اعتماد: هزار و یک شب مجموعه داستانهایی است که در دورههای مختلف و در کشورهای گوناگون به رشته تحریر درآمده است. داستانهای هزار و یک شب از چندین بنمایه تشکیل شده است که هر بنمایه فرهنگ و هنجارها و ناهنجارهای جامعه آن روزگار را به تصویر میکشد. در ظاهر مهمترین بنمایه داستانهای هزار و یک شب بر اصل لذتجویی استوار است، درحالی که برخی داستانها دربردارنده مضامین اخلاقی هستند. این داستانها به دورههای مختلفی تعلق دارند. برخی داستانها هندی و بودایی هستند، برخی بنمایه یهودی دارند، برخی به زاهدان مسیحی اشاره میکنند و برخی در اوایل دوره اسلامی گفته شدهاند. این امر نشان میدهد که در گام اول زهد در اوایل دوره اسلامی بسیار رواج داشته است و گام دوم نویسندگان هزار و یک شب به مسائل اخلاقی بیتوجه نبودهاند و زهد را به صورت پشمینهپوشی در هر چهار صورت بیان کردهاند، از این رو گذشته از داستانهای اخلاقی هندی که در دورههای قبل از اسلام به نگارش درآمده است، داستانهای زاهدان و عارفان صدر اسلام که پیشرو زهد و تصوف بودند نیز وارد این کتاب شده و به چهار صورت بازتاب یافته است.
دسته نخست داستانهایی هستند که از زبان حیوانات بازگو میشوند. سبک این داستانها که تمثیلیاند، نشانی از بنمایه هندی آنهاست و به شیوه کلیله و دمنه بیان شدهاند. این داستانها از زبان حیوانات سعی میکنند آدمی را به سوی خیر رهنمون کنند و مبانی بدی را به او باز نمایند. دسته دیگر داستانهایی هستند که بنمایه یهودی دارند. این داستانها اشاراتی دارند به کتاب مقدس (عهد عتیق)، تلمود و داستانهای آپوکریفایی. مضامین و شخصیتهای برگرفته شده از این منابع از داستانهای پیامبران و آموزههای اخلاقی یاد میکنند و روایات مربوط به زندگی زهدانه، آزمایش ایمان، پاداش و مکافات و حکمت الهی در تار و پود برخی از این داستانها تنیده شده است. داستانهایی نیز هستند که به زهد مسیحی اشاره دارند. این زهد بیشتر به صورت پشمینهپوشی، روزه گرفتن و عبادت در صومعه نمایان است. مانند پشمینهپوشی ذاتالدواهی در داستان ملک نعمان و فرزندانش و انزوا طلبیدن و در صومعه نشستن در داستان زن پرهیزگار که نویسنده سعی داشته داستان را به بنی اسراییل نسبت دهد.
دسته چهارم که موضوع اصلی این نوشتار را تشکیل میدهد، داستانهایی هستند که در آنها یا نام عارفان مسلمان به طور مستقیم آورده شده یا نام داستان یا شخصیت داستان با نام زاهد یا زاهدان یکسان است. از آنجایی که داستانهای عربی در خلال قرون چهارم تا ششم هجری قمری به هزار افسان اضافه شدهاند، توانستهاند نام و ذکری از عرفا و زاهدان قرون اولیه را با خود حمل کنند. از این رو برای درک بهتر راهیابی داستان اهل تصوف به کتاب هزار و یک شب باید درباره تصوف سخنی چند بیان کرد.
در نظر عارفان و متصوفه پیامبر و ائمه از نخستین زاهدان بودند و زندگی زاهدانهای داشتند. یاران پیامبر نیز پیرو چنین زندگیای بودند. از پیامبر و ائمه احادیث بسیاری در پیروی از زندگی زاهدانه روایت شده است. سهروردی در کتاب عوارف المعارف خویش با ذکر سند از انس بن مالک، یکی از زاهدان و عارفان، روایت کرده است که «پیامبر… پشمینه میپوشید.» و از امام صادق روایت شده است که: «هر کس در دنیا زهد پیشه کند، خداوند قلب او را کانون حکمت قرار میدهد و زبانش را بدان گویا میسازد و او را به عیوب دنیا؛ هم درد و هم درمان آن بینا میگرداند و وی را با سلامت از دنیا به بهشت میبرد.» اصحاب و یاران نزدیک پیامبر و آنهایی که به اهل صفه شناخته میشدند، در پیروی از سنت پیامبر که به منظور مبارزه با اشرافیت و دفاع از فقرا برخاسته بود، زهد پیشه کرده بودند. هجویری سلمان فارسی و ابوذر غفاری را از جمله این افراد ذکر میکند. به خاطر این افراد بود که برخی عارفان بر این باور بودند که کلمه تصوف از کلمه صفه و به معنای سکو مشتق شده است. درحالی که این کلمه به معنای پشمینهپوشی است.
