه‌های آن، دو رقیب ظهور می‌کند، نخست تاریخ‌مندی‌ست که به ظرفیت جامعه برای تولید خودش اطلاق می‌شود و دیگر ظهور دولت‌های توتالیتر یا همان تمامیت‌خواه است.

وی ضمن تاکید بر برخی مولفه‌ها، برگرفته از آرای تورن، جامعه‌ی ایران را در مسیر تاریخ مندی ارزیابی کرد و در این‌باره گفت: این جامعه در حال تبدیل‌شدن از یک جامعه‌ی بازتولیدگر به جامعه‌ای‌ست که می‌خواهد خودش باشد، می‌خواهد سرنوشتش را خود به دست گیرد، نه آن‌گونه که در گذشته بوده است؛ می‌خواهد آن‌طور که می‌تواند، باشد، می‌خواهد زندگی کند. جامعه‌ی ایران، شاهد گسترش سکولارسیم یا افسون‌زدایی است و سوژه در ایران، یک سوژه‌ی فروتن. تورن بر این باور است که نشانه‌ی کنشگر آن است که مشروعیت کُنش خود را از هیچ نیروی فرااجتماعی نمی‌گیرد؛ سوژه، خالق خویشتن است. وی هم‌چنین جنبش‌های فرهنگی‌اجتماعی را بسیار مهم می‌داند و معتقد است که آن‌ها از مهم‌ترین جنبش‌های عرصه‌ی تاریخ‌مندی هستند؛ جنبشِ سبکِ زندگی از جمله‌ی این جنبش‌هاست.

قلی‌پوردر پایان، دو کتاب «برابری و تفاوت» و «دموکراسی چیست؟» اثر آلن تورن را کتاب‌هایی برای جامعه‌ی فردای ایران دانست.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

تازه‌ترين مطالب اين بخش
  معنایی برای زندگی در برهوت هستی

گزارش نشست نقد و بررسی کتاب «سنگی بر گوری»

  مرجعی برای تاریخ فلسفه‌ی اخلاق در غرب

گزارش نشست نقد و بررسی کتاب «تاریخ فلسفه‌ی اخلاق: دستنامه‌ی آکسفورد»

  تفسیرهایی از قرآن برای انسان مدرن

گزارش نشست بررسی کتاب «تفسیر معاصرانه‌ی قرآن کریم»

  ابن خفیف، شاهزاده‌ای که خودخواسته زاهد شد

گزارش نشست نقد و بررسی مجموعه آثار «ابن خفیف شیرازی»

  مراسم هفتمین دوره‌ی جایزه‌ و نشان ابوالحسن نجفی

گزارش هفتمین دوره‌ی جایزه‌ی ابوالحسن نجفی