ایلنا به نقل از «سیانان»، کارشناسان موفق به کشف یکی از تکنیکهای لئوناردو داوینچی در نقاشی مونالیزا شدند.
کوتاه درباره داوینچی و ویژگیهایش
لئوناردو داوینچی با نام کامل لئوناردو دی سر پیرو داونینچی نقاش، مجسمهساز، معمار و موسیقیدان ایتالیایی است که او را یکی از هنرمندان مهم عهد رنسانس میدانند. آثار داوینچی همواره با جزییاتی تعجببرانگیز و مهم نزد هنرمندان و مخاطبان شناخته میشود. آنچه همواره این هنرمند ایتالیایی را از دیگران جدا و متمایز کرده، خلاقیت و نوعآوری او بر اساس مباحث علمی و آکادمیک است. با آنکه تعداد نقاشیهای به جا مانده از او زیاد نیست اما همان آثار کم به دلیل داشتن ویژگیهای منحصر بفرد همواره در میان هنرمندان و مردم جهان از ارزش و جایگاه ویژهای برخوردار بوده است.
اگرچه دوداوینچی یک نقاش، مخترع و آناتومیست بود اما استعدادهای متعدد دیگری نیز داشته است. حال با کشف جدید میتوان گفت این هنرمند جریانساز علاوه بر هنرمندان بودن، شیمیدانی مبتکر هم بوده است.
ناگفته پیداست که این نقاش چیرهدست بیش از آنچه قبلا تصور میکردیم به واسطه مونالیزا دست به ابتکارات تجربی زده و به همین دلیل است این اثر او تا این حد خاص و مشهور است. او تا آن حد در دوره خودش پیشرو بوده که تکنیک خلق شدهاش در آثاری که یک قرن بعد توسط هنرمندان دیگر خلق شدهاند، دیده میشود.
مطالعات جدید روی آثار لئوناردو داوینچی گویای این است که او از ترکیب خاصی در لایه پایه اثر استفاده کرده است/ کارشناسان تا امروز از این قضیه بیاطلاع بودهاند.
اما ماجرای مکاشفه جدید چیست؟
ماجرا از این قرار است که تیمی از دانشمندان در فرانسه و بریتانیا، با استفاده از پراش پرتو ایکس و طیفسنجی فروسرخ، ترکیب معدنی کمیاب را در این قطعه نمادین شناسایی کردند. بر اساس مطالعهای که اخیر در مجله انجمن شیمی آمریکا منتشر شده، این یافته بینش تازهای از نحوه نقاشی آثار اوایل دهه ۱۵۰۰ ارائه میکند.
دانشمندان با کمی کنکاش دریافتهاند ترکیب معروف داوینچی در پایه رنگهایش، «پلوموناکریت» نام دارد و حاوی رنگدانههای سفید سرب و روغن است. موضوع جالبی که این کشف را اهمیت میبخشد این است که محققان تا قبل از تجزیه و تحلیل جدید، در آثار رنسانس ایتالیا با چنین موردی مواجه نشده بودند.
ترکیب «پلمبونکریت» تکنیکی که رامبراند از آن بهره برد
«پلمبونکریت» زمانی تشکیل میشود که اکسیدهای سرب با روغن ترکیب شوند بر اساس این مطالعه، ترکیب این دو ماده روی یک پالت، تکنیکی است که هنرمندان بعدی مانند رامبراند از آن برای کمک به خشک شدن رنگ استفاده کردند
ژیل والز (نویسنده و محقق آخرین مطالعات انجام شده روی اثر داونیچی وو استاد دانشگاه سوربن پاریس) درباره این پدیده و کشف آن گفته است: شناسایی ترکیب کمیاب در نقاشی مطرح «مونالیزا» گویای این است که باید داوینچی را یکی از هنرمندان پیشرو دوره خودش بدانیم.
او افزوده است: هر چیزی که از لئوناردو کشف میشود و به دست میآید بسیار جالب است؛ زیرا او علاوه بر هنرمند بودن یک شیمیدان و فیزیکدان بوده است.
