سیبوک: از همان لحظه که چیزهای عجیبی میبینید و میشنوید است که همه چیز کمکم برایتان واضحتر میشود؛ تماسهای مرموز، بهانههای مختلف برای دیر کارکردن، فاصلهٔ احساسی و فیزیکی غیرقابل توضیح و بسیاری نشانههای دیگر که حاکی از سرد شدن شریک زندگیتان و احتمالاً خیانت است. فهمیدن اینکه شریک زندگیتان به شما خیانت کرده میتواند احساسی مانند افتادن یک تُن آجر بر روی شما داشته باشد و ضربهٔ سختی به شما بزند و ممکن است حتی در وضعیت بسیار بحرانی قرار بگیرید.
تولستوی میگوید همهٔ روابط شاد مانند هم هستند، اما هر رابطهٔ مشکلدار به روش خاصِ خود منحصربهفرد است. اما سؤال در مورد وفاداری افراد و اینکه چرا برخی از افراد در رابطه وفادار میمانند و برخی دیگر نه، نسبتاً سؤالی ساده است و جواب آن نیز به راحتی پیدا میشود. اما در مقابل خیانت باید چه کنیم؟
طبق نظر مارک منسن نویسندهٔ کتابهای «اوضاع خیلی خراب است» و «هنر ظریف رهایی از دغدغهها»، خیانت چه از طرف زنان و چه از طرف مردان چندان غیرمعمول نیست. درواقع، نظرسنجیها تخمین میزنند که تقریباً در یک چهارم ازدواجها در مقطعی خیانت رخ خواهد داد. برای بسیاری از مردم منطقی بودن در مورد خیانت بسیار سخت است. کسی که با خیانت مواجه میشود معمولاً شروع به نشاندادن رفتارهای خشونتآمیز نسبت به خودش و دیگران میکند و ممکن است آنهایی را ببینید که ناگهان در خیابان یک سطل زباله را چپه میکنند! بسیاری از افرادی که خیانت میبینند نیز آنقدر غمگین و ناراحت میشوند که نمیتوانند از نظر منطقی موقعیت خود را بسنجند و به آن فکر کنند که اگر چنین کاری میکردند، میتوانستند تغییرات و علائم هشداردهنده را از کیلومترها پشتسرشان ببینند.
پس اگر بخواهیم منطقی به مقولهٔ خیانت نگاهی بیندازیم چه میشود؟ درست است که شاید الگوریتمهای ریاضی چندان عاشقانه و احساسی به نظر نیایند اما خب مقولهٔ خیانت هم چندان عاشقانه و احساسی نیست. پس بیایید با هم نگاهی به الگوریتم مارک منسون برای خیانت بیندازیم!
رضایتمندی شخصی > صمیمیت = خیانت
به زبان سادهتر زمانی که فرد تنها به نیازها و رضایت شخصی خودش فکر میکند و به آن بیشتر از صمیمیت در رابطه اهمیت بدهد، احتمالاً خیانت رخ خواهد داد. طبیعی است که بخواهید بدانید چرا شریک زندگیتان به شما خیانت کرده است اما بهندرت پاسخ ساده و سرراستی برای اینکه چرا یک نفر خیانت میکند وجود دارد. شاید رابطهتان مشکلات خاصی داشته یا شاید مسئله مربوط به گذشتهٔ شریک زندگیتان شود یا شاید به خودِ شما و ارتباطتان با یکدیگر بگردد.
دلیل خیانت هر چه که باشد، احساسات پیچیدهای را تجربه خواهید کرد که باید بتوانید با آنها کنار بیایید و تصمیم درستی بگیرید و از مسائل بگذرید. چند نکتهای که در ادامه میگوییم میتوانند به شما کمک کنند تا با عواقب خیانت کنار بیاید.
پذیرش احساسات
احساسات خود را بپذیرید. شوک، بیقراری، ترس، درد، افسردگی و سردرگمی طبیعی است. احتمالاً برای مدتی احساس میکنید که سوار یک ترن هوایی شدهاید. زمان میبرد تا از رنج داشتن شریکی بیوفا گذر کنید. انتظار نداشته باشید که این احساسات منفی و حس بیاعتمادی خیلی زود از بین برود حتی اگر سعی دارید شریک زندگی خود را ببخشید و رابطهتان را ترمیم کنید یا شانسی دوباره به آن بدهید. همهٔ چیزهایی که با هم ساختهاید تغییر کرده است و طبیعی است که غم آنچه زمانی با هم به اشتراک گذاشته بودید را بخورید.