پس زاهدان به منظور اعتراض به زندگی بیبند و بار آن زمان زهد پیشه کردند و گاه با خلفا با تندی سخن میگفتند. بدین صورت زهد در کنار زندگی جامعه بیاخلاق دوره اموی و عباسی پیش رفت و آداب و رسوم آن به تدریج جایی برای خود در میان داستانهای عامیانه باز کردند؛ یعنی در جایی که فرهنگ و باورهای یک ملت مجرای بروز مییابد. از این روست که هزار و یک شب را میتوان از قصههای عامیانهای دانست (هرچند که در این کتاب داستانهایی با مضمون تاریخی نیز وارد شده است) که عناصر زهد را در خود گنجانده است. وقتی در این کتاب از زهد سخن گفته میشود، قصد پشمینهپوشی و نماز و روزه و ذکر و گاه کرامات است. یعنی عناصری که در اوایل دوره اسلامی رایج بودند، چراکه بعدها با پیشرفت تصوف و ظهور عرفان جنبههای دیگر تصوف از قبیل سماع و قرب و محبت و مشاهده… به آن اضافه شد.
با تعمق در داستانهای هزار و یک شب داستانهایی را مییابیم که در آنها اشارات مستقیمی به زاهدان قرون اولیه شده است. به عنوان مثال حکایت بنده مقرب از زبان مالک بن دینار عارف قرن دوم بیان میشود. مالک در ضمن بیان داستان از عارفان دیگری مانند ثابت بنانی، نجی بهکار، محمد بن واسع، ایوب سجستانی، حبیب پارسی، حسان بن ابی سنان، عتبه غلام و صالح مزنی نام میبرد. در این داستان آمده که به خاطر خشکسالی که در بصره آمده مالک و یارانش به مصلا میروند و به درگاه خداوند استعاثه میکنند که باران باریده شود، ولی دعایشان مستجاب نمیشود. کمی بعد آنها جوان پشمینهپوش و سیهچردهای را میبینند که به مصلی میآید، دو رکعت نماز میخواند و سر به سوی آسمان کرده و با خدای خویش مناجات میکند. او هنوز مناجات خود را به اتمام نرسانده است که باران میبارد. مالک درمییابد که جوان شخصی عادی نیست. پس با یاران بهدنبال جوان میروند و مطلع میشوند که او یک غلام است. مالک او را میخرد تا خود به او خدمت کند. اما جوان که در مییابد راز بین او و خداوند فاش شده، از خداوند میخواهد که از این دنیا رحلت کند. خداوند نیز دعایش را مستجاب میگرداند و او را قبض روح میکند. آمدن چنین داستانی در هزار و یک شب در خور تأمل است، چرا که این داستان با تغییراتی چند در تذکرهای از ائمه ذکر شده است. طبرسی، فقیه ایرانی (۵۴۸-۴۶۸ ه.ق) در کتاب الاحتجاج خویش این داستان را از قول ثابت بنانی، یکی دیگر از یاران مالک، بیان میکند و شهر را مکه و محل را کعبه و آن جوان مستجابالدعوه را امام چهارم میداند و بخش دیگر داستان را حذف میکند.
متواتر بودن این داستان بیانگر رواج زهد و زاهدی در آن زمان است. خلیفهزاده پرهیزکار یکی دیگر از قصههای زاهدانه هزار و یک شب است که به زهد پسر هارونالرشید با نام احمد السبتی اشاره دارد. در هزار و یک شب هارون در مقام مردی خوشگذران و دنیا دوست به تصویر کشیده شده است. پس انتساب چنین پسری به او بسیار در خور توجه است. این درحالی است که اغلب عرفا اذعان میدارند که هارون الرشید پسری زاهد با همین نام داشته است. ابنعربی (۵۶۰-638 ه.ق) یکی از عارفانی است که در کتاب فصوصالحکم خود به احمد السبتی، پسر زاهد هارون الرشید، اشاره میکند. در کتابهای البدایه والنهایه ابنکثیر (زاده ۷۰۱ ق. درگذشته ۷۷۴) مفسر و محدث، صفوه الصفه ابنجوزی (۵۱۰ رمضان ۵۹۲ ه.ق) فقیه، محدث، متکلم و مورخ نام احمد السبتی برده شده است. حتی در کتاب التوابین ابن قدامه مقدسی (۶۲۰- ۵۴۱) به احمد السبتی اشاره شده و بخشی از کتاب به توبه هارون الرشید پرداخته است. احمد السبتی به زهد شهره دوران خود بود. هفتهای شش روز را روزه میگرفت و در روز شنبه روزه نمیگرفت، حرفهای در پیش میگرفت و با درآمد آن بقیه هفته را میگذراند، به همین دلیل به السبتی (شنبه) معروف بود. راه یافتن این داستان به هزار و یک شب و تصدیق عارفان به وجود چنین فرزندی برای هارونالرشید موید رواج زهد و انذار مردمان بهوسیله زاهدان است.
