یکی از نشانههای زنده بودن مشارکت داوطلبانه یا غیر داوطلبانه است اما در جامعهی ما دیده میشود که کموبیش یک نوع بیتفاوتی اجتماعی وجود دارد.
عکس جایگاهی محوری و گاه غالب دارد و با حاشیه راندن متن وظیفهی روایت را به عهده گرفته تا جایی که رولان بارت میگوید: «تاریخ و عکاسی هر دو دریک قرن ابداع شدهاند».
آیا امید میتواند منطقی یا غیرمنطقی باشد؟ آیا امید ارزشمند است؟ آیا میشود که گاهی امید به چیز خطرناکی تبدیل شود؟
یکی از نکات بسیار قابل توجهی که در تاریخ روشنفکری ایران دیده میشود و گسستی عمیق را با تاریخ روشنفکری در غرب نشان میدهد، نفرت بیمارگونهای است که نسبت به پدیدهای به نام «چپها» در آن دیده میشود.
نظرات پوپر عمیقاً در محیط روشنفکری امروز ایران اثر گذاشته است. بسیاری از مفاهیم، نظریهها و حتی واژگانی که او معرفی کرده اکنون به بخشی از گفتمان رایج و روزمره در ایران تبدیل شده است.
پدیدههای اجتماعی وقایع و چیزهایی هم هستند که در جهان رُخ میدهند. به همین دلیل فهم آنها مستلزم چیزی بیش از صرف دانستن این است که آنها چه معنایی دارند؟