img
img
img
img
img

این زبانِ دل افسردگان است٭

شبنم کهن‌چی

اعتماد: چمدان پر از تخمه بود و روی مقوایی به خط برادر بزرگ نوشته شده بود: ذخیره برای روزهای آینده مرداد ۳۲.

– از داستان «دو برادر» غلامحسین ساعدی

چند روز از سالروز کودتای سال ۱۳۳۲ گذشته؛ بعد از ۷۰ سال باز هم انگار چند روز گذشته است. حزن، خشم و ناامیدی… این بود بازمانده کودتای ۲۸ مرداد؛ زخم، زخمی که خونابه‌اش هنوز از پیکر جامعه چکه می‌کند. یک چکه در مبارزه سیاسی، یک چکه در خفقان، یک چکه در داستان، یک چکه در شعر… از آن روز به بعد چه شاعرانی تبدیل به شاعران یأس و شکست شدند؛ شاعری که نامش «امید» بود تبدیل به مرثیه‌خوان «وطن مرده خویش» شد: «او فریاد می‌زد/ هیچ شک نباید داشت/ روز خوب‌تر فرداست/ و/ با ماست/ اما/ کنون/ دیری است/ نعش این شهید عزیز/ روی دست ما چو حسرت دل ما/ برجاست» (اخوان). در آن دوران، حزن و خشم و ناامیدی تا سال‌ها بعد خالق آثاری تلخ و سیاه عرصه ادبیات شد. احساساتی که بارها و بارها در جامعه بالید و مگر یک جامعه چند بار می‌توانست و می‌تواند به عقب بازگردد و آن حزن، آن ناامیدی و خشم را در آغوش نگه دارد؟ روزگار پس از کودتای ۲۸ مرداد در عرصه ادبیات
– شعر و داستان- ارمغانی جز افزایش محدودیت، سانسور و تابو نداشت؛ ارمغانی آشنا در تمام ادوار. آن روزها بهرام صادقی ۱۷ ساله بود، غلامحسین ساعدی ۱۸ سال داشت، ابراهیم گلستان ۳۱ ساله بود و جلال آل‌احمد ۳۰ ساله، سیمین دانشور ۳۲ سال داشت و… زیست آنها در روزگار پس از کودتا تبدیل شد به کابوسِ «ملکوت»، تبدیل شد به کسالت و رکودِ «شب‌نشینی باشکوه»، شد به ناامیدی و تردید «مدیر مدرسه» و «سرگذشت کندوها»، شد «سووشون»، و…

تاریخ و داستان و شعر

تاریخ را نمی‌توان از زیست هیچ ملتی جدا کرد و داستان چیزی نیست جز بازآفرینی زندگی‌های کرده و آفرینش زندگی‌های نکرده؛ عشق، جنگ، ترس، رنج، امید، حسرت، یأس… شاید به همین دلیل هنوز «کودتا» دستمایه برخی داستان‌های امروز است. تاثیر زخمی که کودتا بر روح جامعه انداخت، مانند جنبش مشروطه، انقلاب، جنگ و هزاران زخم دیگری که بر پیکر جامعه خورده در چهره ادبیات ایران مشهود است. بیش از داستان، شعر بود که در روزگار بعد از کودتا پریشان و حزن‌آلود خلق شد و
بر جای ماند. اخوان شاید بیش از دیگر شاعران تلخی آن روزها را در شعرهایش به تصویر کشید. دو سال بعد از کودتا او بود که سرود: «سلامت را نمی‌خواهند پاسخ گفت/ هوا دلگیر، درها بسته، سرها در گریبان، دست‌ها پنهان/ نفس‌ها ابر، دل‌ها خسته و غمگین/ درختان اسکلت‌های بلور آجین/ زمین دلمرده، سقف آسمان کوتاه/ غبار آلوده مهر و ماه/ زمستان است» و از بین شاعران این نیما بود که تلاش کرد امید گمشده را بازیابد: «ول کنید اسب مرا/ راه توشه سفرم را و نمد و زینم را / …/ از برای من ویران سفر گشته مجالِ دمی استادن نیست/ منم از هر که در این ساعت غارت‌زده‌تر / همه‌چیز از کف من رفته به در/ دل فولادم با من نیست.» (شعر دل فولادم، ۱۳۳۲)

