طریقت نقشبندیه، یکی از سلسلههای مهم صوفیهی ایران است که در دورهی تیموریان متنفذترین سلسله و نزد سلاطین محترم بودند. این سلسله، به سبب انتساب به بهاءالدینمحمدنقشبند، به این نام شهرت یافت و خود دنبالهی سلسلهی خواجگان است. بزرگان نقشبندیه، رشتهی اجازهی خود را به دو طریق به پیامبر اکرم (ص) میرسانند: نخست، همان طریق مشهور است که به بایزید بسطامی و از وی به امام صادق (ع) و با چند واسطه به پیامبر (ص)میرسد؛ دیگری، طریق بکری است که به ابوبکر صدیق علیهالرحمه میرسد. سلسلهی نقشبندیه، از بخارا آغاز و بهوسیلهی جانشینان بهاءالدین در شهرهای دیگر ماوارءالنهر و خراسان گسترش یافت.
کتاب « از کاشغر تا استانبول» با تحقیق و تصحیح مریم حسینی و محمود علیزادهکاشانی و بههمت انتشارات علمی منتشر شده است. این کتاب، مجموعهای از تحقیق و تصحیح پیرامون ده رساله از مشایخ برجستهی سلسلهی نقشبندیه را دربرگرفتهاست.
نشست هفتگی شهر کتاب در روز سهشنبه دوم آبان به نقد و بررسی کتاب «از کاشغر تا استانبول» اختصاص یافت. در این نشست، مریم حسینی و مهدی محبتی حضور داشتند؛ داوود وفایی و نجدت توسون نیز با پیام تصویری، همراه جلسه بودند.
نقشبندیه، طریقتی مردممدار است!
مریم حسینی، مولف کتاب «از کاشغر تا استانبول» کتاب مذکور را حاوی ده رساله از مشایخ و بزرگان طریقت نقشبندیه دانست و گفت: این طریقت، یکی از معروفترین سلسلههای اسلامی از ابتدای قرن هشتم هجری تا به امروز بوده است که هنوز هم جزو سلسلههای فعال و زندهی دنیا به حساب میآید. در بررسی فهرست کتابخانههای مختلف، متوجه شدم آثار فروانی به زبان فارسی و مرتبط با این فرقه وجود دارد که متاسفانه هیچ یک در ایران به طبع نرسیده است؛ حالآنکه در سایر کشورهای دنیا، از جمله ترکیه، پاکستان و آمریکا عنایت بسیاری به این سلسله بوده است و محققانی، عموما از رشتهی تاریخ، در این خصوص کار کردهاند که ارایهی متن از سوی ایشان صورت نگرفته است. در ایران و تا پیش از کتاب «از کاشغر تا استانبول» پژوهشی جدی در باب متون ادبی فارسی مرتبط با این سلسله، بهجز چند متن یا مقالهی پراکنده، انجام نشده بود.
این مولف، دربارهی چرایی گرایش به سلسلهی نقشبندیه و تداوم آثار ادبی، فکری و فرهنگی ایشان، همچنین اهمیت نشر آثار و معارف این گروه برای نسل امروز، گفت: ما با یکی از گستردهترین طریقتهای صوفیه روبهرو هستیم که هنوز پیروان و معتقدانی در سراسر دنیا دارد. نخستین دلیل اهمیت این فرقه، وجود آثار ادبی ایشان به زبان فارسی است؛ اصلاحات و واژگان فارسی مربوط به قرون هفتم، هشتم و نهم هجری بهکار رفته در متون بهجای مانده از بزرگان نقشبندیه، میتواند گنجینهی زبان ما را غنا بخشد. ما در ایران شاهد حضور فرقهی قادریه نیز هستیم؛ چهبسا فرقهی قادریه، پیروان بیشتری را نیز گرد خود جمع آورده است، لیکن تمامی آثار قادریه، حتی مقامات عبدالقادر گیلانی، به زبان عربی نگارش شده است.
