اعتماد: همین اول کار برای رفع هر گونه شک و شبهه بگویم که من نه شاعرم، نه ادیب و نه متخصص در ادبیات. به عنوان یک علاقهمند به شعر و ادب فارسی، شعر شاعران جدید و قدیم را میخوانم و به آنها بسیار علاقهمندم. فرقی هم نمیکند فردوسی باشد یا مولانا یا حافظ یا فروغ یا شاملو یا نیما. همه را دوست دارم و از خواندن شعرهایشان لذت میبرم. تا چند سال پیش هم بیشتر با شعر نو سر و کله میزدم، اما الان شش، هفت سالی است که بیشتر شعرهای بهاصطلاح کلاسیک را میخوانم؛ از رودکی و فردوسی و نظامی گرفته تا حافظ و وحشی و مولانا و سنایی.
چند هفته پیش با یکی از دوستان نویسندهام که اهل شعر و ادب است و در زمینه شعر و شاعری و نقد ادبی وارد، در این باره گفتوگو میکردم که آیا پروین اعتصامی به عنوان شاعر (با وجوه دیگر شخصیت و کارش کار نداشتیم) اهمیت دارد یا خیر؟ من میگفتم به نظر من پروین اعتصامی شاعر خیلی مهم است، او میگفت خیر، شاعر مهمی نیست. اصل ادعای او این بود که شعر پروین شعر (به معنای خاص مد نظر او) نیست و اگر بخواهم خیلی ساده معنای مورد نظر او را خلاصه کنم، اینکه در شعر او اتفاق و رخداد زبانی خاصی رخ نمیدهد و ادامهدهنده راه قدماست. او تاکید داشت که در نهایت پروین شاعری در ادامه راه شاعران قدیمی فارسی است و به هیچ عنوان نمیتوان او را شاعری «مدرن» تلقی کرد.
خلاصه بحث به درازا کشید و کار به نظرسنجی انجامید. این شد که من از بعضی دوستان، آشنایانم، متخصص و غیرمتخصص در ادبیات پرسیدم که آیا به نظرشان پروین اعتصامی شاعر مهمی است یا خیر. جوابها خیلی جالب و جذاب بود. اگر بخواهم مجموع این پاسخها را خلاصه کنم، قبلاً باید عرض کنم که پرسش شوندهها -همانطور که نوشتم- متنوع بودند، پیر و جوان، زن و مرد، متخصص در ادبیات فارسی یا صرفاً علاقهمند به آن، نویسنده حرفهای یا غیرمتخصص. اما از مجموع پاسخها چند نکته به نظرم رسید که به ترتیب خدمتتان عرض میکنم.
۱- تقریباً همه (غیر از یک استاد ادبیات فارسی) معتقدند که پروین اعتصامی شاعر مهمی است، اگرچه غیرمتخصصان در ادبیات، معمولاً شعر او را با شخصیتش به عنوان یک زن یا به عنوان یک فعال اجتماعی خلط میکردند.
۲- شناخت عموم از شعر او نسبتاً کم بود، حتی بعضی استادان ادبیات فارسی هم گفتند زیاد به شعر او نپرداختهاند، اما همه شخصیت او را میشناختند و گفتند که برایش احترام زیادی قائل هستند.
۳- تقریباً همه بعضی از شعرهای مشهور او را میشناختند و معلوم بود آنها را حفظ هستند.
۴- اکثر پاسخدهندگان، بدون اینکه در پرسش من چیزی در این مورد طرح شده باشد، به مقایسه او با فروغ فرخزاد پرداختند، بعضی فروغ را ستودند و بعضی پروین را، بعضی هر دو را. اما چنانکه نوشتم، تقریباً همه گفتند به هر دوی آنها احترام میگذارند.
۵- در میان نویسندگان و استادان ادبیات فارسی دو رویکرد عمده از یکدیگر قابل تفکیک است:
یک دسته آنها که گفتند پروین نوآوری خاصی نداشته و به لحاظ شعری، شاعر مهمی نیست (بعضاً با فروغ مقایسه کردند) و با معیارهای جدید نقد ادبی شاعر بزرگ یا خیلی بزرگی نیست و نهایتاً ادامه سنتهای شعری پیشین است. از سخنان و نوشتههای این دسته بر میآمد که زیاد شعر او را نخواندهاند یا علاقه نداشتهاند که بخوانند.