ابراهیم خوّاص از دیگر عارفان و زاهدانی است که داستان دختر باتقوی در هزار و یک شب را به خود اختصاص داده است. در این داستان از مسلمان شدن دختری ترسا به دست ابراهیم خواص سخن میرود. با تعمق در شرح حالی که در تذکره الاولیای عطار درباره این شخص آمده است، در مییابیم که ابراهیم با مسیحیان در ارتباط بوده است؛ چنانچه در یکجا از همراهی ترسایی با ابراهیم در بیابان و اسلام آوردن او سخن رفته است و در جایی دیگر از دیدار او با راهبی گفته شده که هفتاد سال در دیری به رهبانیت نشسته بوده است. آمدن چنین داستانی در هزار و یک شب و تذکرهالاولیا بیانگر نکات واقعی زندگی ابراهیم خواص و برخورد اسلام و مسیحیت است. حضور ابراهیم خواص در هزار و یک شب، نه تنها حاکی از شهرت او در بین عامه مردم بلکه رویکرد تسامحآمیز و تعامل بین ادیانی او در آن دوران را نیز به تصویر میکشد.
بررسی داستانهای ذکر شده و سایر داستانهای مشابه در هزار و یک شب نشان میدهد که زهد در این مجموعه داستانها، صرفاً به معنای پشمینهپوشی و ریاضتهای فردی نیست، بلکه دربردارنده ابعادی همچون انتقاد به قدرت حاکمان و ثروتاندوزی بیرویه بوده است. به علاوه زهد نه تنها عملی فردی، بلکه نوعی اعتراض اجتماعی به نابرابریها و فساد دستگاه حاکمه نیز به شمار میرود. از دیگر ابعاد اجتماعی این داستانها رواج عدالت، اخلاق و رفتارهای نیکو بوده است. از این روست که در این کتاب زاهدان در مقام افرادی عادل، درستکار و دلسوز به تصویر کشیده شدهاند که الگوی رفتاری مناسبی برای دیگران هستند.
هزار و یک شب، به عنوان یک اثر ادبی چندلایه و چندوجهی، بازتابی از فرهنگ، باورها و ارزشهای جوامع مختلف در طول تاریخ است. حضور داستانهای مربوط به زهد و زاهدان در این مجموعه، نشان میدهد که این مفهوم در دورههای مختلف، در بین مردم رواج داشته و تأثیر عمیقی بر باورها و رفتارهای آنها گذاشته است. این داستانها نه تنها به عنوان سرگرمی، بلکه به عنوان ابزاری برای آموزش اخلاق، ترویج ارزشهای معنوی و نقد وضعیت اجتماعی نیز مورد استفاده قرار میگرفتهاند. مقایسه داستانهای هزار و یک شب با منابع دیگر، مانند تذکرهالاولیا، نشان میدهد که برخی از این داستانها ریشه در واقعیت داشته و براساس زندگی شخصیتهای واقعی شکل گرفتهاند. با این حال، داستانها در هزار و یک شب، اغلب با عناصر داستانی و تخیلی آمیخته شدهاند و جنبه سرگرمکننده و آموزنده آنها تقویت شده است. بررسی این داستانها با رویکردی تاریخی و مردمشناختی، میتواند به درک بهتر فرهنگ و تاریخ جوامع اسلامی در گذشته کمک کند. هزار و یک شب نه تنها یک کتاب داستان، بلکه سندی ارزشمند از تاریخ اجتماعی و فرهنگی مردمان آن دوران است که زهد و زاهدان نیز بخشی از این تاریخ را تشکیل میدهند.