حسینی ادامه داد: بزرگان نقشبندیه، بر خلاف بسیاری دیگر از طریقتهای صوفیه که راه عزلت را پیش گرفته و سر در خلوت خویش دارند، بسیار مردممدارند و همواره کمک و دستگیری از نیازمندان و فرودستان جامعه را با توصیه به ذکر و عبادت همراه کردهاند؛ این تا جاییست که یکی از مشایخ خواجگان به نام علی رامیتَنی، ذکر را همان خدمت به خلق میداند. خدمت به مردم، تنها شعار این بزرگان نبوده و در مقام عمل نیز، همواره سعی به آن داشتهاند؛ دستگیری از مردمانی که در آن روزگار، به واسطهی جنگهای فراوان سلاطین، سخت میزیستند و نیازمند کمک بودند. خواجه عُبیدالله احرار برای حمایت از مردمان، بارها به سراغ پادشاهان وقت رفته و از ایشان میخواستند مالیاتها را بر آنان ببخشند و یا خود اموال و داراییهایش را وقف نیازمندان و ستمدیدگان میکرد؛ در یکی از جنگها که از حملهی ازبکان قحطی حادث شده بود، وی روزانه چندین گوسفند را ذبح و در خانقاه خود گرسنگان را اطعام میکرد.
وی افزود: شعارهای نقشبندیه نیز مبتنی بر مردممداریست. بر خلاف صوفیانی که عزلت و چلهنشینی را ارجح میدارند بر حضور در اجتماع، پیروان نقشبندیه به حضور در بین مردم توصیه شدهاند؛ اصلِ «خلوت در انجمن» بر همین مهم دلالت دارد. این از سخنان خواجه عبدالخالق غجدوانی، سر سلسلهی خواجگان است: «درِ خلوت را بَربَند و درِ خدمت را گُشای؛ و درِ شیخی را بَربَند و درِ یاری را گُشای؛ و درِ عزلت را بَربَند و درِ صحبت را گُشای.» اینچنین سخنانی که هنوز هم در میان پیروان این طریقت مورد توجه است، نشان از اهمیتِ بودنِ در اجتماع و خدمت به خلق را دارد. خواجه بهاءالدین نقشبند که سرسلسلهی نقشبندیه محسوب میشود، دارای دو خلیفه به نامهای خواجه محمد پارسا و خواجه علاءالدین عطار است؛ پسران این دو خلیفه، در کار خدمت به مردم بودند. زمانی که طاعون شهر را فرا گرفته بود، خواجه حسن عطار در شهر طاعون زده ماند و به کمک مردم شتافت. از دیگر ویژگیهای مردممدارانهای که دربارهی این خواجگان آمده است، این که ایشان به زیرِ بیماری میرفتند؛ بهاین معنا که به قصد شفای بیمار، مرضِ وی را در خود کشیده و او را از بیماری خلاص میکردند.
مریم حسینی، همچنین تصریح داشت: مطالعهی دقیق این طریقت نشان میدهد که ایشان عموما از نوعی طریقِ ملامتی پیروی میکردند؛ به نظر میرسد که طریقِ ملامتی خراسانی بر آنان تاثیر داشته است. نقشبندیه، سلسلهی خود را از خواجه ابویوسف همدانی به ابوعلی فارمدی و ابوالقاسم کُرَّگانی، که از چهرههای برجستهی ملامتی خراسانی بودند، میرساند و بهطبع سخنان و کردار این بزرگان بر اندیشه و معارف این طریقیت تاثیری بهسزا داشته است؛ آنچنانکه بزرگان نقشبندیه، خانقاهنشینی را خوش نداشته و مدرسه را به آن ترجیح میدهند و معتقدند: «خانقاهداری، دعویداریست.» طریقت نقشبندیه، دارای اصول یازدهگانهاند؛ هوش در دم، نظر در قدم، سفر در وطن و خلوت در انجمن، چهار اصل قدیمی ایشان و چهار اصل در باب ذکر بهنامهای، یادکرد، بازداشت، نگهداشت و یادداشت که بعدتر به اصول قدیمی افزوده شد؛ وقوف قلبی، وقوف عددی و وقوف زمانی سه اصلی است که خواجه بهاءالدین نقشبند به اصول قبلی افزوده تا اصول یازدهگانه این طریقت شکل بگیرد. گفتنی است که بیشترین میزان واژههای پارسی در برابر واژگان عربی در متون نقشبندیه یافت میشود. پیروان این طریقت، بر اساس شعار «دل با یار و تن در بازار» میبایست دارای شغل باشند؛ چنانکه خواجگان این طریقت نیز اینچنین بودند. خواجه بهاءالدین نقشبند، نقش بر پارچه میزده و گاه گِلکاری و بنایی میکرده است. از ویژگیهای دیگر این طریقت، میتوان از تقیّد ایشان به شرع و پیروی از سنت رسول اکرم (ص) یاد کرد، که همین اعتقاد و ویژگی، مانعِ خروجشان از هنجارها در طول تاریخ بوده است. حضور عالمان و آگاهان به علم زمانه در میان بزرگان نقشبندیه، باعث افزایش سطح اندیشه این طریقت و آنان را از دیگر فرقهها متمایز داشته است.
