فرادید: چین مهد یکی از باستانیترین تمدنهای ماندگار جهان است. تفکر و فلسفه چینی با داشتن بیش از ۴۰۰۰ سال تاریخ مستند، دریایی از بینشهای گوناگون را ارائه میدهد.
در فرهنگ چین نیز، مانند فلسفه غرب، چند متن کلیدی وجود دارند که بر بقیه آثار فکری و ادبی اثر گذاشتهاند. در این مطلب، پنج متنی را معرفی میکنیم که به یک معنا تفکر چینی را شکل دادهاند و حتی در دورۀ معاصر مخاطبانی در سطح جهانی پیدا کردهاند.
کتاب I Ching که به عنوان «کتاب تغییرات» نیز شناخته میشود، به قرن دهم قبل از میلاد باز میگردد. نویسنده آن ناشناس است. با این حال، برخی روایات از (فو شی) به عنوان نویسنده بخش اول و (دوک ژو) به عنوان نویسنده بخش دوم نام میبرند.
بیشتر مطالب ای چینگ درباره فالگیری است. در رسوم سنتی، پیشگویان از روش خاصی استفاده میکردند که شامل ساقههای بومادران میشد که در آن مجموعهای از انتخابها و تقسیمبندی ساقهها منجر به تعیین یک خط شکسته یا نشکسته میشد. خط شکسته نمایانگر یین و خط نشکسته نمایانگر یانگ است. از طریق این عملکرد، دنبالهای از شش خط تولید میشود که یک ستاره شش پر را شکل میدهد. در مجموع با ۶۴ ستاره شش پر ممکن، هر یک معنا و بینش مجزایی را منتقل میکند. (در شیوههای معاصر، برای ایجاد خطوط، شیر یا خط با سکه جایگزین رایجتری برای ساقههای بومادران است.) تفسیرهای داخل کتاب فرض میکنند که این ستارههای شش پر، منعکسکننده تغییرات در چرخههای کیهانی جهان هستند.
شاید گنجاندن کتابی در باب پیشگویی در فهرست تأثیرگذارترین آثار در فلسفه عجیب به نظر برسد، اما اندیشمندان چینی مدتهاست ای چینگ را کتاب مهمی قلمداد میکنند. دانشمندان سلسله هان سعی کردند سیستم حکومتی خود را با سیستم کیهانی که در این کتاب ذکر شده هماهنگ کنند. کنفوسیوس آنقدر به نسخه خود رجوع میکرد که نیاز به نگهداری منظم داشت. ژو شی استدلال کرد که میتوان از این کتاب برای عمق بخشیدن به پرسشهای اخلاقی استفاده کرد که اخلاقیات کنفوسیوس میتواند به آنها پاسخ دهد. اهمیت این کتاب در فلسفه سیاسی تنها با انقلاب ۱۹۱۱ پایان یافت که نظام حکومتی پادشاهی را سرنگون کرد.
تاثیر ای چینگ در غرب شاید جالبتر باشد. گوتفرید ویلهلم لایبنیتس، ریاضیدان و فیلسوف آلمانی استدلال میکند که این کتاب، جهانی بودن سیستمهای اعداد و وجود خدا را ثابت کرده است. فیلسوف آلمانی، گئورگ ویلهلم فردریش هگل با او مخالف بود و قبول نداشت سیستم های دوتایی قادر به بیان هر چیزی باشند. در دوران ما نیز گفته میشود که نیلز بور، فیزیکدان دانمارکی، هنگام ابداع اصل مکمل در مکانیک کوانتومی، از کتاب ای چینگ وام گرفته است.
تائو ته چینگ یک متن بنیادی در تائوئیسم است که به طور سنتی به لائوتزی نیمه افسانهای نسبت داده میشود. با این حال، محققان مدرن به طور فزاینده باور دارند که این کتاب، ایدههای موجود از تائوئیسم اولیه را در یک متن واحد جمع آوری کرده است. این مجموعه جملات کوتاه و اغلب به ظاهر متناقض، مقدمهای بر تائو و سیستمی از فضایل است.
