img
img
img
img
img
کامیار

کریم امامی، محمد مقدم، صادق کیا، و «ویرایش»

الف) فروردین‌ماه ۱۳۸۲ است. در خانۀ مترجمان و کتابندگانِ نامی، کریم و گلی امامی هستم. چند تن دیگر از دوستان و دوستداران این دو نیز حضور دارند. بحث‌هایی دربارۀ چند موضوع ادبی و فرهنگی در جریان است. نمی‌دانم چه طور بحث به ساختن واژه در ایرانِ دورۀ رضاشاهی و پس از آن کشیده می‌شود. همچنین یادم نیست به چه مناسبت از آقای امامی می‌پرسم که آیا کلمۀ «ویرایش» و متفرّعات آن را محمد مقدم سکه زده است یا نه. امامی در پاسخ با ایجاز همیشگی‌اش سخنی می‌گوید به این مضمون که یا ساختۀ دکتر مقدم است یا دکتر صادق کیا یا حاصل ذوق مشترک این دو. بی‌علاقه نیستم که توضیح بیش‌تری از ایشان بخواهم. اما یکی از حاضران به‌سرعت بحث دیگری را، که یادم نیست چه بود، طرح و توجه همه را به خود جلب می‌کند. من هم از موضوع «ویرایش» به طور کامل دور می‌شوم.

ب) ویراستار و پژوهشگر گرامی، آقای هومن عباسپور، در سال ۱۴۰۱ هنگام جست‌وجو در اسناد کریم امامی به نامه‌ای کوتاه از صادق کیا بر خورده است که در پاسخ امامی، به کاربُرد کلمه‌های «ویرایش، ویراسته و ویراستار» در پیشگفتار کتاب تصحیحی خود به نام معیار جمالی در سال ۱۳۳۷ اشاره کرده است (ر.ک: سندی دربارۀ نخستین کاربرد»، صص ۳۹-40). حق با کیا است. در «پیشگفتار» این کتاب (صص یک – بیست‌وچهار) علاوه بر روی جلد، از این کلمه‌ها به مناسبت استفاده شده است. نگارش این متن در شهریورماه سال ۱۳۳۷ انجام پذیرفته و با این عبارت‌ها تمام شده است: «در پایان، از این دوستان گرامی مهربان، که هریک از راهی نگارنده را یاری کرده‌اند، سپاسگزاری می‌کند: […] به‌ویژه از استاد دانشمند بزرگوار، دوست و همکار مهربان دیرین، آقای دکتر محمد مقدم، استاد زبان‌شناسی در دانشگاه تهران، که همواره از همکاری و راهنمایی ایشان برخوردار بوده است، سپاسگزاری می‌کند» (همان، صص بیست و دو- بیست و چهار).

پ) در همان حال، در سال ۱۳۳۸ برگردانی با عنوان دریانوردی عرب در دریای هند از مقدم منتشر شده که در پایان کتاب، مترجم فهرستی از کلمه‌های فارسیِ مورد استفاده در برابر کلمه‌های انگلیسی متن به دست داده است (صص ۱۸۵-191). از جملۀ این واژه‌ها، واژه‌های موردنظر ما به صورت زیراست:

To edit (ویراستن)

Editor (ویراستار)

Edition (ویرایش)

در این فهرست دوزبانه ، علاوه بر واژه‌های بالا (ص ۱۹۱) برابرهایی دیگری هم دیده می‌شود که بعدها به‌تدریج در کشورمان رواج زیادی یافته است، مانند:

Research (پژوهش)

Scholar (پژوهنده)

Encyclopedia (دانشنامه)

Action (کُنش)

Origin (خاستگاه)

صرف نظر از این واژه‌ها (برای دیدن فهرستِ تا حدودی کامل همۀ واژه‌های مورد استفادۀ او در این کتاب و نیز در ترجمۀ دیگرش ر.ک: محمد مقدم: شاعر و زبان‌شناس، صص ۲۱۰-۲۱۳) این زبان‌پژوه و مترجم در مقدمۀ کتاب مورد نظر، که به تأکید خودش در سال ۱۳۳۶ نوشته و در آن از کس دیگری هم سپاسگزاری نکرده، با این عبارت‌ها از واژه‌پردازی خود یاد کرده است:

«دربارۀ واژه‌های فنّی: زبان ما از نظر دقت در بیان کردن علم و دانش و فن امروزین هنوز درست جا نیفتاده، و در ساختن واژه‌های فارسی در برابر واژه‌های بسیاری که برای هر رشته از دانش در یکی- دو قرن اخیر در زبان‌های اروپایی ساخته‌اند، کوتاهی کرده‌ایم. ولی نیازمندی به دانش و پیشرفت معنوی و فنّی ناچار ما را بیدار می‌کند که زبان خود را، که دارای طولانی‌ترین تاریخ ادبی قطع نشده در جهان است، با آمادگی و ثروت بی‌مانندی که برای واژه‌سازی دارد، درست بپرورانیم. پاره‌ای از این واژه‌ها، که با معناهای معیّن در ترجمۀ این کتاب در برابر واژه‌های انگلیسی به‌کاررفته، در فهرستی در آخر کتاب داده شده است» (دریانوردی عرب، صص دو- سه).