«از کاشغر تا استانبول» کتابی برای نسل امروز!
مهدی محبتی، در معرفی کتاب «از کاشغر تا استانبول» گفت: کاشغر از شهرهای بسیار دورِ حوزهی شرقِ اسلامی و استانبول یا قسطنطنیه در غربیترین این حوزه بوده است. شاید اگر نام کتاب «از حلب تا کاشغر» میبود، میتوانست این شعر انوری را نیز در برگیرد: «از حلب تا کاشغر، میدان سلطان سنجرست». آنها که با تصحیح و نسخ خطی سروکار دارند، میدانند که مولف میبایست چه رنجی را متحمل شود تا آن عروس پردهنشین، بازاری شود. مراحل این کار، از پیدا کردن نسخه و بهدست آوردن آن گرفته تا خواندن صحیح و اعتبار سنجی نسخه؛ تشخیص این مهم که آیا چنین نسخهای بهکار زمانهی ما میآید یا خیر؟ حاوی سخن نویی است یا تکرار سخنان پیشین؟ و از این دست؛ همه و همه، سخت و طاقت فرساست. کتاب «از کاشغر تا استانبول» ۴۹۸ صفحه است که با افزودن صفحات فهرست و منابع و ماخذ، به ۵۱۸ صفحه میرسد؛ متن رسالات، ۱۵۳ صفحه را شامل میشود و ۲۲۸ صفحه مقدمه دارد. این کتاب، به لحاظ ارزشهای تطبیقی، کتابی شایان توجه است؛ آنچنانکه مخاطب را تا رسیدن به اصل و ریشهی سخنان و اندیشههای شخصیتهای آورده شده در کتاب، همراهی میکند؛ به عنوان مثال، اگر سخنی از خواجه محمد پارسا آورده شده، تنها به ذکر همان سخن بسنده نمیکند و به مخاطب میگوید که اینچنین سخنی متاثر از فلان اندیشهی ابوسعید، یا بایزید بسطامی و یا نزدیک به مکتب ابنعربی است. بنابراین از طریق همین رسالات میتوان به بخش عظیمی از تمدن مغفول ایرانی ـ اسلامی دست یافت.
محبتی، دستیابی به ریشهها از سرچشمه را کار ارزشمند مولف دانست و ادامه داد: برخی از رسالات این کتاب، حاوی سخنانی است که برای نخستین بار مطرح میشوند و همین تازگی را میتوان از ویژگیهای بازر «از کاشغر تا استانبول» برشمرد. یکی از مشکلات تاریخ فرهنگ معاصر این است که غالب افراد، حرفهایی مشابه هم میزنند و حرف نو را کمتر میتوان یافت. معرفی مشایخ و بزرگان نقشبندیه را نیز میبایست از ویژگیهای این کتاب دانست چراکه بسیاری از ایشان در فرهنگ ما مورد غفلت بودهاند؛ مشایخی چون، جامی، پارسا، غجدوانی و از این دست. همچنین مولف، بر هر ده رسالهی موجود در این کتاب، مقدمهای نگاشته که بسیار حائز اهمیت است و آن را از کتب بازاری دور میکند. «از کاشغر تا استانبول» کتابی کارا و مفید برای نسل امروز ماست. این کتاب، صرفا کتابی تاریخی نیست و جذابیتهای بسیارِ ادبی و فرهنگی در آن چشمگیر است.