در حالی که طبق آنچه در خود کتاب آمده، «تائویی که بتوان درباره آن صحبت کرد (یا نوشت) تائو واقعی نیست»، همچنان تلاش میکنیم آنچه را که کتاب توصیف میکند در اینجا توضیح دهیم. تائو ماهیتی اساسی است که زیربنای تمام واقعیت هاست. همانطور که لائوتزی میگوید:
«از قبل از زمان و مکان، تائو وجود دارد. فراتر از هست و نیست است. از کجا بفهمم این درست است؟ به درون خودم نگاه میکنم و میبینم.»
لائوتزی بارها پوچی را به عنوان منبع قدرت خلاق تمجید میکند. این کار به گرایش او به توصیف تائو با چیزی که نیست معنا میبخشد. نیمه نخست کتاب به بررسی تائو میپردازد، در حالی که نیمه دوم بیشتر بر فضیلت تمرکز دارد. هر دو بخش حاوی توصیههایی برای حاکمان ایالتهای چین باستان است.
رمزگشایی این متن بسیار شاعرانه میتواند دشوار باشد و به نظر میرسد به طور هدفمند تفسیرها و درکهای متفاوتی را تشویق میکند. با این حال، بطور کلی چندین نکته مورد توافق است. لائوتزی فضیلت طبیعی بودن را میستاید و خواننده را ترغیب میکند در هماهنگی با تائو زندگی کند. او همچنین «Wu-Wei» را که اغلب به عنوان «اقدام بیدردسر» ترجمه میشود، تمجید میکند. در سطح فردی، میتوان آن را «غیر اجباری» در نظر گرفت و به فرد اجازه میدهد جهان را عمیقتر درک کند.
چین مکاتب فکری زیادی ایجاد کرد و تائوئیسم همراه با بودیسم و کنفوسیوسگرایی به عنوان سه مورد از تأثیرگذارترین مکاتب فلسفی گروهبندی میشود. آثار مهم تائوئیست در فهرستهای رسمی «آثار کلاسیک» گنجانده شدند تا هر فردی که امیدوار است در چین امپراتوری یک مقام دولتی شود، آنها را مطالعه کند. این مورد حتی زمانی صدق میکرد که دو مکتب دیگر بین باسوادها از محبوبیت بسیار بیشتری برخوردار بودند.
این کتاب فراتر از تأثیری که بر تائوئیسم و جنبشهای فلسفی دیگر چین داشته، بر اندیشههای غربی نیز اثر گذاشته است. جالبتر از همه، آنارشیستها و آزادی خواهان از هر رنگی هستند که این کتاب را تحسین میکنند. موری راثبارد، لائوتزی را نخستین آزادیخواه نامید. اورسولا لو گین، یکی از طرفداران تفکر آنارشیستی چپ، نسخه جدیدی از متن را تولید کرد و ایدههای آن را در داستان آرمانشهری خودش گنجاند. لئو تولستوی، صلحطلب آنارشیست نیز از اثر لائوتزی لذت برد و آن را گسترش داد.
هنر جنگ رسالهای است در باب استراتژی نظامی که به ژنرال نظامی چینی به نام سون تزو نسبت داده میشود. در حالی که بر سر وجود او هنوز بحث است، گزارش شده که او در طول دوران موسوم به «بهار و پاییز» که از حدود ۷۷۰ تا ۴۸۱ قبل از میلاد به طول انجامید، ژنرال بوده است. کتاب منسوب به او بیشک یکی از مهمترین متون نظامی است که تا کنون نوشته شده است.
۱۳ فصل کتاب حوزههای مختلف استراتژی نظامی از جمله آمادهسازی برای نبرد، حمله، استفاده از جاسوسها و موارد استفاده خاص از آتش در نبرد را پوشش میدهد. البته، هر نکته در متن یک استراتژی صرفا نظامی نیست. بسیاری از ایدههای آن در حوزههای دیگر قابل اجرا هستند. به عنوان مثال، یکی از جملاتی که به طور گسترده به آن اشاره شده است:
«عالیترین هنر جنگ این است که دشمن را بدون جنگ تحت سلطه خود درآوری.»