دسته دوم آنها که او را به لحاظ شعر و شاعری بسیار مهم تلقی و بعضاً او را در ردیف بزرگترین شاعران فارسی قلمداد کردند. ایشان برای ادعای خود معیارهایی هم طرح کردند، مثلاً برمبنای سنت شعر قدمایی یا از حیث توانمندی این شاعر جوان در سرودن شعر در قالبهای سنتی. از نوشتهها و گفتههای این دسته مشخص بود که خیلی خوب شعر پروین را میشناسند و آن را زیاد خواندهاند. در پایان به اختصار نظر خودم را هم به عنوان یک غیرمتخصص در ادبیات مینویسم. من معتقدم پروین اعتصامی شاعر خیلی مهمی است. اکثریت متفقالقولند که در تداوم سنت قدما شعرهای خوبی سروده است. من نمیدانم شاعر مدرن بودن یعنی چه و اصلاً مدرن یعنی چه و اصلاً چه اهمیتی دارد که آدم مدرن باشد یا نه، اما معتقدم پروین شاعر امروزی هم هست و بسیاری از فارسیزبانان امروز با بسیاری از شعرهای او ارتباط برقرار میکنند. شعر پروین اعتصامی بسیار روان و شیواست و با زبانی گویا و فصیح یعنی امروزی روایتگر بخشی از احساسات و عواطف بسیاری از آدمها به خصوص زنهاست. او احتمالاً انقلابی یا عصیانگر یا صفشکن نیست، اما در خلوت خودش و در گفتوگوهای جذابی که میان مور و پیل، نخود و لوبیا، عاقل و دیوانه، محتسب و مست، کرم پیله و حلزون، مار و مور و سیر و پیاز روایت کرده، حرف دل بخشی از جامعه را به زبان شعر و شاعرانگی گفته. حدس میزنم در این روزها که بار دیگر بازگشت به شعر کلاسیک زیاد شده، شعر پروین اعتصامی هم بار دیگر مطرح میشود و این امر شاید زمینهای شود برای آنکه شعرشناسان و منتقدان ادبی با نگاهی تخصصیتر به شعرهای او رجوع کنند و آنها را از حیث زبان نرم و روانی که به کار بسته مورد نقد و ارزیابی قرار دهند. به نظر من شعر پروین اعتصامی از حیث زبانی مثل اشعار عارف قزوینی و ملکالشعرای بهار و ایرج میرزا و میرزاده عشقی، زمینهساز ظهور شعر نوی فارسی است، همچنانکه به لحاظ مضمونی و محتوایی نیز راهگشای شاعرانی مثل فروغ فرخزاد و سیمین بهبهانی است تا از دغدغههای اینجایی و اکنونی زن ایرانی سخن بگویند. «زن در ایران، پیش از این گویی که ایرانی نبود/ پیشهاش جز تیرهروزی و پریشانی نبود// زندگی و مرگش اندر کنج عزلت میگذشت/ زن چه بود آن روزها، گر زآنکه زندانی نبود؟!//در عدالتخانه انصاف زن شاهد نداشت/ در دبستان فضیلت، زن دبستانی نبود// دادخواهیهای زن میماند عمری بیجواب/ آشکارا بود این بیداد، پنهانی نبود».
کرونا بیماری پستمدرن در گفتار فیلسوف ایرانی
یوسا دو بار به توصیه دو ناشر دست به معرفی بهترین آثار ادبیات جهان زد که برخی از آنها به زبان فارسی نیز ترجمه شدهاند.
تعداد بسیار زیادی از نویسندگان، در طول زندگی خود با افسردگی مواجه بودهاند. برخی پژوهشگران اعتقاد دارند شخصیتهای خلاق، آسیبپذیریِ بیشتری در مقابل افسردگی دارند.
سعدی با تعریف دقیق فضایل اخلاقی و جایگاه هر عضو در بدن جامعه، بنیانی نظری برای توسعه نهادی فراهم آورده که امروز نیز میتواند راهنمای عملی باشد.
هوش یعنی توانایی تحلیل اطلاعات، یادگیری از تجربهها، و تصمیمگیری بر اساس دادهها. هوش مصنوعی در این زمینهها، به سطحی بیسابقه رسیده است.