img
img
img
img
img
هلاک روایت

بازآفرینی واقعیت

محمدرضا ثامن نسب

آوانگارد: جامعه شناسی ادبیات، یکی از رویکردهای زیر شاخه جامعه‌شناسی است که به بررسی تولید اجتماعی ادبیات و پیامدهای اجتماعی آن می‌پردازد. جامعه‌شناسی ادبیات در اواخر قرن نوزدهم شکل گرفت و در قرن بیستم با اندیشه‌‌ها و آثار جرج لوکاچ به نقطه عطف خود رسید. متفکرانی چون اریش کوهلر، لوسین گولدمن و میخايیل باختین هر یک به نوبه خود در شکل‌گیری و شکوفایی این رشته سهم بسزایی داشتند. جامعه‌شناسی ادبیات به عنوان یک دانش میان رشته‌ای از یک طرف، نقطه اوج علوم ادبی است که به زبان شناسی و فلسفه مرتبط می‌شود و از طرفی دیگر با علوم اجتماعی و تاریخ ارتباطی تنگاتنگ دارد و ریشه آن را باید در فلسفه کلاسیک آلمان جست، چرا که بسیاری از اصول و مبانی این رشته با توجه به عقاید فلسفی کانت، هگل، مارکس، و فردریش شیلر شکل گرفته است. کتاب هلاک روایت‌ نوشته فواد امیری، با رویکرد جامعه شناسی ادبیات، به تحلیل انتقادی رمان‌های تالیفی فارسی در دهه نود شمسی پرداخته است. در این کتاب با گفتمان‌ها و ایدئولوژی‌هایی که در رمان‌های فارسی نوشته شده تکرار می‌شود مواجهه می‌شویم.

همیشه تاریخی نگاه کن!

«هنر تحلیل آثار ادبی، مانند رقص با کفش‌های چوبی، رو به زوال دارد. سنتی که‌ نیچه آن را آهسته خوانی می‌نامید در معرض نابودی است، بی آن‌که ردی از آن باقی بماند.»

فواد امیری گزارش انتقادی و جامعه شناختی خود را با جمله‌ای تری ایگلتون آغاز کرده است. جمله‌ای که محتوای هشدار‌آمیز به وضعیت خوانش آثار ادبی در وضعیت امروز ما دارد. هدف مولف از نوشتن چنین گزارشی نیز، بازخوانی انتقادی و تحلیلی رمان امروز فارسی با ابزار جامعه‌شناسی ادبیات است. هشداری که تری ایگلتون به خوانندگان آثار ادبی می‌دهد، قابل تامل و توجه اساسی است. خطری که ایگلتون در آثار انتقادی خود مانند چگونه آثار ادبی را بخوانیم، رخداد ادبیات و مارکسیسم و نقد ادبی به طور پیوسته تکرار می‌کند، سیاست زدایی و تاریخ زدایی از امر ادبی است. این‌که آثار ادبی را همچون متون مستقل از جامعه و تاریخ در نظر بگیریم و مواجهه غیر انتقادی و منفعلانه به ادبیات داشته باشم. رویکرد سیاست زدایانه و غیر تاریخ‌نگری که در دوران هژمونی فرهنگی تفکر پست مدرنیستی، بینش خود را بر مطالعات ادبی گسترش داده است. فواد امیری در کتاب هلاک روایت، تحت تاثیر خوانش انتقادی ایگلتون از نقد ادبی و سنت جامعه شناسی ادبیات، به نقد چنین تفکر تاریخ زدایانه ای در رمان فارسی میپردازد.

