براساس رویدادهایی واقعی
گسترش: کتاب «زندگی و سرنوشت یک آدمفروش»، نوشتهی جویس کارول اُوتس، به همت انتشارات نگاه به چاپ رسیده است. قریب به اتفاق منتقدان ادبی شناختهشده و معتبر امریکایی خانم جویس کارول اوتس را همراه با تاماس پینچون، کورمک مککارتی و دان دلیلو، بزرگترین نویسندگان در قید حیات حال حاضر امریکا میدانند و در این جمع خانم کارول اوتس رماننویس، نمایشنامهنویس، نویسندهی داستانهای کوتاه و شاعر را برجستهترین و تأثیرگذارترین نویسندهای دانستهاند که در چهل سال اخیر از نظر تأثیر بر سایر نویسندگان امریکایی و ارزش والای آثارش از لحاظ وزن ادبی و پرداختن به موضوعات بحثبرانگیز جامعهی امریکای شمالی، خصوصاً ناهنجاریهای سیاسی_اجتماعی آن کشور از قبیل تبعیض و تعصبات نژادی، اختلاف طبقاتی، فساد سیاستمداران، حقوق زنان و امثالهم بدیلی ندارد. جالب اینکه خانم اوتس در سال ۲۰۲۰ یعنی یکی دو سال بعد از چاپ کتاب پیشرو، در مصاحبهای تأکید میکند که کتاب را براساس رویدادهای واقعی نوشته است و طرفه اینکه بسیاری از ناهنجاریهای اشارهشده در سطور فوق به عینه در این کتاب دیده میشوند.
جوایز ادبی خانم اوتس مفصل و بلندبالاست؛ که در اینجا به چند مورد اشاره میشود:
جایزهی ملی کتاب امریکا، دو بار جایزهی اُ.هنری، مدال ملی علوم انسانی ایالات متحده امریکا، جایزهی گوگن هایم، جایزهی پن، جایزهی ادبی جروسالم و از همه مهمتر جایزهی ادبی سال ۲۰۲۰ سینه دل دوکا کشور فرانسه، که بهعنوان جایزهای شناخته میشود که مسیر کسب جایزه نوبل ادبیات و سایر رشتهها را هموار میکند و پیشتر نویسندگان و دانشمندان شهیری چون آندره ساخاروف، ماریو وارگاس یوسا و پاتریک مودیانو موفق به کسب آن شدهاند.
خانم اوتس پنجبار در سالهای ۱۹۷۰، ۱۹۹۲، ۱۹۹۵، ۲۰۰۱ و ۲۰۱۵ نامزد نهایی جایزهی مهم پولیتزر در بخش ادبیات بوده است که در نوع خود رکورد بسیار ارزشمندی محسوب میشود. جامعهی منتقدان جهانی ادبیات، خانم اوتس را از نامزدهای اصلی جایزهی نوبل ادبیات میدانند و از اینکه تاکنون این جایزه به او اعطاء نشده بارها اظهار تعجب کردهاند.
خانم اوتس از سال ۱۹۷۸ تا سال ۲۰۱۴ در دانشگاه پرینستن استاد تماموقت و استاد میهمان در دانشگاه کلمبیا و دانشگاه بوده و دروس فضیلتهای انسانی، نمایشنامه و داستانکوتاهنویسی و… تدریس میکرده است.
قسمتی از کتاب زندگی و سرنوشت یک آدمفروش:
-ویولت؟ اتفاقی افتاده؟ چی شده؟
خانم میکائلا با نگرانی به رویم خم شده و میپرسد: «چه اتفاقی افتاده؟ به خودت صدمه زدهای؟»
خانم میکائلا جرئت نکرد بپرسد چه کسی به تو صدمه زده است؟ شایعاتی را که دربارهی برادرهایم در دهانها میچرخید شنیده بود. همه این شایعات را شنیده بودند.
همشاگردیهایم که هیاهوکنان در اولین زنگ تفریح از کلاس خارج شدند من کماکان سر جایم باقی ماندم، آنچنان بهتزده و ضعیف بودم که ظاهراً حتی نمیدانستم کجا هستم.
برای اینکه جلب توجه نکنم، قبل از به صدا درآمدن زنگِ شروع کلاسها، لنگانلنگان خودم را به کلاسمان رساندم و به صورتی کج و کوله روی نیمکتم نشستم و مواظب بودم حرکت اضافی ازم سر نزند چون بدون درد کشیدن قادر نبودم زانوی ورم کردهام را خم کنم. با دهان خشکشده و چشمهای پر از اشک و مُفی که از دماغم سرازیر بود سر جایم نشستم. پلکهای بهشدت سرخشدهام به شکل غیرعادی ورم کرده بودند و میخاریدند. اگر بهدقت به صورتم مینگریستید متوجه نگاه چشمهای قرمز خونگرفتهام میشدید، نگاهی که از ورای چشمها و پلکهای متورمم به جای نامعلومی خیره شده بود و هرچند مرا به جا میآوردید ولی نگاهتان را احتمالاً بلافاصله میدزدیدید و به جای دیگری میدوختید.
پلکهایم بهشدت میخاریدند و میترسیدم اگر بخارانمشان به خونریزی بیفتند ولی درعینحال مقاومت در مقابل تمایل شدیدم به خاراندنشان طاقتفرسا بود. اگر دست بهشان میزدم فوراً و بهشدت به درد میافتادند درست مثل پوست پارهشدهی پیشانیام که اگر دست به آن میزدم از دردش بیطاقت میشدم:
-نه، نه، نه، دست بهش نزن! دست بهش نزن!
پانسمانی که زخم پیشانیام را میپوشاند مانع از آن میشد که کسی ببیند چه بر سرم آمده است…
خواهرم قرص آسپرین بهم داد تا بخوابم. کلی قرص اسپرین با دوز پایین، آسپرین مخصوص بچهها؛ ولی آیا من هنوز بچه بودم؟ در دوازده سالگی؟ (نه، من چنین اعتقادی نداشتم).
میریام شبِ آن روز قصد داشت مرا به بیمارستان ببرد تا زخمم را معاینه کنند و بخیهاش بزنند و از جمجمهام عکسبرداری کنند و ببینند شکسته است یا نه؟ از زانویم نیز همینطور؛ ولی مادرم که از دیدن آن همه خون بهشدت وحشت کرده و سراسیمه شده بود چنین اجازهای نداد.
زندگی و سرنوشت یک آدمفروش را آرتوش بوداقیان ترجمه کرده و کتاب حاضر در ۴۴۴ صفحهی رقعی با جلد نرم و قیمت ۲۲۵ هزار تومان چاپ و روانهی کتابفروشیها شده است.
کرونا بیماری پستمدرن در گفتار فیلسوف ایرانی
یوسا دو بار به توصیه دو ناشر دست به معرفی بهترین آثار ادبیات جهان زد که برخی از آنها به زبان فارسی نیز ترجمه شدهاند.
تعداد بسیار زیادی از نویسندگان، در طول زندگی خود با افسردگی مواجه بودهاند. برخی پژوهشگران اعتقاد دارند شخصیتهای خلاق، آسیبپذیریِ بیشتری در مقابل افسردگی دارند.
سعدی با تعریف دقیق فضایل اخلاقی و جایگاه هر عضو در بدن جامعه، بنیانی نظری برای توسعه نهادی فراهم آورده که امروز نیز میتواند راهنمای عملی باشد.
هوش یعنی توانایی تحلیل اطلاعات، یادگیری از تجربهها، و تصمیمگیری بر اساس دادهها. هوش مصنوعی در این زمینهها، به سطحی بیسابقه رسیده است.