می‌مانید یا کوچ می‌کنید؟ می‌سازیم

هرچند این یادداشت درباره شعر نیست اما نمی‌شد از شعر گذشت. این یادداشت درباره داستان و داستان‌نویسی است که ماه‌ها پس از کودتا خاموش ماند و جلال آل‌احمد با آویختن از تمثیل در آن دمید و داستانش را منتشر کرد: «سرگذشت کندوها» (۱۳۳۳). داستان، داستانِ «کمندعلی بک» است، صاحب کندوهای عسل که آرزومند طغیان زنبورهاست و گویی این خودِ جلال آل‌احمد بود که جایی در این داستان فریاد می‌زد: شاباجی خانم همان‌طور نفس‌زنان داد زد: «خوب چیکار می‌کنین؟ می‌سازین و می‌مونین یا ترس و واهمه رو کنار می‌ذارین و جون به سلامت در می‌برین؟» و هنوز سوال شاباجی‌خانم بزرگه تموم نشده بود که همه فریاد زدند: «کوچ می‌کنیم.»

همین مرد، چند سال بعد «مدیر مدرسه» را نوشت (۱۳۳۷). داستان مردی است شکست‌خورده، مأیوس و خسته که به کنج روستایی می‌خزد تا آرامش بجوید، اما ناگهان خود را میان میدان می‌بیند و دست به‌کار می‌شود تا به آرزوهایش برای شکل‌گیری یک محیط امن برای آموزش جامه عمل بپوشاند.

پناه بر اسطوره از شر سانسور

بسیاری معتقدند کودتای ۲۸ مرداد نقطه عطف اسطوره‌گرایی در ادبیات داستانی است. نویسندگان این دوره به خاطر وجود محدودیت و سانسور، به بیان نمادین و مبهم پناه بردند. پیش از اینکه آل‌احمد مدیر مدرسه را منتشر کند، تقی مدرسی رمان «یکلیا و تنهایی او» را منتشر کرد (۱۳۳۴). او این رمان را براساس تورات نوشت و در گریز از سانسور، فضای یأس و شکست بعد از کودتا را با استفاده از اسطوره بازآفرینی کرد؛ اسطوره هبوط و تقابل خدا و شیطان. در این بازآفرینی او تغییر بزرگی ایجاد کرد: شیطان در برابر یهوه شکست می‌خورد ولی درنهایت، پیروزی از آن اوست چون قلب و روح آدمی را مسحور خود کرده است. اکثر حوادث این داستان در شب اتفاق می‌افتد. «شب» که تبدیل به استعاره‌ای از جامعه پس از کودتا شده است، جامعه‌ای سرشار از خفقان و ریا و پنهان‌کاری.

کابوسی به نام «ملکوت»

بهرام صادقی ۱۷ ساله که کودتا را در یأس و ناامیدی و خشم دید، ۸ سال بعد در ۲۵ سالگی، داستانش را این‌طور آغاز کرد: «در ساعت یازده شب چهارشنبه آن هفته، جن در آقای مودت حلول کرد.» این اولین جمله از تنها داستان بلندی است که از بهرام صادقی برجای مانده. این داستان بلند اولین‌بار دی ماه سال ۱۳۴۰ در مجله «کتاب هفته» به سردبیری احمد شاملو منتشر شد. نوجوانی که روزهای سیاه کودتا، بازداشتی‌ها، سرکوب‌ها، فقر و کشتارهای پس از آن را دید، در جوانی «ملکوت» را نوشت؛ داستانی که در آن مرگ گویی درمان است و زندگی برزخی است برای مردمانش… درست مانند بزرخی که نسل صادقی در آن زندگی کردند.

گلستان در برزخ ِ شط

ابراهیم گلستان نیز یکی از نویسندگانی است که تاثیر کودتای ۱۳۳۲ در داستان‌هایش دیده می‌شود. جوان ۳۱ ساله‌ای که در دوران خفقان پس از کودتا زیست، سال ۴۱ پس از وقفه‌ای طولانی در داستان‌نویسی، داستان «ماهی و جفتش» را نوشت که شرحی از امید و ناامیدی است؛ ناامیدی بعد از یک دوره امیدواری، از بین رفتن آمال و آرزوهایی که گویی توهمی بیش نبوده‌اند. ازجمله دیگر داستان‌های گلستان که احوال جامعه پس از کودتا را بازآفرینی کرده می‌توان به داستان «بعد از صعود» ۱۳۴۶ اشاره کرد که یأس و انزوای حاکم بر روح جامعه را نشان می‌دهد. همچنین داستان «مد و مه» با آن حسرتِ غریبِ راوی که اشاره به یک جمله‌اش کافی است: «ای کاش دریا با آن تمام پاکی پهناورش که می‌گویی یک بار وقت مد با هر چه آب که دارد سر می‌رفت، می‌ریخت توی شط، می‌آمد بالا و تمامی این رود را می‌شست، می‌خورد و تمامی قاذوره‌هایش را و هر چه شاخه خالی و خشک بود و خشکی را و هر چه خاک و شن و سنگ و کوه و صحرا بود می‌شست، می‌برد تا شمال، می‌برد تا مرز بازرگان، می‌ریخت روی جودی، می‌ریخت روی آن دو قله آرارات- جایی که کشتی مرحوم نوح افتاده است.» و این شط، ایران است زیر مهِ استبداد… در سکوت و فراموشی.

