img
img
img
img
img

نور تاباندن به بخش تاریک جهان

یاسر نوروزی

شهروند: باهار افسری متولد ۱۳۶۳ در شیراز است. او در رشته مترجمی زبان انگليسي مدرک کارشناسی گرفته و در مقطع ارشد، مطالعات ترجمه خوانده ‌است. اولین کتابش با عنوان «هر چیزی ممکن است»، مجموعه داستانی بود نوشته الیزابت استروت که در سال ۹۶ چاپ شد. حالا هم مجموعه‌ای ترجمه و منتشر کرده با عنوان «طاعون ۲۰۲۰» که امسال در نمایشگاه کتاب، از سوی نشر «هونار» عرضه شد. موضوع کتاب دوم اما جالب و البته دردناک است. ماجرا مربوط می‌شود به اشعاری که شاعران جهان در مدت کرونا سروده‌ بودند. همچنین نقاشی‌ها یا عکس‌هایی با موضوع کرونا در سراسر دنیا که در این کتاب جمع‌آوری و منتشر شده است. به همین دلیل با کتابی مواجه هستید در چند رنگ، که بخش‌هایی از آن مربوط به اشعار و بخش‌های دیگر نیز مختص به طرح‌ها، نقاشی‌ها و عکس‌هاست. به همین مناسبت گفت‌وگویی با باهار افسری، مترجم کتاب «طاعون ۲۰۲۰»، انجام داده‌ایم که در ادامه می‌خوانید.

چه شد سراغ ترجمه کتاب «طاعون ۲۰۲۰» رفتید؟ قبل از آن کتابی هم ترجمه کرده بودید. درباره آن توضیح می‌دهید؟

پیش از این کتاب، در حوزه‌های علوم انسانی، سینما، سیاست و ادبیات با نشریات و مجلات از جمله شبکه آفتاب، سینما و ادبیات، نیویورکر فارسی، کتاب هفته، نوشتا و… همکاری داشته‌ام. اما قبل از کتاب آخرم، مجموعه داستانی ترجمه کرده بودم با عنوان «هر چیزی ممکن است» اثر «الیزابت استروت» که نشر «نفیر» در سال ۹۶ آن را چاپ کرد. این کتاب که برگزیده کتاب سال آمریکا بود، دو بار در ایران تجدید چاپ شد. در کنار اینها، سال‌هاست در وب‌سایت پرمخاطب «خانه شاعران جهان» به همراه گروهی از دوستان مترجم ترجمه‌هایم را با مخاطبان به اشتراک می‌گذارم. «طاعون ۲۰۲۰»، اولین مجموعه شعر ترجمه چاپ‌شده‌ من در قالب کتاب است.

تدوین و گردآوری کتاب با خانم مهناز بدیهیان بوده. فکر کنم بد نباشد مختصری درباره ایشان و بعد درباره ترجمه خودتان بگویید.

خُب، این کتاب یک آنتولوژی است. خانم دکتر بدیهیان در آمریکا با این دیدگاه که پدیده کرونا رویدادی بسیار تاثیرگذار بوده که جهان را به دو نیمه قبل و بعد از خود تقسیم کرده و بنا بر این ضرورت تاریخی، تصمیم گرفتند فراخوانی بدهند و از شاعران، نویسندگان و هنرمندان چه در سطح حرفه‌ای و چه آماتور دعوت کنند تا هر کس تجربیاتش را از این همه‌گیری جهانی با زبان هنر بیان کند. همان‌طور که در مقدمه‌ مؤلف ذکر شده، برای این کتاب خانم بدیهیان از بین نزدیک به ۲۰۰۰ اثری (شعر، نقاشی، عکس) که ارسال شده بود، مجبور به تصمیم‌گیری و انتخاب شد. نکته درخور تأمل آن بود که بین افرادی که در این فراخوان آثارشان را ارسال کرده بودند، از کودک ۵ساله و نوجوان حضور داشت تا حتی ملک‌الشعرای فیلیپین یا شاعران بسیار معروف اروپایی و آمریکایی. شعرها همه به زبان انگلیسی ارسال شدند، البته شعری از خود خانم بدیهیان به فارسی در بین شعرهاست و اثر نقاشی ایشان هم طرح جلد کتاب است.