دنبال انتقام نباشید
دیدن خیانت میتواند باعث خشم شود. زمانی که خشمگین هستید، اولین غریزهٔ شما ممکن است این باشد که به شریکتان با ارتباط برقرارکردن با دوستانش صدمه بزنید یا به این فکر میافتید که خودتان هم به طرف مقابل خیانت کنید. ممکن است از انجام این کارها یک رضایت موقتی برایتان به وجود بیاید اما درنهایت میتواند همهچیز خرابتر شود و برعکس بهجایش در حالت خشمگین باقی بمانید. بهجای آن باید سعی کنید خودتان را به تنهایی یا رابطهتان را ترمیم کنید. قبل از اینکه به خانوادهٔ خود بگویید نیز فکر کنید. آنها احتمالاً در مورد اینکه چه کاری باید انجام بدهید نظراتی خواهند داشت. اما هیچکس دیگری واقعاً نمیتواند بفهمد که درحال حاضر به شما چه میگذرد. بهتر است که خودتان یا با کمک یک مشاور به این فکر کنید که قدم بعدی چه باید باشد.
مراقبت از خود
ممکن است به دلیل استرس و فشارهای روانی دچار حالت تهوع، اسهال، مشکلات خواب (کم یا زیاد)، لرزش، مشکل در تمرکز شوید یا دوست نداشته باشید اصلاً لب به غذا بزنید یا حتی پرخوری کنید. پس از پایان شوک اولیه، تمام تلاش خود را بکنید تا غذاهای مناسب و مغذی بخورید، یک برنامهٔ روتین و منظم داشته باشید، ساعتهای منظمی بخوابید، هر روز کمی ورزش کنید، مقدار زیادی آب بنوشید و تا جایی که میتوانید سر خودتان را گرم کنید.
بازی سرزنش
بههیچ عنوان وارد بازی سرزنش نشوید! شریک زندگیتان، خودتان یا حتی آن شخص سوم رابطه را سرزنش نکنید چون این کار هیچ چیزی را تغییر نخواهد داد و تنها انرژی شما است که به هدر میرود. سعی کنید نقش قربانی را بازی نکنید یا اگر توانستید بیخودی برای خودتان احساس تأسف نکنید. این فقط باعث میشود احساس ناتوانی به شما دست بدهد و دچار حالتهای بدتری بشوید.
دست بجنبانید
اگر فکر میکنید که این خیانت به احتمال زیاد پایان رابطهتان را رقم خواهد زد، کمی عمیقتر به مسائل مختلف فکر کنید و دست به عمل بزنید. مثلاً اگر پول کافی برای پرداخت هزینههای ضروری دارید بهتر است که محل زندگیتان را از همسرتان جدا کنید. اگر از پارتنر خود خیانت دیدهاید، بهتر است که او را از همه جا مسدود کنید، شبکههای اجتماعی او را حذف کنید و به هیچ عنوان دنبال این نباشید که بفهمید چه کار میکند. خیانت یکی از سختترین چالشهای یک رابطه است اما همیشه به معنای پایان آن نیست. این شما هستید که باید یاد بگیرید چطور جلو بروید و مرحلهٔ بعدی زندگی خود را تنهایی یا به همراه شریک زندگیتان ادامه دهید.
کتابهای زیر را بخوانید
خواندن کتابهایی دربارهٔ خیانت، میتواند بینشهای ارزشمندی دربارهٔ پیچیدگیهای رفتار انسانی و انگیزههای پشت رفتارهای نادرست دیگران را در اختیار شما قرار دهد. همچنین کتابها اغلب ابعاد روانشناختی، اجتماعی و اخلاقی خیانت را بررسی میکنند و به خوانندگان اجازه میدهند هم درک بهتری از چرایی خیانت افراد و پیامدهای آن داشته باشند و هم در مواجهه با آن یاد بگیرند چطور باید خودشان را کنترل و رفتار کنند. با مطالعهٔ کتابهای خودیاری و رمانهایی که در ادامه به شما معرفی میکنیم، میتوانید آگاهی عمیقتری از تأثیر خیانت بر افراد و جامعه به دست بیاورید.