خونابه خاطرات، ۲۵ سال بعد

خاطرات تلخ کودتا در تاریخ ایران کش آمده. سال ۱۳۵۷ وقتی رمان «سال‌های اصغر» نوشته ناصر شاهین‌پر منتشر شد این خاطرات هنوز زنده و خونابه‌اش هنوز تازه بود. این رمان درباره کودکی فقیر است که همراه حوادث سیاسی اجتماعی سال‌های ملی‌کردن صنعت نفت بزرگ می‌شود. او در جوانی کارگر چاپخانه می‌شود و با پیوستن به حزب توده با کودتای ۲۸ مرداد روبه‌رو می‌شود و روایت با پختن آش نذری، که آتشش با روزنامه‌های ممنوع، روشن شده تمام می‌شود.

فقط ناصر شاهین‌پر نیست که رمانی با محوریت حوادث سال‌های ملی شدن صنعت نفت در روزهای پرالتهاب انقلاب نوشته. اصغر الهی نیز رمان «مادرم بی‌بی‌جان» را در همان سال (۱۳۵۷) با همین حال و هوا نوشت. او درباره زنی نوشت که در روزگار پس از شهریور سال ۲۰ به نفع دولت ملی اوراق قرضه می‌خرد. درباره سال‌هایی که جوانان در مبارزه هستند و همه‌چیز ختم به کودتا می‌شود، ختم به اعدام‌ها، زندان‌ها و شکست‌ها.

غربت ۳۶ ساله عمو

جمال میرصادقی نیز که در دوران کودتا جوانی ۲۰ ساله بود، آن روزها را حتی تا ۵۶ سالگی‌اش از یاد نبرد. همین «یاد» بود که باعث شد میرصادقی۳۶سال بعد از کودتا داستان «مثل یک پرنده غریب» را بنویسد. داستانی که در مجموعه داستان «پشه‌ها» منتشر شد (۱۳۶۸). این داستان درباره «علی امید» است. روایتی از زندگی مردی که هیچ‌گاه دست از مبارزه نکشید. کارگر نفتی که همراه دیگر کارگران برای بهتر زندگی کردن مبارزه کرد و بعد از کودتا زندانی شد و بعد از ۱۵ سال زندان آزاد شد و غریب بود. این شخصیت که «عمو» نام دارد آواره، بی‌پول و بیکار بعد از زندان وارد جامعه‌ای می‌شود که دیگر جامعه روزِ پیش از کودتا نیست.

محمود و کودتا

از میان داستان‌نویسان، شاید بتوان گفت احمد محمود بیش از دیگران از کودتا و تاثیر آن بر جامعه نوشته است. اولین رمان او «همسایه‌ها» روایت زندگی خالد، جوانی ساکن شهر اهواز در سال‌های ابتدایی دهه ۱۳۳۰ است در دوره‌ای که با اوج‌گیری جنبش ملی شدن صنعت نفت و فعالیت‌های حزب توده، کشور وارد شرایط تازه سیاسی و اجتماعی شده. ولی خالد بی‌خبر از آنچه در کشور می‌گذشت سر از کلانتری محل درمی‌آورد و از آنجا ماجرای تازه‌ای آغاز می‌شود که فعالیت سیاسی آن دوران و سختی‌هایش را شرح می‌دهد. دیگر کارهای احمد محمود نیز نشانه‌هایی از وضعیت جامعه در ادوار مختلف تاریخ سیاسی اجتماعی ایران دارد.

