ایران: بسیاری از استادان قدیم در منزل خود جمعها و دیدارها یا محافل بحث و تبادل نظر داشتند که گاهی افراد برجسته تا عامی در آن شرکت میکردند. «شبهای انواریه» یکی از همین محافل خصوصیتر بود که در تاریخ فکر و اندیشه سرزمین ما جایگاه برجستهای داشته است.
«انواریه» عنوان محفل علمی و فلسفی بود که به ابتکار مرحوم استاد سیدعبدالله انوار (نسخهشناس، مصحح و فیلسوف برجسته معاصر)، مهدی محقق، امیرحسین آریانپور و محمدجواد فلاتوری در منزل انوار برگزار میشد و چون انوار از پایهگذاران این جلسات خصوصی و خود او در منزلش میزبان این نشستها بود، به «شبهای انواریه» مشهور شد. منزل انوار ابتدا در خیابان سعدی و در نزدیکی چهارراه سیدعلی قرار داشت و جلسات ابتدایی این محفل، در همان منزل خیابان سعدی برگزار میشد. این نشستها، بعدها به باغ انوار در دزاشیب منتقل شد و جالب اینجاست که با انتقال خانه انوار به شمیران، این جلسات و حضور افراد در آن، حکم تفریح و هواخوری و لذت بردن از طبیعتِ آن زمان شمیران را نیز پیدا کرده بود و بهواقع بحث و تبادل نظر با تفریح گره خورده بود. در ابتدا این جلسات در شب جمعه برگزار میشد و زمانی که به دزاشیب منتقل شد، جمعهشبها برپا میشد. شروع این جلسات از سال ۱۳۳۱ بود و تا اواخر دهه چهل یعنی حدود بیست سال ادامه پیدا کرد. در طول تاریخ برگزاری نشستهای انواریه، افراد زیادی به آن جمع اضافه شدند که سیداحمد فردید، محمدباقر هوشیار، ناصر فربد، علیاکبر شهبازی، ابوالحسن صدر، سیدعلی موسویبهبهانی، احسان نراقی، خدایار محبی، غلامرضا شهری، سیدمحمد انوار و سیدجعفر آشتیانی از جمله آن افراد بودند. ضمناً شرکتکنندگان از طیفهای مختلف فکری بودند و به همین دلیل سیدجعفر شهیدی که خود از باشندگان این نشستها بود، به زبان طنز و شوخی، به این جلسات لقب «سفینه نوح» داده بود.
به روایت مهدی محقق، «شهیدی یکبار به شوخی گفته بود این جلسهها سفینه نوح است و همهجور آدم در آن پیدا میشود! یکی آخوند است، یکی تودهای، یکی سابقاً تودهای بوده و یکی هم ارتشی!» مقصود از فرد ارتشی در این نقل قول، ناصر فربد است که نزد استاد انوار دانشنامه علایی را میخواند و از افراد ثابت و پردانش نشستهای انواریه به شمار میرفت. در این جلسات، هر زمان یکی از موضوعات کلیدی فلسفه، کلام یا ادیان مطرح و به بحث گذاشته میشد. برای مثال محمدجواد فلاتوری که در آن زمان معمم بود و بعدها استاد دانشگاه کلن و هامبورگ شد، بحثی از مسائل متافیزیکی را با جمع درمیان میگذاشت و بحث و جدل درمیگرفت. آغاز این جلسات هم مصادف با ایامی بود که انوار دروس حوزوی میخواند و از این جهت، میزبان جلسات، خود سبب شور و هیجان بحثها میشد. همچنین اگر کسی کتاب جدیدی مینوشت، درباره کتاب بحث و نقد پدید میآمد. به هر روی بحثها بسیار جدی، جنجالی و عمیق بود و گرچه این جلسات ماهیت سیاسی نداشت، ولی چون در آن مقطع زمانی، کشور بعضاً دچار تلاطمهای سیاسی میشد، جلسات انواریه رنگ و بوی سیاسی نیز به خود میگرفت. ناگفته نماند این محافل خصوصی در جوامعی که به لحاظ آزادیهای سیاسی و اجتماعی در رتبه پایینی قرار داشتند، بسیار مهم بودند و سبب رشد فکری جامعه میشدند. جلسات انواریه نیز در زمان خودش از محافل خصوصی پیشرو و مهم بود و حقیقتاً اگر کسی بخواهد محافل فکری آن ایام را موشکافانهتر بررسی کند، بیتردید جمع شبهای انواریه یکی از مهمترین محافل مورد بحث خواهد بود
تأملی در کاریکلماتورهای پرویز شاپور
مدتی است که بخش واژهگزینی فرهنگستان زبان و ادب فارسی، پایش را روی پدال گاز گذاشته و با سرعتی سرسامآور در جاده واژهسازی پیش میرود.
در حالوهوای دومین سال درگذشت «سیدعبدالله انوار»
روایتی از نیایش و سلوک اگزیستانسیل در دنیای مدرن
با این مطلب همراه شوید تا دربارهی خالق رمان «در جست و جوی زمان از دست رفته» بیشتر بدانیم.