به باور ایگلتون، انسانشناسی سیاسی مارکس از مفهومی بسیار گسترده از کار مایه میگیرد، از مفهوم تن انسان به منزله سرچشمه زندگی اجتماعی.
: آیا همه چیز در زندگی ما از پیش تعیین شده است یا اینکه خودمان باید با انتخابهای آزادانهمان مسیر زندگی را تعیین کنیم؟
زیستجهان صرفاً یکی از موضوعات متعدد برای پژوهشهای فلسفی نیست، بلکه زمینهای است که فلسفه باید بر آن بایستد.
چندگانگی فرهنگی شکلی از سیاست هویت است اما تاکید آن بیشتر بر «سیاست تفاوت» است.
چگونه خواننده و نویسنده میتوانند در آفرینش مشارکت داشته باشند؟
در حاشیه نقدها و انتقادها به روشنفکران و روشنفکری در ایران