راویان روزهای ِ تاریک

کدام یک از ما شیفتگان داستان، بیل را فراموش می‌کنیم؟ ساعدی چنان جهانی خلق کرد از شرایط زندگی در روزهای پس از کودتا، چنان عزادارانی، چنان روزگاری که ادبیات تا همیشه به‌یاد خواهد داشت. ساعدی نوجوان، روزهای تلخ بعد از کودتا را در ذهن نگه داشت تا بعدها با خلق داستان‌های کوتاه، بلند و نمایشنامه‌هایش، آنها را مرور کند. در این میان ساعدی تنها نبود. نادر ابراهیمی نیز که هم‌سن و سال ساعدی بود داستان‌هایی متاثر از دوران نوجوانی‌اش که در روزگار کودتا سپری شد نوشت که از جمله اولین داستان‌هایش می‌توان به «دشنام» اشاره کرد. داستانی تمثیلی درباره یک سنجاب که قهرمان داستان است و سرگذشت روشنفکران و مبارزان سیاسی را بعد از کودتای ۲۸ مرداد روایت می‌کند. داستان‌خوان باشید حتما «سووشون» سیمین دانشور را نیز به خاطر دارید؛ روایتی از سال‌های بعد از سقوط رضاخان و ورود نیروهای شوروی و انگلیس به ایران تا کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲.

همچنین باید به محمود اعتمادزاده اشاره کرد که در شماره دوم مجله صدف داستانی به نام «وسوسه» منتشر کرد (۱۳۳۶) که یکی از نخستین داستان‌ها برای نشان دادن وضعیت جامعه پس از کودتا بود. «وسوسه» داستان زندگی اسماعیل قربانی (آمیرزا) است که سابقا معلم بوده و حال عریضه‌نویس دم پستخانه و مصحّح روزنامه شده است. او خفقان آن روزهای تهران را به خوبی در این داستان به نمایش گذاشته است.

داستان بلندِ «نماز میت» نوشته رضا دانشور نیز که در سال‌های قبل از انقلاب نوشته شده درباره کشمکش رابطه سیاسی و عاطفی انیس، برادرش و یوسف غلام همسرش در ماه‌های قبل و بعد از کودتا است.

بهمن شعله‌ور نیز که در دوران کودتا نوجوانی ۱۲ ساله بود، سال ۴۵ «سفر شب» را نوشت و از ایران رفت. سفر شب تنها اثر او به زبان فارسی است و در این رمان وضعیت روشنفکران در سال‌های پس از کودتا به تصویر کشیده شده است.

در میان داستان‌های متاثر از کودتا، «درد سیاوش» اسماعیل فصیح نیز خواندنی است. داستانی که فصیح با الهام از فضای یأس‌آلود دوران بعد از کودتا و اسطوره‌گرایی نوشت. روایتی ملهم از اسطوره سیاوش که در آن پدرش کیخسرو انتقام مرگ سیاوش را از افراسیاب می‌گیرد. اما فصیح تحت تاثیر ناامیدی و اختناق روزهای بعد از کودتا، به جای انتقام، خودکشی را بازآفرینی می‌کند. نقطه‌ای که داستان حول آن می‌چرخد کشته شدن سیاوش در شبِ پیش از کودتاست؛ ۲۷ مرداد ۱۳۳۲.

از میان دیگر آثار متاثر از ۲۸ مرداد ۱۳۳۲، شبِ هول هرمز شهدادی را نیز نمی‌توان فراموش کرد. «آه با شین» نوشته محمد کاظم مزینانی، «سپیده‌دم ایرانی» امیرحسین چهل‌تن، «طبل آتش» علی‌اصغر شیرزادی، «رازهای سرزمین من» از رضا براهنی، «سال‌های ابری» علی‌اشرف درویشیان و «ملکان عذاب» نوشته ابوتراب خسروی از جمله داستان‌هایی هستند که با موضوع مستقیم کودتای ۲۸ مرداد نوشته شده‌اند.

٭ عنوان مطلب سطری
از منظومه «افسانه» نیما یوشیج است.

كلیدواژه‌های مطلب: برای این مطلب كلیدواژه‌ای تعریف نشده.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

تازه‌ترين مطالب اين بخش
  کثرت‌گرایی فرهنگی خوب است یا بد؟

دنبال‌کردن تعدد فرهنگی، پیچیدگی‌های قومی فراوانی به همراه دارد.

  سیلی واقعیت؛ نتیجه زیست دُن کیشوت‌وار

دن کیشوت مردی روستایی است که به دلیل مطالعه زیاد و بیمارگونه رمان‌های شوالیه‌گری، تحت تاثیر این داستان‌ها دچار توهم می‌شود.

  نویسنده‌ای که در غبار گم نشد

مروری بر زندگی و آثار تقی مدرسی که چهار دهه در آمریکا زیست اما همچنان به ایران می‌اندیشید و به فارسی می‌نوشت.

  عشق به ایران تا جهان‌میهنی پسامدرن

بررسی سیر تحول فکری داریوش شایگان

  دلیل استفاده استیون کینگ از نام مستعار

استیون کینگ نام مستعار ریچارد باچمن را برگزید و با آن، داستان‌های متعددی نوشت.