اعتماد: آنتونیو نگری، فیلسوف چپگرای ایتالیایی روز شنبه، ۲۵ آذرماه در ۹۰ سالگی در پاریس درگذشت. او را به عنوان یک چپ اسپینوزیست یعنی اسپینوزاگرا و منتقد نظام سلطه جهانی سرمایهداری معرفی میکنند. چهرهای که از قدرت انبوه خلق در برابر امپراتوری دفاع میکرد و برخلاف بسیاری از چپگرایان که در سنین میانسالی و کهنسالی، محافظهکار میشوند و به راست متمایل، مثل چامسکی تا آخر چپ ماند و سفت و سخت از دیدگاههای خودش دفاع کرد. نکته مهم در کار و بار نگری این بود که تنها اهل حرف زدن و نوشتن و خواندن و به اصطلاح نظریهپردازی نبود و به قول معروف اهل عمل بود و در زندگی روزمره نیز میکوشید ایدههایش را عملی کند.
«تونی نگری» در سال ۱۹۳۳ در پادوای ایتالیا به دنیا آمد. پدرش یک فعال کمونیست در بولونیا بود هنگامی که خیلی زود، در دو سالگی تونی درگذشت، اما تعهد سیاسیاش بر زندگی پسرش تاثیر گذاشت. مادرش معلم بود و تونی از نوجوانی فعالیت سیاسی و اجتماعی خود را با پیوستن به سازمان جوانان کاتولیک رومی آغاز کرد. او بین سالهای ۱۹۵۳ تا ۱۹۵۴ یک کمونیست بود و در سال ۱۹۵۶ به حزب سوسیالیست ایتالیا پیوست و تا سال ۱۹۶۳ عضو این حزب باقی ماند. او همزمان تحصیلاتش را در دانشگاه پادوا دنبال کرد و در اوایل دهه ۱۹۶۰ خیلی زودهنگام بر کرسی استادی دانشگاه پادوا نشست.
نگری در اوایل دهه ۱۹۶۰ به عضویت تحریریه مجله یادداشتهای سرخ در آمد. مجلهای که احیای فکری مارکسیسم در ایتالیا بیرون از قلمروی حزب کمونیسم را شکل داد. او در سال ۱۹۶۹ با فرانکو پیپرنو و اورسته سکالتزونه، گروه قدرت کارگر را راهاندازی کرد و جنبش کارگرگرایی را راه انداخت. در ۱۶ اکتبر سال ۱۹۷۸ آلدو مورنو، رییس حزب دموکرات مسیحی و نخست وزیر پیشین ایتالیا در رم توسط گروه مسلح بریگاردهای سرخ ربوده و چند روز بعد کشته شد. یکی از پیامدهای این ترور آن بود که نگری به همراه بیش از ۱۵۰۰ نفر، در این رابطه دستگیر و زندانی شد. او در این زمان استاد علوم سیاسی دانشگاه پادوا بود و در اکول نرمال سوپریور فرانسه تدریس میکرد و همین باعث شد که جامعه ایتالیا از درگیری او در این پرونده شوکه شود. او البته یکسال بعد از اتهام فعالیت تروریستی تبرئه شد، اما متهم شد که به این گروه کمک فکری میکند. زندانی شدن نگری با واکنشهای فراوانی از سوی روشنفکران و متفکران اروپایی مواجه شد. میشل فوکو نوشت آیا او به این دلیل ساده که یک روشنفکر است، در زندان نیست؟ ژیل دلوز و فلیکس گتاری هم در نوامبر ۱۹۷۷ نامهای در محکومیت سرکوب در ایتالیا امضا کردند و از نگری دفاع کردند. او در ایام زندان به مطالعه گسترده و عمیق اسپینوزا پرداخت، امری که در شکلدهی به اندیشههایش بسیار موثر واقع شد.
۴ سال بعد از بازداشت، نگری که کماکان در زندان بود، به عنوان عضو حزب رادیکال در مجلس قانونگذاری انتخاب شد و با مصونیت قضایی از زندان آزاد و به فرانسه گریخت. او ۱۴ سال در فرانسه در تبعید ماند و در این سالها در دانشگاه پاریس پنج و کالج بینالمللی فرانسه که توسط ژاک دریدا تاسیس شده بود، به تدریس، تحقیق و نوشتن پرداخت. نگری در سال ۱۹۹۷ به ایتالیا بازگشت، با این امید که بتواند دولت را راضی کند که راهحلی مسالمتجویانه برای رویدادهای دهه ۱۹۷۰ بیابد، اما موفق نشد و به ۱۳ سال زندان محکوم شد. البته چند سال بعد محکومیت او تخفیف یافت و در سال ۲۰۰۳ از زندان آزاد شد. او در زندان بعضی از مهمترین و اثرگذارترین آثارش را نوشت. نگری به همراه شاگردش مایکل هارت در سال ۲۰۰۹ کتاب «ثروت مشترک» (ترجمه فواد حبیبی) را منتشر کرد. این کتاب جلد سوم سهگانهای است که مجلد آغازینش در سال ۲۰۰۰ با عنوان امپراتوری (ترجمه رضا نجفزاده) منتشر شد و انبوه خلق (ترجمه رضا نجفزاده) در سال ۲۰۰۴ جلد دوم آن است. او یک بار هم در سال ۲۰۰۴ به ایران سفر کرد و در مرکز گفتوگوی تمدنها و انتشارات قصیدهسرا سخنرانی کرد.
خوشبختانه اصلیترین و مهمترین آثار نگری به فارسی ترجمه شده و خوانندگان ایرانی میتوانند با اندیشهها و آثار او آشنا شوند، آثاری چون «اسپینوزا و ما» (ترجمه فواد حبیبی و امین کرمی)، «نابهنجاری وحشی؛ قدرت و متافیزیک اسپینوزا» (ترجمه سید محمدجواد سیدی)، «کار دیونیسوس: نقدی بر ساخت حقوقی دولت مدرن و پسامدرن» (ترجمه رضا نجفزاده)، «فضاهای جدید آزادی، خطوط جدید اتحاد» (نوشته به همراه فلیکس گتاری ترجمه ایمان گنجی و کیوان مهتدی) و «هنر و مالتیتود» (ترجمه فرهاد اکبرزاده) .
چپگرایی در ایران امروز نزد برخی به یک ناسزا بدل شده و معادل تندروی، بیمنطقی و خشونتگرایی خوانده میشود. این اتهامزنیها مختص به بعضی ایرانیان نیست. اما زندگی و کار آنتونیو نگری، به عنوان روشنفکر و فیلسوفی که به عدالت و آزادی و برابری میاندیشید، نشان میدهد که این اتهامات بیاساس است و افراطگری و تندروی مختص به چپ یا راست نیست. این انگها بهانهای است برای آنکه صداهای متفاوت را حذف کنند. نگری ۲۴ سال زندان و تبعید را تحمل کرد و تنها جرمش این بود که میاندیشید.
اگر او نبود، شناخت ما از ایران باستان و کتابهای مهم و اصیلی، چون اوستا خیلی کم بود.
وقتی موسیقی غمگین گوش میدهیم آن را در زمینه زیباییشناختی، لذتبخش میدانیم، این پدیده به عنوان پارادوکس لذت بردن از موسیقی غمگین شناخته میشود.
هرکسی که نماد چیزی است، باید بهترین آن باشد. پژوهشگران اخلاق و فیلسوفان اخلاق هم از این امر مستثنا نیستند.
مروری بر زندگی و آثار آن تایلر
مروری بر هستیشناسی در شعر بیژن نجدی