او ایدههای زیادی داشت و میتوان او را یک کارشناس آزمایشگاه دانست. مورد دیگر اینکه داوینچی تلاش داشته تا دانش زمان خودش را بهبود و ارتقاء بخشد. به وضوح میتوان دریافت هر بار موردی را در فرآیند فعالیتهای او کشف میشود گویای این است که او از زمان خودش جلوتر بوده است.
والز گفت: «مونالیزا» مانند بسیاری از نقاشیهای دیگر از قرن شانزدهم، روی یک صفحه چوبی خلق شده که به لایهی پایهای ضخیم نیاز داشته است. محققان بر این باورند که لئوناردو مخلوط خود را از پودر اکسید سرب با روغن بذر کتان ساخته است، تا پوشش ضخیم رنگ مورد نیاز برای لایه اول را تولید کند، در حالی که ناخودآگاه این ترکیب نادر را ایجاد کرده است.
او در ادامه توضیح داد: امروزه محققان اجازه ندارند از این شاهکار که در موزه لوور پاریس قرار دارد و پشت شیشه محافظت میشود، نمونهبرداری کنند؛ اما با این حال، از پشت قاب اثر میکرونمونههایی را برداشت کردهاند و در ادامه با استفاده از یک ماشین پیشرفته به نام «سینکروترون» به تجزیه و تحلیل آن پرداختهاند. سپس شتاب دهنده ذرات به تیم تحقیقات این اجازه را داده تا ترکیب ذرات را در سطح ملکولی مورد مطالعه قرار دهند.
ترکیب کمیاب «پلمبوتکریت» در تابلوی «شام آخر» و چندین اثر قرن هفدهمی رامبراند یافت شده است
تجزیه و تحلیل کارشناسی «مونالیزا» و «شام آخر»
والز گفت: این نمونهها ارزش فرهنگی بسیار بالایی دارند. شما نمیتوانید نمونههای بزرگی از یک نقاشی بگیرید، بنابراین یک «سنکروترون» بهترین راه برای تجزیه و تحلیل آنها است. بر اساس تحقیقات انجام شده و مطالعه لایه پایه نقاشی «شام آخر»، اثر دیگر داوینچی هم با وجود خلق آن روی دیوار، دارای همان ترکیبی است که در «مونالیزا» به کار رفته است.
والز اذعان داشت: دانشمندان دامنه بسیار وسیعتری از نمونههای تابلوی «شام آخر» را در اختیار داشتند که در مجموع هفده نمونه بود، که از پوسته پوسته شدن رنگ از دیوار به مرور زمان بدست آمد.
محققان امیدوارند با گذشت زمان بتوانند اطلاعات بیشتری در مورد این هنرمند و آثارش پیدا کنند.
ویلیام والاس (استاد کرسی تاریخ هنر و معماری در دانشگاه واشنگتن در سنت لوئیس و کارشناس هنر رنسانس) نیز درباره کشف اخیر توضیحاتی داده است. او گفته: ما مدتهاست میدانستیم که لئوناردو یک آزمایشگر ماهر و پرتلاش و چیرهدست بوده است؛ بنابراین، جای تعجب نیست که میبینیم او در عرصههای دیگر جز هنر هم به آزمایش میپردازد. بخصوص اینکه او برای یافتن بهترین تکنیکهای غیر سنتی همواره در تلاش بوده و این روحیه را میتوان در معماری او نیز دید.
نگاهی عصبشناختی به ارادهی آزاد
میل به خودکشی تنها آنگاه در روانِ آدمی پدیدار میشود که زندگی، ماهیتِ بحرانی خود را به شیوهای عریان آشکار کند.
در سینمای ایران گرچه از کتاب به عنوان منبع الهام و نگارش قصه و فیلمنامه استفاده شده که بیش از همه در سینمای اقتباسی ظهور میکند اما خود کتاب کمتر در درون قصه و کانون تصویر قرار گرفته و روایت شده است.
اگر او نبود، شناخت ما از ایران باستان و کتابهای مهم و اصیلی، چون اوستا خیلی کم بود.
وقتی موسیقی غمگین گوش میدهیم آن را در زمینه زیباییشناختی، لذتبخش میدانیم، این پدیده به عنوان پارادوکس لذت بردن از موسیقی غمگین شناخته میشود.