وقتی همه چیز از هم میپاشد | پما چودرون | حسام شیخ حسنی | نشر میلکان
در لحظههایی که کنترل امور از دستمان درمیرود، که دچار اضطراب و پریشانی میشویم، که ترس ازدستدادنِ داشتههایمان همهٔ وجودمان را میگیرد، بهترین راهی که میتوانیم پیش بگیریم چیست؟ پاسخ پما چدرن در وقتی همهچیز از هم میپاشد احتمالاً برخلاف انتظارات و توصیههایی است که شنیدهاید. چدرن با آموزههایی که از بودیسم الهام گرفته و، با زبانی صریح و تجربیات شخصی خود، به ما میگوید که ارتباط برقرار کردن با این موقعیتهای ترسناک و دشوار میتواند بهگونهای که هرگز انتظارش را نداشتیم قلبمان را شکوفا کند و از ما شخصیتی متفاوت بسازد. کتاب وقتی همهچیز از هم میپاشد (توصیههایی قلبی برای زمانهای سخت) اثر پما چُدرُن یا چودرون راهب بودایی آمریکایی است. این کتاب اولینبار در سال ۱۹۹۶ منتشر شد. نویسنده این کتاب را براساس تجربیات شخصی خودش در زندگی بهعنوان یک راهب نوشته است و در این کتاب به مسائلی مانند غلبه بر مشکلات زندگی، احساس معنویت و رشد شخصی پرداخته است. او، با بهرهگرفتن از داستانها و مثالهای خود، راهکارهایی را به ما توصیه میکند که بتوانیم از دشواری و فشار لحظات زندگی برای شناخت بهتر خود و تغییر کلیشههای ذهنی استفاده کنیم.
تو خودْ عشقی باش که در جستن آنی راهنمای شما در سفرِ بازگشت به سرشت حقیقی و پیوند دوباره به قلبتان است، و اطلاعات و ابزارهای لازم برای این کار را در اختیارتان قرار میدهد. با گذر از فصلهای این کتاب میآموزید که چگونه دوباره با تمام ابعاد وجودتان ـ جسم، ذهن و روح ـ ارتباط برقرار کنید و خود شرطی شدهتان را بشناسید؛ همان کسی که در روابطتان در نقش او فرو میروید. این کتاب، کتابی راهنما برای بهبود روابط اثر دکتر نیکول لپرا روانشناس و نویسندهٔ پرفروش نیویورک تایمز است. این کتاب اولینبار در نوامبر سال ۲۰۲۳ منتشر شد و پس از انتشار پرفروشترین کتاب نیویورک تایمز شد. با مطالعهٔ این کتاب میتوانید چرخههای تکراری روابط خود را بشکنید، به آرامش برسید و روابطتان با دیگران را بهبود ببخشید.
زمانی که احساس میکنیم در زندگی گم شدهایم، اولین واکنش غریزی ما یافتن مکانی امن برای آرامش روح و روانمان است؛ مکانی در عالم درون درون. گمشدن تلنگری است برای ایجاد دوبارهٔ ارتباط، برقراری ارتباط معنادار با دیگران. در وهلهٔ اول باید با خودمان ارتباط برقرار کنیم و برای این کار ابتدا باید درک مشترکی از زبان احساسات و تجربیات انسانی داشته باشیم. برنه براون در دو دههٔ گذشته مشغول بررسی و مطالعهٔ ارتباط احساسات، افکار و اعمال انسانی بوده است. او طی تحقیقات گسترده و مداوم به این نتیجه رسیده که مرزهای زبان همانا مرزهای جهان ماست. زبان دریچهٔ ورود به معناسازی، ارتباط، یادگیری و خودآگاهی است. حالا او در کتاب اطلس دل ما را به سفری با هشتادوهفت احساس و تجربه میبرد که معنای انسان بودن را تعریف میکنند. او در این کتاب نقشۀ راه ارتباط معنادار را ترسیم کرده است و زبان و ابزاری در اختیار ما قرار میدهد تا به کمکشان به جهانی از انتخابها و فرصتهای جدید راه بیابیم. کتاب اطلس دل سال ۲۰۲۱ منتشر شد و بلافاصله پرفروشترین کتابِ خودیاری نیویورک تایمز شد.