محبتی، در پایان سخنان خود از روان نبودن نثر و همچنین فقدان وجود جمعبندی سیستماتیک برای درک بهتر مخاطب از محتویات کتاب انتقاد و ابراز امیدواری کرد که در نگارشهای آتیِ این مولف مورد توجه قرار گیرد.
در بررسی «نقشبندیه» بایستی به پیوند آن با زبان فارسی توجه شود!
داوود وفایی، که از طریق پیام تصویری همراهِ این نشست فرهنگی بود، مریم حسینی را از صاحب نظرانِ برجستهی ایران، در خصوص شناخت طریقت نقشبندیه برشمرد و افزود: کتاب «از کاشغر تا استانبول» متشکل از دو بخش اصلست؛ بخش نخست، شامل مقدمه و توضیحات مفصلی دربارهی این طریقت، معرفی چهرههای شاخص آن و ده رساله از ایشان است؛ در دومین بخش نیز متن تصحیح شدهی ده رسالهی مذکور آمده است. با نگاهی به کتاب درمییابیم که مولف با چه دقت، ریزبینی و حوصلهی تحسینبرانگیزی به مطالعهی نسخ مختلف پرداخته و حاصل کارش را در اختیار علاقهمندان گذاشته است. از تعلیقات و فهرست اعلام پایان کتاب هم میبایست یاد کرد که برای آن تلاش در خور توجهی صورت گرفته است.
وی دربارهی گستردگی طریقت نقشبندیه گفت: این طریقت پس از قادریه، بزرگترین طریقت در عالم تصوّف است. نقشبندیه به بهاءالدین نقشبند نسبت داده میشود و در ادامهی طریقت خواجگان که خواجه یوسف همدانی بنیانگذار آن بود آمده است. به گفتهی حامد الگار، پژوهشگر مسلمان آمریکایی، نقشبندیه به جز عربستان و بخشهایی از آفریقا، در سایر کشورها نفوذ داشته و همچنان حضور دارد؛ این حضور، در آسیای میانه، ترکیه و شبهقاره پررنگتر است. وی افزود: این طریقت، با فرهنگ و زبان فارسی، پیوندی عمیق و تودرتو دارد؛ متون اصلی نقشبندیه به زبان فارسی نگاشته شده است و کتاب «از کاشغر تا استانبول» در این زمینه، کتابی گویاست. مناطق مختلف آسیای میانه در سدهی هشتم هجری قمری، زمان حیات بهاءالدین نقشبند و حتی پیشتر از آن، زمان تاسیس طریقت خواجگان در قرنهای پنجم و ششم هجری قمری، بهطور کامل رنگ و بویی ایرانی داشته و در مناطق مختلف آن بخش به زبان فارسی صحبت میشده است؛ بهعنوان مثال جامی، خواجه محمد پارسا و احمد سِرهندی که از چهرههای شاخص نقشبندیه هستند، تمام آثار خود را به زبان فارسی نوشتند؛ بنابراین در بررسی این طریقت به طور قطع بایستی به پیوند نقشبندیه با زبان فارسی توجه شود.