منابع
الندیم، محمد بن اسحاق. ۱۳۸۱ الفهرست. تحقیق رضا تجدد. تهران: اساطیر و مرکز بینالمللی گفتوگوی تمدنها
بلاذری، احمد بن یحیی. فتوح البلدان. ۱۳۳۷. چاپ اول ترجمه محمد توکل، تهران: نشر نقره،،
ثمینی، نغمه، ۱۳۷۹. عشق و شعبده. تهران: مرکز
چیتیک، ویلیام. ۱۳۸۵. عوالم خیال. ابن عربی و مساله اختلاف ادیان. چاپ دوم ترجمه قاسم کاکایی، انتشارات هرمس
طبرسی. الاحتجاج علی اهل اللجاج. ۱۳۸۱. چاپ اول، ج ۲، ترجمه احمد غفاری مازندرانی و مرتضوی. تهران
طسوجی، عبداللطیف. ۱۳۹۰. هزار و یک شب. جلد اول. چاپ چهارم. تهران: هرمس
طسوجی، عبداللطیف. ۱۳۹۰. هزار و یک شب. جلد دوم. چاپ چهارم. تهران: هرمس
عطار، فرید الدین. ۱۳۷۴. تذکرهالاولیا. تصحیح محمد استعلامی. تهران: زوار
زرینکوب، عبدالحسین. ۱۳۸۰. ارزش میراث صوفیه. چاپ دهم. تهران: امیر کبیر
زرینکوب، عبدالحسین. ۱۳۷۹. جستوجو در تصوف ایران، چاپ ششم، تهران: امیرکبیر
ستاری، جلال. ۱۳۶۸. افسون شهرزاد. تهران: توس
ستاری، جلال. گفتوگوی شهرزاد و شهریار. ۱۳۸۲. تهران: دفتر پژوهشهای فرهنگی با همکاری مرکز بینالمللی گفتوگوی تمدنها
سجادی، سید ضیاءالدین. ۱۳۸۹. مقدمهای بر عرفان و تصوف. چاپ چهاردهم. تهران: سمت
سراج طوسی، ابی نصر عبدالله بن علی. ۱۹۱۴. به کوشش رنولد آلن نیکلسون. لیدن: بریل
شیمل، آن ماری. ۱۳۸۱. ابعاد عرفانی اسلام. چاپ چهارم. تهران: دفتر نشر فرهنگ اسلامی
مارزلف. اولریش. ۱۳۷۱. طبقهبندی قصههای ایرانی. ترجمه کیکاوس جهانداری. تهران: سروش
مستوفی قزوینی، حمدالله بن ابی بکر. ۱۳۶۴. چاپ سوم، تاریخ گزیده، تحقیق عبدالحسین نوایی، تهران، امیرکبیر
مسعودی ابوالحسن علی بن حسین. ۱۳۷۰ مروج الذهب، جلد اول. ترجمه ابوالقاسم پاینده. تهران: علمی و فرهنگی
مسعودی ابوالحسن علی بن حسین. ۱۳۷۰ مروج الذهب، جلددوم. ترجمه ابوالقاسم پاینده. تهران: علمی و فرهنگی
مسعودی، علی بن حسین، ۱۳۸۴. اثبات الوصیه. قم: انصاریان
میر خواند، محمد بن خاوند شاه بن محمود میر خواند. ۱۳۸۰. تاریخ روضه الصفا فی سیره الانبیاء و الملوک و الخلفا. جلد اول. تصحیح جمشید کیان فر. تهران: اساطیر
هجویری، علی، ۱۹۲۶ م. کشف المحجوب، ج ۱، به کوشش ژوکوفسکی، سن پترزبورگ
Ch. Pellat. “Alf Layla Wa Layla, “ Encyclopædia Iranica, I/۸, pp. ۸۳۱-835; an updated version is available online at http: //www.iranicaonline.org/articles/alf-layla-wa
آرنت قبل از هر چیز دردِ حقیقت، و لاجرم در مورد محاکمهٔ آیشمن درد عدالت داشت.
بررسی مفهوم زهد در داستانهای هزار و یک شب
راز جذابیت هزار و یک شب
این کتابها باعث میشوند با صدای بلند بخندید و گاهی نیز شما را مجبور میکنند تا رسیدن به پایان کتاب، آنها را کنار نگذارید.
این کتابها نه تنها عشقی ناب و احساساتی بینظیر را به تصویر میکشند، بلکه بستری برای تفکر درباره جامعه، سرنوشت و انسانیت فراهم میآورند.