دیر یا زود واقعیت به شما سیلی خواهد زد. از دست دادن کسی، بیماری، خیانت یا وقایع ناخوشایند دیگر، به طور غیر منتظره به سراغتان میآید و شما را از درون سست میکند. در آن لحظات، این کتاب خردمندانه همان خیری است که میتوانید به آن چنگ بیندازید تا نجات پیدا کنید. کاری پیشتر بیشتر از تسکین دردها انجام میدهد، هدایتتان میکند و در مرحله رشد و باز پروری کمکتان میکند. سیلی واقعیت اثر دکتر راس هریس مربی و درمانگر بریتانیایی است. دکتر راس هریس یکی از درمانگرانی است که کتابهایش را براساس درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد (ACT) مینویسد. کتاب سیلی واقعیت در سال ۲۰۱۱ منتشر شد و دکتر رایس هریس در این کتاب از سیلی واقعیت میگوید؛ مشتی که روزگار ناگهان در اشکال مختلف مانند طلاقی ناخواسته، مرگ یکی از عزیزان، بیماری و غیره بر چانهٔ ما وارد میکند و بین آنچه داریم و آنچه میخواهیم فاصله میاندازد. از نظر دکتر راس هریس هر چه سیلی واقعیت محکمتر باشد یا درواقع هر چه این شکاف بزرگتر باشد پُرکردن آن سختتر خواهد شد. او در کتاب سیلی واقعیت با داستانهای واقعی از زندگی خودش و تمرینهایی ساده به شما نشان میدهد چطور به مسائل خارجی زندگی وابسته نشوید و درعوض آرامش و رضایت را در درون خود بیابید.
ترس، غم، فقدان، ناامیدی؛ ریچل هالیس تمام اینها را تجربه کرده است و میداند که شما نیز با آنها مواجه شدهاید. حالا او شما را بهسمت دیگر این مسیر میبرد. ریچل هالیس، پرفروشترین نویسندۀ نیویورک تایمز، با شوخطبعی خاص، صداقت خالصانه و بیان داستانهای خصوصی زندگیاش، به مخاطبانش نشان میدهد که چگونه لحظات سخت را بهعنوان تجربیات آموزندهای ببینند که اعتبار و پیشرفت برایشان به ارمغان میآورد. کسانی که پرفروشترین کتابهای نیویورک تایمز او، خودت باش دختر و شرمنده نباش دختر، را خواندهاند، میدانند که او میخواهد شاهد تغییر و تحول مردم باشد. وقتی دوران سخت فرا میرسد و غم و عدماطمینان از آینده بر زندگی سایه میافکند، تغییر و تحول غیرممکن بهنظر میرسد. ریچل هالیس در این کتاب یادآور میشود که شیوۀ مقابله با غم و اندوه به خودتان بستگی دارد؛ میتوانید از این دوران به شکلی بهتر بیرون بیایید، تجربه بهدست بیاورید و پیشرفت کنید.
نیروهای پنهان ـ خاطرات روابط ضعیف یا آسیبزنندهٔ گذشته ـ احساسات و عواطف سرکوبشدهای را تحریک میکنند که اغلب خارج از آگاهی ما هستند. گرچه ما میخواهیم دوست داشته باشیم و دوست داشته شویم، رشد کنیم و تغییر کنیم؛ اما این نیروها میتوانند ویران کنند و باعث خرابی در روابط شوند. ویلیام جی. ماتا رواندرمانگر مشهور در کتاب چگونه رابطههایمان را خراب میکنیم که در سال ۲۰۰۶ منتشر شد توضیح میدهد که این سناریو آنقدر رایج است که اغلب افراد حتی بدون اینکه بهطور کامل دلیل آنچه بینشان اتفاق افتاده بدانند، از هم جدا میشوند. در بسیاری از موارد، خاطرات ماندگار اما ناخودآگاهِ ما درسهایی هستند که از دوران کودکی آموختهایم. این درسها ممکن است در رابطهٔ فعلی هیچ ارتباط یا توجیه واقعی نداشته باشند، اما میتوانند به شدت بر آن تأثیر بگذارند و به بازیهای زناشویی، روابط خارج از رابطه و اعتیاد منجر شوند یا شما را تبدیل به والدی بد کنند و به مجموعهای از اقدامات مضر دیگر نیز دامن بزنند. ماتا در این کتاب استدلال میکند که ما میتوانیم یاد بگیریم این ردپاها را بشناسیم و برای ایجاد یا حفظ روابط درست از آنها عبور کنیم. این کتاب به ما کمک میکند چرخههای نادرست ذهنمان را بشکنیم.