ت) در مقایسۀ میان دو کتاب و کاربرد کیا و مقدم می‌توان به چند نکته اشاره کرد:

*علاوه بر همکاری مقدم و کیا در انتشارات «ایران کوده» (حدود سال‌های ۱۳۳۳-۱۳۲۳) و هم‌اندیشی‌های فرهنگی و زبانی گستردۀ این دو در دو دهۀ مورد نظر، کتاب کیا در سال ۱۳۳۷ منتشر شده و مقدمۀ کتاب هم مربوط به همین سال است. در مقابل، کتاب مقدم در سال ۱۳۳۸ چاپ شده اما مقدمۀ آن مرتبط با سال ۱۳۳۶ است.

*کیا اشاره‌ای به واژه‌پردازی خود نکرده است. شاید به این دلیل که کتابش کتابی است تألیف نویسنده‌ای دیگر و او آن را تصحیح کرده است. اما مقدم به واژه‌پردازی‌های خود اشاره کرده و فهرستی از آن‌ها نیز به دست داده است. چون کتابش کتابی است از نویسنده‌ای به زبان دیگر. در نگاه به زندگی علمی کیا و مقدم هم درمی‌یابیم که در این چهارچوب، کیا بیش‌تر اهل تصحیح و تنقیح متن بوده است و مقدم علاوه بر گرایش محدودتر به این زمینه، بیش‌تر اهل برگردان متن از زبان‌های باستانی و انگلیسی و تشریح آن ها. بنابراین، مقدم بیش‌تر نیازمند ساختن واژه‌های تازه بوده است تا کیا.

*کیا در مقدمۀ خود از چند تن در راه دسترسی و تصحیح خود متن قدیم فارسی سپاسگزاری کرده است و از مقدم به صورت خاص، وسیع و کلّی. در مقابل، مقدم در مقدمۀ کتاب ترجمه‌شده و نیز مقدمۀ کوتاه فهرست خود از همکاری دیگران یاد نکرده است.

*علاوه بر این، نکتۀ دیگری هم در زیست علمی مقدم جلب نظر می‌کند: او به‌شدّت علاقه‌مند بود که ریشۀ فعل‌های ایرانی در فارسی باستان و اوستایی شناخته و در فارسی کنونی استفاده شود(واژۀ «ویرایش» نیز گویا از زبان های ایران قبل از اسلام به فارسی انتقال یافته است). به‌عنوان نمونه، او فهرستی از این ریشه‌ها را به تأکید خود در حدود سال ۱۳۳۰ فراهم آورده و برای انتشار به وزارت فرهنگ سپرده است که سرانجام این وزارتخانه در سال ۱۳۴۲ آن را منتشر می‌کند (راهنمای ریشۀ فعل‌ها، ص ۳). البته، کیا نیز علاوه بر توجه به زبان پهلوی، به‌تدریج بر فارسی معاصر و به‌ویژه گردآوری گویش‌های ایرانی و متن‌های مرتبط با واژه‌های فارسی متمرکز شده است (عده ای گفته اند که کلمۀ «گویش» نیز برساختۀ اوست. هرچند گردآورندگان جشن‌نامۀ مقدم در نیمۀ دهۀ ۱۳۵۰ تأکید کرده‌اند که «گویش و گویش‌شناسی» را «مقدم و همکاران به جای لهجه و dialect به کار بردند» : سال‌شمار، ص ۳).

ث) دربارۀ کاربرد و رواج واژه‌های «ویرایش» و کلمه‌های هم‌خانوادۀ آن ، نظر استاد ارجمند حوزه‌های فرهنگ و نشر و ویرایش،آقای عبدالحسین آذرنگ ، به عنوان ویراستاری بسیار جوان و شاهدی عینی از دهۀ ۱۳۵۰ ، از قرار زیر است:

