جلوگیری از تکرار تاریخ
اعتراف میکنم نخستینبار وقتی سردبیر کتاب درس گرفتن از آلمانیها را برای معرفی در روزنامه به من داد، درحالی که به او میگفتم «بله، حتما معرفی میکنیم»، با خودم گفتم «حالا با این یکی چه کار کنم؟» انبوه کتابهایی که ناشران و دوستان مختلف برای معرفی دادهاند، دور کامپیوترم و در کمد چوبی کوچک کنار دستم تلنبار شده و تمام تلاشم آن است که میان آنها «االاهم فالاهم» کنم و اولویتیابی. نگاهی به جلد و پشت جلد کتاب کردم و این سوال در ذهنم شکل گرفت که «خب، ما ایرانیها چه درسی میتوانیم از آلمانیها و تجربه مواجهه آنها با نازیسم و فاشیسم بگیریم؟»
بی پاسخی این سوال برایم از این امر هم ناشی میشد که سوزان نیمن، نویسنده کتاب آن را در وهله نخست برای امریکاییها نوشته و میخواهد به آنها نشان بدهد آلمانیها چگونه توانستند با خودانتقادی و سنجش خود و تقویت احساس شرم و یادآوری و بازیادآوری جنایتهای نازیها، از تکرار دوباره این وقایع جلوگیری کنند، درحالی که امریکاییها در مواجههای مشابه با تاریخ شرمآور بردهداری خود موفق نبودند و به همین علت است که همچنان برخی رفتارها و گفتارهای نژادپرستانه در میان آنها دیده میشود.
حضور پر سر و صدا و جنجالی پرویز ثابتی، مسوول اداره سوم و به تعبیری مهمترین رکن ساواک بین سالهای ۱۳۵۲ تا ۱۳۵۷، در تظاهرات مخالفان جمهوری اسلامی در ۲۳ بهمن ۱۴۰۱ و مهمتر از آن واکنش بسیاری از ایرانیان در برابر آن اما نشان داد که خوانش و بلکه بازخوانی کتاب «درس گرفتن از آلمانیها» برای ما ایرانیان هم بسیار ضروری و حیاتی است. جالب است که مقدمه مترجم این کتاب، محمد مصطفی بیات، با نقل قولی از شاهرخ مسکوب از کتاب پرخواننده «روزها در راه» شروع شده، آنجا که مسکوب ذیل تاریخ نهم دی ماه ۱۳۵۷ نوشته: «امروز صبح رفتم سازمان سر و گوشی آب بدهم. گفتند چهارشنبه… مردم خانهای را در کوچه مهتاب خیابان بهار آتش زدند. خانه سه طبقه است. دو طبقه مسکونی بود و زیر زمین سراسری شکنجهگاه بود با تمام آلات و ابزار شکنجه از تخت آهنی سه طبقه برای گرم کردن شکنجه شونده تا دستگاههای ناخنکشی، شوک برقی، دستبند و…»
درباره ساواک و عملکرد آن از سوی رسانههای رسمی جمهوری اسلامی در طول چهل و چند سال گذشته، کم گفته و نوشته و ساخته نشده. مخالفان پهلویها هم در این باره بسیار داد سخن سر دادهاند و از شکنجهها و برخوردهای خشونتآمیز و رعبآور ساواک زیاد گفتهاند. اما طرفداران آن رژیم معمولا در این باره سکوت کردهاند یا سعی کردهاند به توجیه عملکرد آن بپردازند. در سالهای اخیر که سلطنتطلبها در رسانههایشان کوشیدهاند تصویری «گل و بلبل» و سراسر بیعیب و نقص از آن دوره ارایه کنند، برخی از ایشان برخوردهای رعبآمیز و سرکوبگرانه ساواک را انکار کردهاند یا حتی پا را فراتر گذاشتهاند و مدعی شدهاند که برخورد ساواک و نهادهای امنیتی و سرکوبگر رژیم پیشین، حتی آنقدر که شایسته و بایسته است، تند نبوده. تلویحا یا صراحتا به این معنا که اگر (و ای کاش!) ساواک و رژیم پهلوی شدیدتر و خشنتر با مخالفان برخورد میکرد، انقلاب به وقوع نمیپیوست!
در همین راستا، پرویز ثابتی در کتابی با عنوان «در دامگه حادثه» که سال ۱۳۹۱ در گفتوگو با عرفان قانعی فرد خارج از ایران منتشر کرد و در داخل هم واکنشهای فراوان همراه داشت، مدعی شد در سالهای پایانی رژیم پهلوی، همواره به مقامات بالادستی خود به ویژه شاه اصرار میکرده که ساواک باید برخورد شدیدتری با مخالفان کند و اگر چنین میشد، رژیم پیشین سقوط نمیکرد.
به این ادعا نمیپردازیم که آیا واقعا ساواک و نهادهای و نظامی و انتظامی رژیم پیشین با مخالفان مماشات میکردند یا خیر؟ درباره منطق امنیتی نگاه ثابتی برای مواجهه با اعتراضات و مخالفتهای مردم و گروههای سیاسی و اجتماعی هم بحث نمیکنیم. نگرشی که نشان میدهد، ثابتی مثل همه امنیتیهای خشن و بله قربان گو، بهرغم آنکه ادعا شده در دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران درس خوانده و همواره از هوش و ذکاوتش سخن میگویند، حتی سی سال بعد از انقلاب هم کماکان تصور میکند با خشونت و سرکوب میشد جلوی یک رویداد بزرگ سیاسی و اجتماعی را گرفت و از درک ریشههای آن ناتوان است.
موضوع فعلا با توجه به کتاب درس گرفتن از آلمانیها، واکنش آن دست از ایرانیان ظاهرا تحصیلکردهای است که میکوشند با خودفریبی یا گمراه کردن دیگران، بر اعمال غیراخلاقی ساواک سرپوش بگذارند یا آنها را فراموش و انکار و توجیه کنند. مترجم کتاب درس گرفتن از آلمانیها، در مقدمه این جمله بسیار مشهور جورج سانتایانا فیلسوف اسپانیایی قرن نوزدهمی را آورده که «هر کس در یادسپاری و یادآوری گذشته کوتاهی کند، محکوم به تکرارش است.» سوزان نیمن، نویسنده این کتاب در مقابل فراموشی و فریب خود و دیگران، از «تسویه حساب با گذشته» سخن میگوید، پذیرش بار مسوولیت، یادآوری اقدامات زشتی که مرتکب شدهایم و شرمندگی در برابر رنج ناضرور و غیراخلاقی که به دیگران تحمیل کردهایم. بدون این سازوکار، به نوشته استنلی کاول، «تاریخ ما را ترک نخواهد کرد» و جنایتهای گذشته، بارها و بارها تکرار خواهد شد.
پیشنهاد کتابخوانی رؤیا دستغیب
پیشنهاد کتابخوانی مریم نصراصفهانی
پیشنهاد کتابخوانی شیما بحرینی
پیشنهاد کتابخوانی گیتی صفری
پیشنهاد کتابخوانی آناهید خزیر