چقدر طول میکشد تا بوی کسی که دوست داشتی را فراموش کنی؟ چه زمانی دست از دوست داشتن آنها خواهیم کشید؟ وقتی شوهر کلویی او و فرزندانش را بهخاطر زنی دیگر ترک میکند، کلویی ویران میشود. بهطور غیرمنتظرهای پدر شوهرش که البته روابط چندان صمیمانهای نیز با هم نداشتند، با خِرد شخصی خود به او در مورد زندگی و عشق کمک میکند. در این رمان که در سال ۲۰۰۲ منتشر شد و به زیبایی نوشته شده است آنا گاوالدا نویسندهٔ فرانسوی بهطرز تلخی به شکنندگی روابط انسانی میپردازد.
روزی که رهایم کردی اثر النا فرانته نویسندهٔ ایتالیایی است که در سال ۲۰۰۲ به زبان ایتالیایی و در سال ۲۰۰۵ به زبان انگلبیسی منتشر شد. نویسنده در این رمان زیبا داستان یک زن ایتالیایی را روایت میکند که در تورین زندگی میکند و شوهرش پس از پانزده سال زندگی مشترک بهطور ناگهانی او را ترک میکند. در سال ۲۰۰۵ کارگردان ایتالیایی روبرتو فانزا فیلمی براساس همین رمان ساخت. کل داستان این رمان براساس پایان یک ازدواج بهظاهر محکم و شاد است. این زن که در اواخر ۳۰ سالگی خود است، در ابتدا که همسرش به او میگوید قصد دارد او را ترک کند، فکر میکند که همسرش جدی نیست اما به زودی متوجه میشود که او را بهخاطر زن دیگری ترک کرده است. پایان ازدواج ۱۵ ساله به یک بحران عمیق برای او تبدیل میشود، او باید دوباره کار کند و بتواند از دو فرزندش نگهداری کند و روی پای خودش بایستد. زمانی که اولگا مطمئن میشود که همسرش با دختر یکی از همکارانشان رابطه دارد، از هم میشکند و زمانی که همسرش و دوست دختر جدیدش را در خیابان ملاقات میکند شروع به تجزیه و تحلیل زندگی و روابط و خطاها و شکافهایی میکند که در طول زندگی مشترک آنها را نادیده گرفته است.
مدیریت بحران خیانت: پذیرش و مراقبت
تجربهٔ خیانت ممکن است مانند ضربهای سخت و ناگهانی زندگی هر فردی را در هم بپاشد و او را با چالشهای بزرگی روبهرو کند. اما با پذیرش احساسات، مراقبت از خود، اجتناب از رفتارهای خشونتآمیز و وقت گذاشتن برای خودتان میتوانید از این دوران سخت عبور کنید و تصمیمات منطقی و بسیار آگاهانه بگیرید. همچنین مطالعه و آگاهی از دلایل و پیامدهای خیانت میتواند به درک و مدیریت بهتر این تجربه کمک کند و شما میتوانید این وضعیت را به فرصتی برای رشد شخصی تبدیل کنید.
اولین عینکها در قرن سیزدهم در ایتالیا ساخته شدند و طراحی اولیه آنها برای افرادی بود که نیاز به خواندن متون مقدس داشتند.
کتابهایی دربارهی خیانت
به باور ایگلتون، انسانشناسی سیاسی مارکس از مفهومی بسیار گسترده از کار مایه میگیرد، از مفهوم تن انسان به منزله سرچشمه زندگی اجتماعی.
: آیا همه چیز در زندگی ما از پیش تعیین شده است یا اینکه خودمان باید با انتخابهای آزادانهمان مسیر زندگی را تعیین کنیم؟
زیستجهان صرفاً یکی از موضوعات متعدد برای پژوهشهای فلسفی نیست، بلکه زمینهای است که فلسفه باید بر آن بایستد.