img
img
img
img
img

حداقل سوالات تشریحی ادبیات را در کنکور بگنجانید

کیارش خمسی

من درباره زبان مادری خود سخن می‌گویم تمامی زبان‌ها، گویش‌ها و لهجه‌های این مرز و بوم زیبا هستند.

انصاف نیوز: «بسی رنج بردم در این سال سی / عجم زنده کردم بدین پارسی» – حکیم ابوالقاسم فردوسی

دلیل منطقی خود را دربارهٔ نادرست بودن حذف ادبیات فارسی از کنکور پیشتر و بیشتر در یادداشتی نوشتم، اکنون می‌خواهم دلیل احساسی خود را نسبت به حذف ادبیات فارسی از کنکور بیان کنم.

ادبیات فارسی و زبان فارسی معاصر که شاید بتوان گفت از یعقوب لیث صفاری تا رودکی در حذف آن کوشیده اند اما فردوسی در حفظ آن سنگ تمام گذاشته است و با وجود حمله مغول و ترکان آسیای میانه حفظ شده و در زمان معاصر افرادی مانند پرویز ناتل خانلری در مکتوب کردن قوانین نانوشته آن یا حداقل جمع آوری و اصلاح این اصول کوشیده اند.

تجربه شخصی من از روبه‌رویی با ادبیات فارسی بر می‌گردد به زمان کودکی؛ که هر دو پدر بزرگم اشعاری را از حافظ و فردوسی و سعدی تا ایرج میرزا و بهار حفظ بوده و مدام زمزمه می‌کردند. قفسه های خانه پدر پدرم نه تنها پر از کتاب های شعرا بلکه تفسیر آن‌ها نیز بود و اکنون نیز پس از درگذشت او در همانجاست.

اشعاری که خود با وزن عروضی برخی از شعرها در حاشیه آن صفحات با الهام از شعرا نوشته است نیز آن جا به چشم می‌خورد.

تجربهٔ آشنایی با ادبیات زیبای فارسی برای من تجربه ای زیبا بود که احساسات تلخ و شیرین خود را هرچند بسیار مبتدی بتوانم برروی کاغذ بیاورم و آنها را ثبت کنم. احساسات ژرفی که نمی دانستم چطور به غیر از می‌توانم خالی کنم.

البته شاید من تنها نیستم؛ کسانی را دیدم که نام «حافظ» را بر فرزندان خود می‌گذارند. کسانی را دیدم که در مقبره حافظ سال را تحویل می‌کنند. افرادی هستند که برای برخی از نسخه های شاهنامه فردوسی حاضرند میلیون ها تومان هزینه کنند.

من درباره زبان مادری خود سخن می‌گویم تمامی زبان‌ها، گویش‌ها و لهجه‌های این مرز و بوم زیبا هستند.

در اشعار حافظ و سعدی تلمیحات فراوانی به قرآن می‌بینیم. شاید مهم ترین منبع تاریخ ساسانیان شاهنامه فردوسی است. کتاب ها در زمان حمله مغول در آتش سوخته اند اما اشعار سیف فرقانی باقی مانده تا روایتگر آن زمان باشد. رابعه کعب به خاطر اشعار خود جان داده، فردی که اصالتا عرب بوده و زبان فارسی را فرا گرفته است یا زینب النسا، بیدل و امیرخسرو دهلوی بدون این که پایشان را داخل «ایرانشهر» بگذارند به فارسی شعر می سرودند.

پیشنهادم به رئیس سازمان سنجش و دیگر مسئولین است که نه تنها ادبیات فارسی را مهم بدانید بلکه ادبیات زبان، گویش و لهجه‌های مختلف مانند کردی، ترکی آذری، زبان های باستان، تبری و گیلکی، لکی، بلوچی، هورامی، لری و… را.

چون هر زبان و ادبیات شامل داستان های ناگفته ای است.

كلیدواژه‌های مطلب: برای این مطلب كلیدواژه‌ای تعریف نشده.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

تازه‌ترين مطالب اين بخش
  اپیدمی «تنهایی مردانه»

چرا مردان بیشتر از زنان احساس انزوا می‌کنند؟

  انزوای مرد زیرزمینی

بررسی کتاب «یادداشت‌های زیرزمینی» اثر «فئودور داستایفسکی»

  انسان معیار همه‌چیز نیست

بررسی سه مغالطه‌ی حال‌گرایی و نسبی‌گرایی اخلاقی

  مصلح مسلح یا مصلح قرارداد؟

مهم‌ترین پروژه فکری فیرحی ناتمام ماند.

  همه معمولی هستیم

ما وارد تاریخ شده‌ایم و دیگر منتظر نمی‌مانیم که درباره ما بنویسند.