این گفته، کاربردهای آشکار در بسیاری از زمینههای دیگر زندگی، از تجارت گرفته تا ورزش دارد. تأثیر تائوئیستها بر سان تزو در اینجا کاملاً مشخص است: او معمولاً از سبک لائوتزی استفاده میکند و به نظر دلالتش بر این است که یک ژنرال بزرگ با یک تائوئیست آزموده وجه اشتراک زیادی دارد.
این کتاب افزون بر اینکه کتاب کلاسیکی است که به طور گسترده مطالعه شده و یک موضوع آزمایشی برای کسانی است که در آزمونهای خدمت سربازی در چین امپراتوری شرکت میکنند، هنوز هم آغازگر تفکر استراتژیک در نظر گرفته میشود. این کتاب به رغم قدمتی که دارد، همچنان بر جنگهای مدرن اثر میگذارد. ژنرال آمریکایی داگلاس مک آرتور یک نسخه از آن را روی میز خود داشت. ژنرال Võ Nguyên Giáp از ارتش خلق ویتنام، آموزههای آن را در پیروزیهایش بر فرنسویها و آمریکاییها به کار برد. گفته میشود این کتاب مورد علاقه ماموران اطلاعاتی نیز هست.
کنفوسیوس با اختلاف بسیار، مهمترین فیلسوف در تاریخ چین و به طور گسترده یکی از تأثیرگذارترین فیلسوفان در تاریخ جهان است. «منتخبات» مجموعهای از سخنان و آموزههای اوست که توسط شاگردانش گردآوری شده است و یکی از بهترین نگاهها را به سبک تدریس و حکمت یکی از بزرگترین اذهان تاریخ فلسفه ارائه میدهد.
مانند تائو ته چینگ، منتخبات از چند قسمت کوتاه تشکیل شده است. معروف است که بسیاری از آنها با عبارت «کنفوسیوس گفت» یا «استاد گفت» آغاز میشوند. بسیار شبیه اثر لائوتزی، منتخبات به طور کامل شامل گزارههای مستقیم درباره آنچه کنفوسیوس درست یا نادرست میپندارد، نیست، بلکه اغلب شامل داستانهای کوتاهی میشود که نمایانگر بینشهای او درباره نظام فکریاش هستند. به عنوان مثال، یک بخش در مورد ارزش زندگی انسان است:
«اصطبل در حال سوختن بود، وقتی او (کنفوسیوس) در دادگاه بود. در راه بازگشت پرسید: «آیا کسی صدمه دیده است؟» او در مورد اسبها نپرسید. »
نظام اخلاقی او حول محور تقویت فضیلت (Ren) و تبدیل شدن به یک «شخص برتر» (Junzi) است.
تأثیر آموزههای کنفوسیوس خارقالعاده بوده است. در حالی که او ادعا میکرد ایدههای موجود را ترویج میکند، ایدههایی که پیش میبرد در نهایت تبدیل به قانون شدند. هرکسی که امیدوار به یافتن یک شغل دولتی بود، باید در امتحان خدمات کشوری قبول میشد که این کتاب بخش مهمی از آن بود. تفکر کنفوسیوس که اغلب به عنوان یک نظام مذهبی به نام «کنفوسیوسیسم» در نظر گرفته میشود، در نهایت به نظام فکری پیشرو چین تبدیل شد.
در غرب، ایدههای او نخستین بار در سالهای اولیه روشنگری مطرح شدند. ولتر و لایبنیتس هر دو طرفدار آثار او بودند. ولتر ایدههای او را بهویژه در باب حکومت شایسته سالار انقلابی میدانست.