وفایی در خصوص مبحث اعتقادی و مذهبی این فرقهی صوفیه گفت: نقشبندیه از نظر مذهبی و اعتقادی، بر خلاف عموم دیگر طریقتها که حضرت علی (ع) را سرحلقهی سلسلهی خود میدانند، نَسَب طریقت را به خلیفهی اول، ابوبکر علیهالرحمه میرسانند. ایشان عموما در دایرهی اهل سنت قرار دارند و بر پایندی بر اصول اعتقادی این مذهب تاکید میکنند؛ همین امر موجب شده تا عدهای از پیروان نقشبندیه برای مقابله با برخی از بدعتها به مخالفت و مبارزه با سایر مذاهب اسلامی برخیزند. شاخهای از نقشبندیه در پیوند با امام جعفر صادق (ع)، در نهایت امام نخست شیعیان را مرشد اصلی خود اعلام میکنند که البته این نظرِ غالب در این طریقت نیست. بزرگان نقشبندیه، همواره بر رعایت و انجام صحیح احکام شریعت تاکید داشتهاند؛ این طریقت با ویژگی تدین و پایبندی بر احکام مذهب تسنن شناخته میشوند. اکثریت قریببهاتفاق رهبران نقشبندیه، با آداب و رسوم معمول طریقتهای دیگر صوفیه، مانند سماع، عزلتگزینی و جوع، که این اخیر از ارکان مکتب ابن عربی است، مخالف و ناسازگارند.
این سخنران همچنین اظهار داشت: ذکر، که منظور از آن ادعای کلماتی مشخص برای نشانِ بهیاد خداوند بودن است، یکی از اصول مشترک تمام طریقتهای صوفیانه است. دو شیوهی اصلی در بیان ذکر وجو دارد و آن ذکرِ جلی و ذکرِ خفی است؛ اهمیت شیوهی بیان ذکر تا آنجاست که در مقاطع مختلف تاریخی، موجب اختلافات و حتی انشعابات نزد فِرَق مختلف بوده است. اکثریت رهبران نقشبندیه، به بیانِ آرام و در دل ذکر، یعنی همان ذکر خفی، معتقدند. عبارت ذکر ایشان علاوه بر «لا اله الا الله»، «الله» و «هو»، عبارت «انت الهادی، انت الحق، لیس الهادی، الا هو» است. پیش از نقشبندیه، هشت اصل نزد طریقت خواجگان مطرح بود که به آن کلمات قُدیسه گفته میشد، سپس خواجه بهاءالدین نقشبند، سه اصل دیگر را بر آن افزون داشت. هشت اصل اولیه عبارتاند از: هوشِ در دَم، نظر بر قدم، سفر در وطن، خلوت در انجمن، یادکَرد، بازگشت، نگاهداشت و یادداشت؛ وقوف زمانی، وقوف عددی و وقوف قلبی هم توسط موسس نقشبندیه به اصول قبلی علاوه و اصول یازدهگانه را شکل دادند. گفتنی است این اصول به زبان فارسی و نزد تمامی پیروان، در سراسر دنیا، به همین شکل حفظ میشود.
داوود وفایی، دربارهی نسبت نقشبندیه با سیاست گفت: با مطالعهی آثار این طریقت درمییابیم که ایشان کمتر به مقابله با حکومتها برخاستند. به طور معمول سرانِ نقشبندیه، نصیحت سلاطین را وظیفهی خود میدانستند و از این طریق در ادارهی امور جامعه به فرمانروایان کمک میکردند؛ این امر استثنا هم داشت که بهطور مشخص میتوان از شبهقاره یاد کرد؛ در آنجا امام ربانی و پیروانش با اکبر شاه در ابداع «دین الهی» او، به مخالفت و مقابلهی مسلحانه برخاستند. وی در پایان سخن، از چند شخصیتِ نقشبندیهشناس نام برد: در ایران به طور قطعی باید از دکتر مریم حسینی نام برد که در این زمینه صاحب سالها مطالعه و تحقیقاند. در آمریکا، دکتر حامد الگار و در ترکیه نیز دکتر نجدت توسن، استاد دانشگاه مرمره، که هر دوِ این اساتید در زمینهی تحقیق و پژوهشهای نقشبندیهشناسی برجسته و صاحبنظرند.
«از کاشغر تا استانبول» بهعنوان هدیهای برای نسلهای بعدی و جهان علم باقی خواهد ماند!
