گسترش: «من این کتابفروشی را مانند روشی که یک نویسندهی رمان مینویسد، ایجاد کردهام. هر اتاق را مانند یک فصل بنا کردهام و دوست دارم مردم در را باز کنند، بهگونهای که گویی یک کتاب را باز میکنند، کتابی که آنها را به یک دنیای جادویی در تخیلشان هدایت میکند.»
*جرج ویتمن
شکسپیر و شرکا یک کتابفروشی انگلیسیزبان در قلب پاریس، در کرانهی رود سن و روبهروی نوتردام است. این کتابفروشی از زمان افتتاح در سال ۱۹۵۱، محل ملاقات نویسندگان و خوانندگانِ انگلیسیزبان بوده و به یک مؤسسهی ادبی کرانهی چپ تبدیل شده است.
جورج ویتمن امریکایی این کتابفروشی را تأسیس کرد. در ساختمانی قرن هفدهمی که در اصل، ساختمانِ یک صومعه به نام La Maison du Mustier بود. جورج دوست داشت وانمود کند که تنها راهب بازمانده است. خودش میگوید: «در قرون وسطی، هر صومعهای یک چراغدان داشت، راهبی که وظیفهاش روشن کردن چراغها در هنگام شب بود. من الان چراغدان اینجا هست و این نقشی است که من دوست دارم بازی کنم.»
زمانیکه فروشگاه برای اولینبار افتتاح شد، Le Mistral نام داشت. جورج در آوریل ۱۹۶۴ ـ و در چهارصدمین سالگرد تولد ویلیام شکسپیر ـ به افتخار کتابفروشی که جورج ویتمن همواره تحسینش میکرد، یعنی سیلویا بیج که کتابفروشی شکسپیر و شرکاء اصلی را در سال ۱۹۱۹ تأسیس کرده بود، آن را به نام شکسپیر و شرکا تغییر داد. فروشگاه سیلویا بیج در خیابان ۱۲ اودئون، محل تجمع نویسندگان بزرگ مهاجر آن زمان بود ـ جویس، همینگوی، استاین، فیتزجرالد، الیوت، پاوند و همچنین بسیاری از نویسندگان برجستهی فرانسوی.
جورج ویتمن از طریق کتابفروشی خود تلاش کرد تا روح فروشگاه بیچ را ادامه دهد و این کتابفروشی بهسرعت به مرکزی برای زندگی ادبی مهاجران در پاریس تبدیل شد. آلن گینزبرگ، ویلیام باروز، آنایس نین، ریچارد رایت، ویلیام استایرون، خولیو کورتاسار، هنری میلر، ویلیام سارویان، لارنس دورل، جیمز جونز و جیمز بالدوین از جمله بازدیدکنندگان اولیهی این فروشگاه بودند.
هنگامیکه جورج در اوایل دههی بیست زندگی خود بود ـ در دوران رکود بزرگ ـ با تنها ۴۰ دلار در جیب خود، وارد یک «ماجراجویی دورهگردی» شد. او با تکنیک هیچهایک از یک سر ایالات متحده به آن سر دیگر و از طریق مکزیک به سمت امریکای مرکزی رفت. تجربههای او از این سفرها ـ مانند زمانیکه او در قسمتی از یوکاتان بهشدت بیمار شد و قبیلهای از مایاها پیدایش کردند و به سلامت برگشت ـ تأثیر عمیقی بر او گذاشت. این الهامبخش فلسفهی او بود: «با غریبهها رفتار مهماننوازانه داشته باشید، مبادا فرشتگان ناراحت شوند!»
از روز اول افتتاح فروشگاه، نویسندگان، هنرمندان و روشنفکران میتوانستند در میان قفسهها و انبوه کتابهای مغازه بخوابند و استراحت کنند، آن هم روی تختهای کوچکی که در طول روز تبدیل به نیمکت میشدند. از آن زمان، تخمین زده میشود که 30 هزار نویسنده و هنرمند جوان در این کتابفروشی اقامت داشتهاند. همانطور که جورج توصیف میکند: حس اجتماع و کمون برای او بسیار مهم بوده است. او همیشه از مغازهی خود بهعنوان آرمانشهر سوسیالیستی که خود را در قامت یک کتابفروشی درآورده، یاد میکرد.
از هر اقامتکننده سه چیز خواسته میشود: خواندن کتاب در روز، کمک در مغازه برای چند ساعت در روز و خلق یک زندگینامهی یک صفحهای. هزاران و هزاران مورد از این زندگینامهها گردآوری شدهاند و اکنون آرشیو چشمگیری تشکیل شده که نوشتههای نویسندگان، مسافران و رؤیاپردازان را دربرمیگیرد.
در سال ۲۰۰۲، سیلویا ویتمن، تنها فرزند جورج، در ۲۱ سالگی به تیم کتابفروشی شکسپیر و کمپانی ملحق شد تا به پدرش، که در آن زمان ۸۸ سال داشت کمک کند. در سال ۲۰۰۶، جورج رسماً سیلویا را به سرپرستی کتابفروشی منصوب کرد و روی کرکرههای مغازه نوشت: «هر صومعه یک چراغدان داشت که وظیفهاش روشن کردن چراغها در هنگام شب بود. من پنجاه سال است که این کار را انجام دادهام. حالا نوبت دخترم است.»
سیلویا چندین تلاش ادبی جدید را در کتابفروشی پایهگذاری کرد. در ژوئن ۲۰۰۳، شکسپیر و شرکا اولین جشنوارهی ادبی خود را برگزار کرد و پس از آن سه جشنوارهی دیگر برگزار شد. شرکتکنندگان در طی سالیان، شامل پل آستر، ویل سلف، مرجان ساتراپی، یونگ چانگ، فیلیپ پولمن، حنیف قریشی، سیری هوستودت، مارتین آمیس، آلیستر هورنای و بسیاری دیگر بودند.
در سالهای اخیر، این کتابفروشی بهعنوان لوکیشن در سکانسهایی از فیلم «پیش از غروب» اثر ریچارد لینکلیتر و نیمهشب در پاریس اثر وودی آلن حضور داشته است.
اگرچه جورج ویتمن در ۱۴ دسامبر ۲۰۱۱ ـ تنها دو روز پس از تولد ۹۸ سالگیاش ـ درگذشت، رمانِ او، یعنی «کتابفروشیِ شکسپیر و شرکا»، هنوز هم بهدست سیلویا و تمام افرادی که به خواندن، نوشتن و خوابیدن در این کتابفروشی ادامه میدهند، در حال نگارش است.
منبع: وبسایت رسمی شکسپیر و شرکا
دربارهی روابط عاطفی و فکری جلال آل احمد و سیمین دانشور به مناسبت سالگرد ازدواجشان
سالروز درگذشت محمدتقی بهار؛ شاعر، ادیب، روزنامهنگار و سیاستمدار
عرض ارادتی به روح مینوی دکتر محسن جهانگیری، استاد فقید فلسفه دانشگاه تهران
سعدی، آزادی واقعی را برآمده از مهرورزی انسانی میشناسد و ازهمینروست که انسان بیتفاوت نسبت به رنج دیگران یا آدم بیعشق را از جرگهی انسانیت خارج میداند.
چرا اینفلوئنسرها به کارهای عجیب رو آوردهاند؟