آرمان ملی: ابوتراب خسروی، از مهمترین نویسندههای معاصر ایرانی است که سالهاست آثارش در حوزه ادبیات داستانی در زمره تحسینشدهترین کتابهای داستانی قرار میگیرند. ابوتراب خسروی، از نثر آرکاییک و کهنالگوهای ادبی استفاده زیادی میکند و این شکل از نگارش، به صورت ویژگی خاص این نویسنده درآمده است.
کودکی و زندگی ادبی ابوتراب خسروی در اصفهان
ابوتراب خسروی با زمان تحویل سال در روز اول فروردین ۱۳۳۵ در شهر فسا در استان فارس متولد شد. پدرش یک نظامی متعهد و بسیار منظم بود و به همین دلیل از همان آغاز کودکی خانواده در کنار پدر در حال مسافرت و زندگی در گوشه و کنار سرزمین ایران بودند. در اواخر دهه ۴۰ ابوتراب خسروی در اصفهان به همراه خانواده زندگی میکرد. در دوران دبیرستان بود که به داستان و ادبیات بسیار علاقهمند شد و حضور در انجمنها و محفلهای ادبی اصفهان به او این فرصت را داد تا بیشتر در زمینه داستان و ادبیات بیاموزد. خسروی همچنین این بخت را داشت که در دورات تحصیل، در کلاسهای هوشنگ گلشیری به عنوان یک شاگرد فعال و بااستعداد شرکت کند. خودش درباره علاقهاش به مطالعه در کودکی میگوید: «وقتی کتابخانههای کانون پرورش فکری کودکان در محله سنبلستان اصفهان تأسیس شد؛ دیگر مشتری پروپاقرص آنجا شده بودم و به گمانم کمتر کتاب داستانی آنجا بود که نخوانده باشم.»
ابوتراب خسروی در شیراز و همنشینی با بهترینها
دیدار و آموزش زیر نظر هوشنگ گلشیری برای ابوتراب خسروی مزیتهای زیادی داشت. او آنقدر از نگاه گلشیری نویسنده باتبحری به چشم آمده بود که بارها گلشیری او را تشویق به انتشار کتابهایش کرد. ولی ابوتراب خسروی، زمان بیشتری میخواست تا بهترین خود را در قالب کتاب به مخاطبانش عرضه کند.
او شغلش را در زمینه مربیگری دوره ابتدایی انتخاب و سالهای بسیاری از عمرش را به عنوان معلم در کنار کودکان کمتوان ذهنی سپری کرد. این شغل تجربههای ویژه انسانی بیشتری را به ابوتراب خسروی بخشید. همچنین زندگی در شیراز و حضور در حلقههای ادبی قدرتمند این شهر در کنار افرادی همچون شاپور جورکش، شهریار مندنیپور، امین فقیری و… موجب شد تا این نویسنده غنای بیشتری به زبان فارسی در آثارش بدهد. شناخت ویژه او از زبان فارسی، ویژگی منحصر به فردی است که در کمتر نویسنده معاصر ایرانی دیده میشود و شاید تنها بتوان آثار احمد محمود و محمود دولتآبادی را به عنوان نمونههای مشابه آثار ابوتراب خسروی نام برد.
دهه هفتاد و آغاز انتشار آثار ابوتراب خسروی
سرانجام ابوتراب خسروی در دهه هفتاد اقدام به انتشار داستانهایش کرد. مجموعه داستان هاویه نخستین اثر منتشر شده این نویسنده است،؛ او سپس مجموعه داستان دیوان سومنات را منتشر کرد و بعد از آن نوبت به انتشار نخستین رمان ابوتراب خسروی، یعنی کتاب به یادماندنی و درخشان اسفار کاتبان رسید که تحسین بخش بزرگی از نویسندگان، منتقدان و خوانندگان را به همراه آورد.
اسفار کاتبان به شدت میان علاقهمندان کتابهای ادبیات داستانی به محبوبیت رسید و هنوز هم در میان بیشتر فهرستهای انتخابی بهترین آثار داستانی ایران جای میگیرد. ابوتراب خسروی در دهه هشتاد رمان رود راوی، مجموعه داستان کتاب ویران و اثر تئوریک حاشیهای بر مبانی داستان را منتشر کرد.
روند انتشار کتابهای ابوتراب خسروی در دهه نود هم با انتشار کتاب آواز پر جبرییل و رمان ملکان عذاب ادامه یافت که ملکان عذاب توانست جایزه بهترین کتاب داستانی (بخش رمان) جایزه جلال آل احمد را به خود اختصاص دهد.
ابوتراب خسروی، نویسنده داستانهای فراواقعگرایانه
شیوه نگارش ابوتراب خسروی مبتنی بر فضای سوررئالیسم است که اتمسفری بسیار وهمانگیز به آثارش میدهد. در کتابهای داستانی ابوتراب خسروی به شدت شاهد حضور محکم و استوار زبان فارسی هستیم. او فراتر از قصهگویی با بهرهمندی از تسلطش به زبان و واژههای کهن فارسی، فرم را در خدمت محتوای مورد نظر خودش میگیرد و از این بابت، بسیار در بین نویسندگان ایران متفاوت است.
ابوتراب خسروی به عناصر تاریخی و مذهبی در داستانهایش توجه زیادی دارد و بسیاری تاثیرپذیری از متون قدیمی، آیینی و مذهبی در آثارش به خوبی به چشم میخورند. او پس هماکنون در شیراز به همراه همسرش زندگی میکند و پس از دوران بازنشستگی در حرفه معلمی، به آموزش داستاننویسی در شهرهای مختلف اشتغال دارد.
ابوتراب خسروی تاکنون جوایزی بسیاری در زمینه ادبی همچون دو دوره جایزه هوشنگ گلشیری، بهترین داستان جایزه ادبی جلال آلاحمد، جایزه ادبی مهرگان ادب و چند جایزه دیگر را نیز در کارنامه خود دارد.
استیون کینگ نام مستعار ریچارد باچمن را برگزید و با آن، داستانهای متعددی نوشت.
دربارهی روابط عاطفی و فکری جلال آل احمد و سیمین دانشور به مناسبت سالگرد ازدواجشان
سالروز درگذشت محمدتقی بهار؛ شاعر، ادیب، روزنامهنگار و سیاستمدار
عرض ارادتی به روح مینوی دکتر محسن جهانگیری، استاد فقید فلسفه دانشگاه تهران
سعدی، آزادی واقعی را برآمده از مهرورزی انسانی میشناسد و ازهمینروست که انسان بیتفاوت نسبت به رنج دیگران یا آدم بیعشق را از جرگهی انسانیت خارج میداند.