نگارنده عقیده دارد که رمان فارسی امروز، به بازتولید و تکرارگفتمان «شکست» گرفتار شده است. نویسندگان رمان فارسی به زیبایی شناسی انفعال روی آوردند و در نتیجه از خلق ادبیاتی که دارای گفتمان و موضع انتقادی از جامعه باشد، دور شدند. سوژه داستانی این رمان‌ها، سوژه‌ای گرفتار در نا‌‌امیدی و سر‌خوردگی است که ارتباط و نسبت خود را با تاریخ و جامعه از دست داده و به نوعی گفتمان شکست و انفعال را درونی کرده است. در صفحه‌ی ۱۱۱ می‌خوانیم: «‌پیوند شکست گرایی عمیق و میل وافر سوژه‌های پسامدرن به زوال. نتیجه‌ی اتخاذ چنین راهبردی قبل از هر چیز ریاضت کشیدن است. شخصیت‌های نهیلیست عمیقاً خود را در بند ریاضت کشی‌های بی پایان ‌می‌اندازند و بدن‌های روبه نیستی‌شان را به امید محو شدن به این بند‌های نامريی اما کارا پیشکش می‌‌کنند.»

مؤلف پنج عنوان از شاخصه‌های اصلی رمان امروز فارسی را عنوان می‌کند:

  • شیوه روایت غیر خطی مبتنی بر بازی‌های فر‌می برای تکه تکه سازی روایت و بحرانی کردن مفاهیم زمانی-مکانی و عنصر واقعیت
  • سیطره منطق نوستالژیک در مواجهه با وقایع تاریخی
  • روی‌آوری به بازتولید کلیشه‌های هم پیمان با ایدئولوژی‌های مسلط
  • نهیلیسم و درون مایه‌ی تکرار شونده ناگزیر بودن شکست در تمام تجارب اجتماعی
  • سکوت مطلق سایسی و فانتزی سانسور

فواد امیری نسبت به این پنج ویژگی نگاه انتقادی دارد و نسبت رمان فارسی را با تحولات جامعه امروز، نسبتی بیگانه و شی شده می‌بیند. حتی نویسندگانی که به بررسی تاریخ یا رویداد‌های تاریخ معاصر می‌پردازند، برخورد گزینشی و نوستالژیک با امر تاریخی دارند و از نمایش انتقادی و تبارشناسانه تاریخ ناتوانند. می‌توان انتقاد‌های فواد امیر‌ی بر رمان امروز فارسی را با بررسی‌های محمد حسین دلالی رحمان در کتاب «از نابهنگا‌میحیات تا سترون سازی خیال» مشابه دانست. در این کتاب نیز، نویسنده به سترون شدن رمان امروز فارسی اشاره می‌کند. رمانی که توانایی رهایی بخش و انتقادی خود را از دست داده است.

انتشار و خوانش انتقادی آثار پژوهشی مانند هلاک روایت، می‌تواند برای فهم آسیب شناسانه رمان فارسی امروز بسیار مفید باشد. نگارنده با رویکرد جامعه شناختی خود به امر ‌ادبی، خطر تاریخ زدایی و انفعال گرایی در آثار تولید ادبی را یادآوری می‌کند و شعار فردریک جیمسون را در کتاب ناخودآگاه سیاسی بیان می‌کند: «همیشه تاریخی نگاه کن!»

كلیدواژه‌های مطلب: برای این مطلب كلیدواژه‌ای تعریف نشده.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

تازه‌ترين مطالب اين بخش
  نویسنده‌ای که نمی‌داند چه بنویسد

داستان بلند یا نوولای دهان‌های گشاد، نوشته‌ی محمد زفزاف، نویسنده‌ی شهیر مراکشی، در زمره‌ی یکی از آثار درخشان ادبیات عرب قرار دارد.

  غذا و عشق در کنار هم

ایتو اوگاوا در «رستوران عشق نویافته» نوعی ظریف از رئالیسم جادویی را خلق کرده است.

  نمایش و رامشگری در جغرافیای فرهنگی ایران

«نمایش و خنیا در ایران» پژوهشی تاریخی و مردم‌شناختی است که می‌توان آن را گشت‌وگذاری طولانی در کنش‌های نمایشی و حرکت‌های موزون ایران از خلال هزاره‌ها دانست.

  بازگشت یک اسطوره به دیارخویشتن

معرفی نمایشنامه‌ی «اودوسئوس و پنلوپه» نوشته‌ی ماریو بارگاس یوسا

  یک میتوس ایرانی

درباره‌ی رمان «دیااکو، نخستین پادشاه ایران»