img
img
img
img
img
کورش صفوی

واکنش‌ها به درگذشت دکتر کورش صفوی

دکتر سیروس شمیسا

پروفسور کورش صفوی چشم از جهان فروبست. چه نداشتنی استاد، چه فراقی، چه غمی، چه باورنکردنی!

دکتر میرجلال‌الدین کزازی

تنها اوست که می‌ماند

آگهی جانگزای و اندوهزای درگذشت دوست و همکار گرامی و گرانمایه‌ام، روانشاد دکتر کورش صفوی را ناگهانی دریافت کردم. این خبر برای من تکانه‌ای روانی و رانه‌ای (عاطفی) در پی آورد.

به هر روی جز تن‌در‌دادن به خواست آن دوست برین، کاری از ما ساخته نیست. از درگاه او، برای این گرامی‌ِ از دست‌رفته، جایگاه و پایگاهی بلند در مینو، آرزومندم؛ این دریغِ دردآفرین و سوگ بزرگ را به بازماندگان آن درگذشته ی جاودان در یاد، اندوه مباد می‌گویم.

دکتر امیر نصری

کورش صفوی کلا اهل جدی گرفتن نبود. از دانشگاه گرفته تا زندگی و هزار چیز دیگر. خودش را به زور بازنشسته کرد. حوصله‌ی همین‌قدر جدی گرفتن چند ساعت تدریس را هم نداشت. کنار آسانسور دانشکده بلند‌بلند می‌گفت: «امروز هم حلال شد. برویم خانه.» ظهر بود. همیشه ظهر بود وقتی که حلال می‌شد حضورش. اهل طنز بود و حرف‌هایش را با همین پوشش می‌زد در جلسات دانشکده. وقتی که گفت نمی‌دانستم در حال تولید مقالات «آی‌اس‌آی» هستم. از ماموریت دانشگاهی‌اش در هند می‌گفت و اتاقش که کنار دستشویی بود. زنی که هرروز رد می‌شد و تقاضای مقاله می‌کرد. با جدیت تمام از نگارش پانزده مقاله می‌گفت در آن ایام. می‌گفت اگر اتاقم در جای دیگری بود مقاله نمی‌نوشتم. رو به جمع استادان گفت که پژوهشگر نمونه‌ی دانشگاه هم نمی‌شدم. دکتر صفوی در ایام کرونا دانشگاه را ترک کرد و رفت. اتاق پر از دودش را هم به همکار دیگری سپرد. دانشکده هم پس از دکتر صفوی همانی نشد که قبلا بود.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

تازه‌ترين مطالب اين بخش
  تیر اساطیر یونان به چشم اسفندیار

نگرشی به نسبت شاهنامه با متون یونان باستان در آستانه روز فردوسی

  از غرور و طمع ضحاک تا شک و غرور درونی دکتر فاستوس

تأملی پیرامون افسانه دکتر فاوست و داستان ضحاک در شاهنامه به مناسبت روز بزرگداشت فردوسی

  این نمایشگاه به‌گاه نیست

برگزاری نمایشگاه کتاب تهران به منوال گذشته همچنان اهمیتی و فایده‌‏ای دارد؟

  جاودانگی: گامی فراتر از قاب مرگ

زندگی عکسی قاب‌شده و محدود نیست؛ بلکه تجربه‌ای است پیوسته و بی‌مرز.

  بیداری دوباره‌ی همینگوی

۱۵ حقیقت خواندنی درباره کتاب پیرمرد و دریا ارنست همینگوی