نجدت توسون، استاد دانشگاه الهیات مرمرهی ترکیه از استانبول، با پیام تصویری همراه این جلسه بود. وی کتاب «از کاشغر تا استانبول» را اثری مهم نامید و افزود: این اثر، انتشار علمی ده نسخهی خطی، متعلق به بزرگان نقشبندیه را شامل میشود. دکتر مریم حسینی و محمود علیزاده کاشانی، بهعنوان تهیهکنندگان این اثر، در مقدمهی کتاب به معرفی چند اثر مهم از شیوخ طریقت خواجگان و نقشبندیه در آسیای میانه پرداختهاند. این آثار بین قرون پنجم تا دهم هجری و به زبان فارسی نوشته شدهاند. مولفان در بخش دوم مقدمه به موضوع ذکر جلی و ذکر خفی، نزد پیروان این طریقت اشاره کردند. طریقت خواجگان و نقشبندیه در اطراف شهر بخارا گسترش یافته است؛ شهری که در آن مدارس بسیاری وجود داشت. مدرسانِ این مدارس با صدای بلند ذکر را ادا میکردند و بزرگان این طریقتها، همواره مخالف چنین شیوهای برای ذکر بودند؛ این احتمال وجود دارد که شیوخ خواجگان و نقشبندیه، برای ابراز مخالفتِ بدونِ مجادلهی خود با سرانِ مدارس، به ذکر خفی روی آورند.
نجدت توسون ادامه داد: در بخش سوم مقدمهی کتاب «از کاشغر تا استانبول» اطلاعاتی دربارهی دستنوشتهها، مطالب و نویسندگان ده رسالهی منتشر شده، ارائه شده است. پس از پایان مقدمه، ده اثر آورده شده که عبارتاند از: «محبوبالعارفین» از علی رامیتَنی، «رساله محبوبیه» از محمد پارسا، «رساله درویشی» و دو رسالهی دیگر از سعدالدین کاشغری، «سررشتهی خواجگان» از عبدالرحمن جامی، «رساله طریقه توجه» از عبدالله امامی اصفهانی، «رساله در بیان سلسله خواجگان» از احمد کاسانی و «رساله حقیه» از ندایی کاشغری. عبدالله ندایی کاشغری، از کاشغر ترکستان شرقی به استانبول آمد و در آنجا مروج طریقت نقشبندیه بود و در همانجا وفات یافت. فرقهی نقشبندیه که در ماوراءالنهر پدید آمد، در مدت کوتاهی، از کاشغر تا استانبول گسترش یافت.
این سخنران در ادامه افزود: پس از متن ده رسالهی فارسی، بخش تعلیقات یا همان نکات توضیحی آمده است؛ در این بخش، توضیحات و یادداشتهای علمی در مورد ده اثر منتشر شده، آورده شده است. سپس آغاز نمایههاست. مولفان این کتاب، با تلاش فراوان، موفق به تولید یک اثر آکادمیک شدهاند و سهم مهمی در زمینهی تصوف و عرفان داشتند. این کار بزرگ و مهم را به مولفان آن تبریک میگویم. مریم حسینی، نسخهی خطی را به نام «مسلکالعارفین» را منتشر کرده است که مربوط به دورهی خواجگان است. وی همچنین «وصایا» و شرح آنرا به طبع رساند که این دو اثر اخیر نیز، بهعنوان هدیهای برای نسلهای بعدی و جهان علم باقی خواهد ماند. از طرف دانشگاهیان عرفان و تصوفِ ترکیه، بهخاطر کارهایشان، از ایشان تشکر و قدردانی میکنم.
گزارش نشست نقد و بررسی کتاب «سنگی بر گوری»
گزارش نشست نقد و بررسی کتاب «تاریخ فلسفهی اخلاق: دستنامهی آکسفورد»
گزارش نشست بررسی کتاب «تفسیر معاصرانهی قرآن کریم»
گزارش نشست نقد و بررسی مجموعه آثار «ابن خفیف شیرازی»
گزارش هفتمین دورهی جایزهی ابوالحسن نجفی