img
img
img
img
img

جامیانه (۵)

زار می نالم و کس نیست که گوید حالم

پیش آن ماه که از دوری او می نالم

پای هر جا نهد آن سرو کنم روز به چشم

چون شود شب روم و دیده بر آنجا مالم

غنچه گو ناز مکن هر دم و گل نیز که من

بلبل باغ توام وز همه فارغ بالم

هست هر برگ گلی بی تو مرا داغ دلی

وه که باغ و چمن آتشکده شد امسالم

آن دو رخ در نظر از موی میان هیچ مگو

زانکه این نکته دقیق و من مسکین لالم

قرعه وصل زدم یار ز رخ پرده فکند

لله الحمد که بس خوب برآمد فالم

لطف او گفت کمین بنده مایی جامی

رفت بر چرخ برین کوکبه اقبالم

كلیدواژه‌های مطلب:

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

تازه‌ترين مطالب اين بخش
  چرا باید «شعر» را جایگزین «علم» کنیم؟

نقد هایدگر از علم و تکنولوژی یک نقد سطحی و مبتنی بر مسائل روزمره نیست بلکه از دل یک دیدگاه عمیق فلسفی برخاسته است؛ دیدگاهی که می‌خواهد چشم‌انداز متفاوتی از «هستی» را پیش روی انسان باز کند.

  در سوگ رهاشدگی

سایه سنگین فراموشی بر آرامگاه پورداوود

  روایت نخستین انتخابات تاریخ ایران

یکی از دلایلی که نویسندگان قانون اساسی ایران را به قانون‌اساسی بلژیک متمایل کرد، پیوندهای تجاری و سیاسی‌ای بود که برخی از نخبگان مشروطه‌خواه ایرانی را با دولت بلژیک نردیک کرده بود.

  شاعری تمام‌وقت

روز درگذشت محمدحسین بهجت تبریزی روز شعر و ادب فارسی نامیده می‌شود.

  نکودار زندگی در سایه‌ی مرگ

به مناسبت سال‌روز درگذشت محمد محمدعلی