img
img
img
img
img

نگاه علمی، عنصر گمشده عصر حاضر است

شرلوک هولمز گرچه او یک شخصیت خیالی است، اما او و درحقیقت خالقش را باید از پیشگامان جُرم‌شناسی دانست.

ایلنا: شاید خواننده‌ای در جهان نباشد که نام شرلوک هولمز را نشنیده باشد؛ شخصیت معروف داستان‌های سِر آرتور کانل دویل نویسنده شهیر انگلیسی و خالق این شخصیت افسانه‌ای. نوید فرخی در ترجمه‌ای تازه از داستان‌های آرتور کانن دویل، خواننده فارسی‌زبانِ نسلِ جدید را به کشفِ دوباره این شخصیتِ پلیسیِ تاریخِ ادبیات جهان می‌برد. آنچه می‌خوانید گفتگو با این مترجم به‌مناسبت انتشار کتاب «پرونده‌های شرلوک هولمز» است که از سوی نشر کتاب گویا منتشر شده است.

چه چیزی در شخصیت شرلوک هولمز و خالقش سِر آرتور کانن دویل بود که شما را واداشت به سراغ این غولِ انگلیسی بروید؟

نگاه علمی، عنصر گمشده عصر حاضر است. ما در دوران اوج کرونا شاهد بودیم که چگونه برخی افراد از بین عمومِ جامعه، ناگهان مروج خرافه و شبه‌علم شده‌اند. افراد به دلایل مختلفی از جمله مدل آموزشی کشور و مشکلات ریزودرشت معیشتی، از واژه علم گریزان‌اند؛ بنابراین باید به دنبال روش‌هایی بود که به صورت تلویحی آن‌ها را به علم علاقه‌مند کند. داستان‌های شرلوک هولمز دارای چنین دیدگاهی پیرامون مسائل جهان است و شرلوک هولمز به عنوان مشهورترین ابرقهرمانِ فکریِ جهان، این قدرت را دارد تا غلبه علم بر شبه‌علم را به زبان داستانی به تصویر بکشد. تصادفی نیست که خالق شرلوک هولمز، چشم‌پزشک بوده است؛ بنابراین استفاده این شخصیت از استدلال قیاسی و استنتاج، مشاهده جزییات، خیالپردازی، روشمند و تحلیل‌گربودن خصوصیاتی است که مرا به این امر ترغیب کرد.

از دیگر ترجمه‌های شما برمی‌آید که علاقه بسیاری به آثار جنایی و کاراگاهی دارید. این علاقه از کجا می‌آید؟ سریال‌ها و فیلم‌های سینمایی یا آثار ادبی و یا…؟

توجهم به جزییات در ترجمه‌ها، بخشی به خاطر حس مسئولیت‌پذیری در مورد تعهدات به خوانندگان است و بخشی دیگر به ریشه علاقه‌ام به شرلوک هولمز که از جنبه ترویج علم بوده، برمی‌گردد. روش‌های پلیسی و جنایی که هولمز استفاده می‌کند هم با معیارهای علمی قابل تفسیر است، برای مثال یکی از مِتدهای معمولِ کارآگاهان، دنبال‌کردن ردپای مجرمان است. شرلوک هولمز به این منظور خاکِ پررفت‌وآمدترین نقاط لندن را می‌شناسد و بنابراین، با مشاهده تنها جای پای افراد می‌تواند پی ببرد که او از کدام محله می‌آید. هولمز در زمینه رمزنگاری با تکنیک‌های مختلف آشنایی دارد و برای مثال در داستان «مردان رقصان» با به کارگیری روش «تحلیل فراوانی» شکل‌های مختلف یادداشت‌ها را بررسی می‌کند و موفق به رمزگشایی پیام می‌شود. کارآگاه لندنی دانش دقیقی در مورد تشخیص دست‌خط‌ها دارد و از روی یک نوشته می‌تواند جنسیت و خصوصیات شخصیتی نگارنده‌اش را تشخیص دهد. برای مثال هولمز از دست‌نوشته‌های لرزان یک نوشته بو می‌برد که نویسنده‌اش سوار بر قطار بوده است. گرچه او یک شخصیت خیالی است، اما هولمز (و درحقیقت خالقش) را باید از پیشگامان جُرم‌شناسی دانست. او در انتخاب روش‌ها گهگاه از خود اسکاتلندیارد هم پیشی گرفته و برای مثال روش مشهور شناسایی مجرمان از طریق اثر انگشت در سال ۱۹۰۱ توسط اسکاتلندیارد اتخاذ شد، این درحالی است که هولمز در رمان «نشانه چهار» که ده سال قبل از آن منتشر شده بود، از این روش بهره برد. در انتها، از جذابیت سریال شرلوک هولمز با بازی جرمی برت و دوبله بهرام زند و جلال مقامی نیز در شکل‌گیری این علاقه‌مندی نباید گذاشت.