«از سال ۱۳۵۲ تا سال ۱۳۵۴ دانشجوی دورۀ ارشد بودم و در این دوره با شادروان دکتر پرویز مهاجر، زبان‌شناس و از شاگردان دکتر محمد مقدم در دورۀ دکتری، آشنا شدم. متأسفانه دکتر مهاجر در سال ۱۳۵۴ خودکشی کرد. او به من گفت مدتی با واژۀ “اِدیت” کلنجار می‌رفتم و نتوانستم معادل فارسی مناسبی برای آن پیدا کنم. به دکتر مقدم گفتم و او زمان خواست که جواب بدهد. یکی دو هفته بعد به من (مهاجر) گفت با دکتر صادق کیا صحبت و مشورت کردم و این پیشنهاد ماست: “ویراستاری” در برابر “اِدیتینگ” و “ویراستار” در برابر “ادیتور”. دکتر مهاجر هیچ صحبتی دربارۀ دو واژۀ “ویرایش و ویرایشگر” نکرد. این بنده (آذرنگ) هم تا امروز نتوانسته‌ام پیدا کنم که این دو واژۀ معادل “ویراستاری و ویراستار” برای نخستین بار در کجا و از سوی چه کسی به کار گرفته شده است. اما دربارۀ خودم: در سال ۱۳۵۱ وارد فرانکلین شدم. عنوان حکم استخدامی‌ام”ادیتور آسیستان” بود که امروزه به آن “ویراست‌یار” می‌گوییم و عضو بخش “ادیتوریال” شدم که رئیسش شادروان کریم امامی بود و امروزه به آن بخش “ویرایش” می‌گوییم. در سال ۱۳۵۴ که فرانکلین تهران منحل شد و دو بخش اصلی آن به دانشگاه آزاد ایران [دانشگاه آزاد قبل از انقلاب] انتقال یافت، عنوان رسمی‌ام در حکم انتقالی این بود: “… ویراستار مسئول کتابخانۀ مرجع”-که البته من به دانشگاه آزاد نرفتم و برای ادامۀ تحصیلات رفتم انگلستان. این دو حکم نشان می‌دهد که فرانکلین، مهم‌ترین مرکز فنّی انتشار کتاب در کشور تا سال ۱۳۵۱ واژه‌های “ویراستار و ویراستاری” را به کار نمی‌بُرد، اما در سال ۱۳۵۴ از این واژه‌ها استفاده می کرد. بعد از انقلاب هم عمومیت یافت.» (توضیح)

ج) در پایان این نوشته یا اشارۀ کوتاه ، مایلم بی‌هیچ نتیجه‌گیری خاصی، یاد استادان ایران‌دوست و پیشگام و همکار، محمد مقدم و صادق کیا را صمیمانه گرامی بدارم که با عشق و علاقه‌ای فراتر از وصف، در همۀ زندگی به تاریخ و ادبیات کشور خود خدمت کردند. همچنین یاد کریم امامی، مرد فرهنگ و کتاب و نشر و ویرایش، که در یک دهه و نیم پایانی زندگی‌اش از لطف و سنجیدگی و دانش او بسیار بهره‌مند بودم، به نیکی همواره در ذهن صاحب این قلم جاری است.

کامیار عابدی

بهمن ۱۴۰۱

منابع

۱. «توضیح دربارۀ واژه‌های ویرایش و ویراستار» (عبدالحسین آذرنگ، ایمیل به صاحب این قلم، ۲۸ دی ۱۴۰۱، انتشار با اجازۀ ایشان).

۲. دریانوردی عرب در دریای هند (جورج ف.حورانی، ترجمۀ محمد مقدم، کتابخانۀ ابن‌سینا+ فرانکلین، ۱۳۳۸).

۳. راهنمای ریشۀ فعل‌های ایرانی (در زبان اوستا و فارسی باستان و فارسی کنونی، با همکاری محمد بشیر حسین، وزارت فرهنگ+علمی، ۱۳۴۲).

۴. «سالشمار زندگی محمد مقدم» (مجلۀ دانشکدۀ ادبیات دانشگاه تهران، س ۲۳، ش ۴، زمستان ۱۳۵۵).

۵. «سندی دربارۀ نخستین کاربرد واژه ویرایش» (از مجموعۀ اسناد کریم امامی، هومن عباسپور، جهان کتاب، س ۲۷، ش ۴، مهر-آبان ۱۴۰۱).

۶. محمد مقدم: شاعر و زبان‌شناس (ک.ع، مروارید، ۱۳۹۷).

۷. واژه‌نامۀ فارسی: بخش چهارم معیار جمالی (شمس فخری اصفهانی، ویراستۀ صادق کیا، دانشگاه تهران، ۱۳۳۷).

  • انتشار نخست این مقاله کوتاه:مجله «جهان کتاب»، ش ۳۹۷، آذر-اسفند ۱۴۰۱.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

تازه‌ترين مطالب اين بخش
  راز علاقه‌ی انسان‌ها به این موجود رعب‌آفرین

زامبی‌ها چگونه وارد دنیای ما شدند؟ 

  بگویید رفته باران‌ها را تماشا کند

به مناسبت زادروز بیژن جلالی

  خنده بر خود در آینه‌ی آثار پزشکزاد                        

او در آینه خودخندی شخصیت‌های دایی جان ناپلئون خودش را می‌بیند و در حقیقت به خود وجودی‌اش می‌خندد.

  فضای مجازی و مدعيان بی‌هنر آن

مگر می‌شود فرهنگ این کشور را تنها با دو سطر اینجا در «فیسبوک» و سه سطر آنجا در توییتر و تلگرام ارتقا داد؟

  نطفه‌‌ی «آدامس» در سال دوم سلطنت ناصرالدین‌شاه بسته شد

شوروی آدامس را سرگرمی کاپیتالیستی تلقی می‌کرد.