پیشنهاد ترجمه این کتاب را چه کسی مطرح کرد؟

خانم ذبیح‌مند، مدیر نشر «هونار»، این پیشنهاد را با من مطرح کرد. ابتدا با توجه به محوریت موضوع کرونا مطمئن نبودم، اما پس از مطالعه کتاب و دیدن مجموعه، که غنی و حرفه‌ای بود، تصمیم گرفتم این همکاری را قبول کنم و حالا بسیار از این تصمیم خشنودم. هنگام مطالعه مقاله‌ای درباره ترجمه ادبی و نقد تکوینی به عبارتی برخوردم که در ترجمه این اثر از آن به عنوان رویکرد اصلی استفاده کردم. آن عبارت این بود: «مترجم متن مبدأ را ضبط (record) نمی‌کند تا در زبان دیگری آن را پخش کند. ترجمه‌ ادبی چیزی نیست جز تصور مجدد و بازانگاری ( re_imagination) و حفظ جنبه‌های ادبی متن.» علاوه بر در نظرگرفتن این اصول، تمام سعی‌ام بر این بوده که به متن و نويسنده اصلی وفادار بمانم که اینجا می‌شود گفت به شعر و شاعرش. حتی اگر اندکی در این زمینه موفق بوده باشم، برایم بسیار ارزشمند است. این کتاب در واقع مثل نوری است که به قسمت‌های تاریک جهان متأثر از پاندمی کرونا تابانده شده و زوایای آن را برای جهانیان روشن می‌کند. نکته دیگر آنکه کتاب «طاعون ۲۰۲۰» نشان می‌دهد نگرش هنرمندانی که آثارشان را ارسال کرده بودند و نحوه مواجهه و سازگاری‌شان با این بلای کشنده، تا چه اندازه می‌تواند با هم متفاوت باشد. در واقع، جذابیت این مجموعه گوناگونی تلقی ابناء بشر نسبت به این بلای مشترک جهانی است.

چرا چاپ این کتاب تا این اندازه طول کشید؟ بهتر نبود در همان دوران اوج کرونا به دست خوانندگان می‌رسید؟

تأکید خانم بدیهیان و ناشر محترم بر این بود که در همان سال ۹۹، ترجمه کتاب به پایان برسد. مهر ۹۹ کتاب را به من تحویل دادند و اسفند ۹۹ ترجمه‌اش به اتمام رسید. دقیق خاطرم نیست و نمی‌دانم چرا انتشار آن تا سال ۱۴۰۰ و ۱۴۰۱ طول کشید. البته چاپ این اثر به لحاظ ویرایش، تصحیح‌، انتخاب تصاویر رنگی و جزییات دیگر، دشواری‌هایی داشت که می‌شود در این زمینه تا حدی به ناشر حق داد. با گذشت زمان تا موعد چاپ کتاب، به کلی امیدم را در مورد استقبال مخاطبان از دست داده بودم، چون فکر می‌کردم زمان آن گذشته و دیگر ضرورتی برای پرداختن به این رویداد وجود ندارد. گمان می‌کردم دغدغه‌های اجتماعی دیگری جای نگرانی از انتشار و ابتلا به این ویروس را گرفته و بازگشت به این دوران سپری‌شده‌ سخت، چندان برای افراد اهمیت نخواهد داشت. اما وقتی خبر چاپ کتاب اعلام شد و مخاطبان شروع به خریدن و خواندن آن کردند، بازخوردهای بسیار مثبتی دریافت کردیم که نشان می‌داد پیش‌بینی‌ام درست نبوده است. برخلاف تصور من، مخاطبان به مطالعه این برهه از تاریخ که زمان زیادی هم از آن نگذشته بود، با اینکه تا حد زیادی از وحشت آن کاسته و به امری نسبتا عادی تبدیل شده بود، علاقه نشان دادند و بازخوردها نسبت به این نقب شاعرانه مثبت بود.

اگر بخواهید از میان آثار منتشرشده در این کتاب، یک مورد را انتخاب کنید، آن مورد کدام است؟

انتخاب از میان تمام این شعرها کاری دشوار است. اما اگر بخواهم موردی را مثال بزنم، «دژهای ابری» اثر جان کِرل از آمریکا را انتخاب می‌کنم. این شعر روایت یک زوج است. آنها نشسته‌اند و به ابرهای آسمان خیره شده‌اند. یکی از آنها به دیگری می‌گوید: به ابرها خیره شو و بگو چه می‌بینی؟ سپس دیگری شروع می‌کند به توصیف تصاویری خیالی که از شکل و فرم ابرها استنباط می‌کند: از شیرجه دولفین‌ها و پرواز مرغ آفتاب تا صحنه‌هایی تاریک‌ و جان‌گداز؛ یک سیاه‌چاله پر از صورتک‌های ترسناک! آب‌های سمی خروشان، جنگل‌هایی که دارند می‌سوزند و مواردی از این قبیل. البته این اشارات من چندان دقیق نیست. به نظرم باید شعر را خواند تا جان کلامش را دریافت. همچنین در بین شعرها اشعاری وجود دارد که با توجه به دغدغه‌های محیط‌ زیستی سروده شده‌اند و گویا شاعران‌شان تصمیم گرفته‌اند به جای پرداختن به تنهایی، دلتنگی و انزوا، از زمین بگویند. مامِ زمین؛ وطن همه ‌ما انسان‌ها. من این شعرهای مجموعه را هم خیلی دوست دارم.

تصویر مربوطه، اثری است برگرفته از کتاب «طاعون ۲۰۲۰»، از هنرمند فیلیپینی، رودل آگاپیتو.

كلیدواژه‌های مطلب: برای این مطلب كلیدواژه‌ای تعریف نشده.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

تازه‌ترين مطالب اين بخش
  ناشران نگاه ارشادی به جامعه دارند!

گفت‌وگو با مسعود بُربُر

  آفریننده‌ی دوباره‌ی زبان

گفت‌وگو با کوروش کمالی‌سروستانی، مدیر مرکز سعدی‌شناسی

  «پایان باز» نباید به یک مُد مخرب تبدیل شود

گفت‌وگو با هادی معیری‌نژاد