از مجموعه ۵۶ داستان کوتاه و چهار رمان این نویسنده، شما در کتاب «پرونده‌های شرلوک هلمز»، دوازده داستان را ترجمه کرده‌اید. آیا این مجموعه شامل تمامی آثار نویسنده از جمله ۴ رمانش می‌شود؟

نه، همان‌طور که گفتید مجموعه پرونده‌های شرلوک هولمز شامل دوازده داستان کوتاه است و ۴ رمان در مجلدهایی مجزا به چاپ رسیده‌اند.

سر آرتور کانل دویل هفت رمان تاریخی هم دارد که از آثار شاخص این نویسنده به شمار می‌رود. به سراغ آن‌ها هم خواهید رفت؟

رمان‌های تاریخی آرتور کانن دویل از آنجا که عمیقاً با تاریخ کشور انگلستان عجین است احتمالاً برای خوانندگان ایرانی چندان جذاب نباشد. برای مثال پس‌زمینه رمان «سر نایگل به جنگ‌های صدساله برمی‌گردد» که غالباً میان ایرانیان ناشناخته است (جنگ‌های صدساله بین پادشاهی فرانسه و پادشاهی انگلستان انجام شد و طی آن پادشاهان انگلستان تلاش می‌کردند فرانسه را تصرف کنند) یا رمان «میکا کلارک»، یک رمان ماجراجویی است و داستانش حول محور شورش مونموث در سال ۱۶۸۵ در انگلستان اتفاق می‌افتد که تلاشی برای سرنگونی جیمز دوم است. من یک روز تصادفی از صبح تا شب از تمام افرادی که در طول روز دیدار داشتم پرسیدم جیمز دوم کیست و حتی یک نفر نتوانست پاسخ صحیح به این پرسش دهد. شخصاً برنامه‌ای برای برگردان این آثار ندارم به همان دلایلی که گفتم.

از میان ترجمه‌هایی که در طول این چند دهه از آثار دویل شده، در سال جاری به طور هم‌زمان دو ترجمه از «پرونده‌های شرلوک هولمز» به فارسی منتشر شد. به نظر شما علاقه به ترجمه آثار این نویسنده، شامل مخاطب هم می‌شود؟ به عبارت دیگر، فکر می‌کنید با همه اقتباس‌هایی که از آثار این نویسنده شده، آثار او هم‌چنان مخاطب داشته باشد؟

بله به گمانم بشود، مع‌الوصف نوعی داروینیسم آثار ادبی اینجا رخ خواهد داد و آثاری که برتری دارند طی زمان باقی می‌مانند، همانطور که وقتی خود آرتور کانن دویل داستان‌ها را می‌نوشت همزمان آثار کارآگاهی متعددی توسط نویسندگانی دیگر به رشته تحریر درآمد، اما در بین تمامی کاراکترهای آن نسل از کارآگاهان کلاسیک، تقریبا تنها شرلوک هولمز است که امروز در اذهان باقی مانده.

كلیدواژه‌های مطلب:

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

تازه‌ترين مطالب اين بخش
  عشق

عشق، میان آن کس که دوست دارد و آن کس که موضوع عشق است تفاوت نمی‌گذارد.

  واقع‌گرایی احمد محمود

از «همسایه‌ها» تا «مدار صفر درجه»، سیری تکاملی در آثار محمود دیده می‌شود و اگر در «همسایه‌ها» به قول خودش بیشتر براساس غریزه به نوشتن پرداخته، در «مدار صفر درجه» روایت براساس شناخت داستان پیش رفته است.

  از همزبانی تا همدلی

ما همچنان بیش از هر چیز درگیر مناسبات و درگیری‌های‌مان با غرب و در غرب هستیم و خیلی متوجه آنچه در شرق کشورمان می‌گذرد، نیستیم.

  سفری برای کشف مجدد

نقد و بررسی رمان «زندگی غیرممکن» اثر مت هیگ