نام اثر دومین متفکر بزرگ کنفوسیوسی، مِنسیوس که به مِنگزی هم شناخته میشود، همنام خود اوست. منگزی که تقریباً یک قرن پس از مرگ کنفوسیوس به دنیا آمد، توسط مادر بیوهاش بزرگ شد. تلاشهای مادرش برای فراهم کردن محیط مورد نیاز او برای تبدیل شدن به یک محقق بزرگ، او را میان زنان چین باستان به چهرهای شناخته شده و شاخص تبدیل کرده است.
او در کتاب خود که معمولاً منسیوس نامیده میشود، ایدههای کنفوسیوس را بسط داده و مفاهیم جدیدی را معرفی کرده است که در نوع خود تأثیرگذار شدند. برخلاف ماهیت کوتاه و متلاطم «منتخبات»، اثر منسیوس به شکل دیالوگهایی است که در آنها، درباره ایدهها بحث میشود و توضیح داده میشوند.
او این ایده را مطرح کرد که همه ما با «جوانههای» فضیلت به دنیا میآییم و باید از طریق محیط مناسب و آموزش آنها را پرورش دهیم تا کاملاً به فعلیت برسند. این جوانهها با آنچه که میتوانیم فضیلتهای اصلی نظام او بنامیم مطابقت دارند: خیرخواهی (rén)، درستکاری (yì)، خرد (zhì) و شایستگی (lĭ). به عنوان مثال، با این که همه مردم حس فطری شفقت دارند، اما تنها از طریق آموزش صحیح، تأمل و محیط مناسب، انسان فضیلت خیرخواهی را در خود میپروراند. به این ترتیب، از آموزش برای بیان صفات فطری استفاده میشود. همانطور که او میگوید:
«کسی که منتهای تلاشش را کند، ماهیت خودش را میشناسد».
در این گفته، میتوانیم همپوشانی جالبی میان ایدهآل کنفوسیوسی رشد فردی از طریق آموزش و مفهوم بازگشت به خود اصلی تائوئیستی را ببینیم. منگزی همچنین استدلال کرد داشتن موضع انتقادی در مورد هر متن مهم است و تا آنجا پیش رفت که استدلال کرد:
«کتاب نداشتن بهتر است تا اینکه هر چیزی که در کتاب میخوانید باور کنید».
در حالی که کنفوسیوس پس از ترک سمت و علاقمند شدن به فلسفه، نتوانست بر سیاست اثر بگذارد، تصور میشود منسیوس این تأثیر را گذاشته است. وقتی نئوکنفوسیوسیسم در سلسله سونگ توسعه یافت، ایدههای او مدون شدند و در کنار آثار کنفوسیوس به عنوان آثار کلاسیک قرار گرفتند.
با این حال، مترجمان غربی در ابتدا آثار او را به نفع آثار اصلی کنفوسیوس رد کردند و تأثیر او را محدود کردند. اما امروزه با احیای تفکر کنفوسیوس، ایدههای او درباره اخلاقیات فضیلت به ویژه به عنوان جایگزین و رقیبی برای ارسطو مورد بازنگری قرار گرفتهاند. ایدههای او در مورد رشد اخلاقی نیز در معرض یک توجه دوباره است.
نگاهی عصبشناختی به ارادهی آزاد
میل به خودکشی تنها آنگاه در روانِ آدمی پدیدار میشود که زندگی، ماهیتِ بحرانی خود را به شیوهای عریان آشکار کند.
در سینمای ایران گرچه از کتاب به عنوان منبع الهام و نگارش قصه و فیلمنامه استفاده شده که بیش از همه در سینمای اقتباسی ظهور میکند اما خود کتاب کمتر در درون قصه و کانون تصویر قرار گرفته و روایت شده است.
اگر او نبود، شناخت ما از ایران باستان و کتابهای مهم و اصیلی، چون اوستا خیلی کم بود.
وقتی موسیقی غمگین گوش میدهیم آن را در زمینه زیباییشناختی، لذتبخش میدانیم، این پدیده به عنوان پارادوکس لذت بردن از موسیقی غمگین شناخته میشود.