سواد زندگی؛ توسعه توانمندیهای فردی: آیا دوران بدی را پشت سر میگذارید؟ آیا یافتن امید در شکافهای زندگی روزمره برای شما سخت است؟ اگر چنین است، ایده خوبی است که تمام دلایلی را که زندگی برای آنها ارزشمند است و حتی میتواند شادی بخش باشد، به خاطر بسپارید.
دلایل زیادی برای زندگی کردن وجود دارد. با این حال، گاهی اوقات، همه چیز پیچیده و درهم میشود و ما به طور کامل امید خود را از دست میدهیم.
انگار وارد خانهای شدهایم که نور خوبی داشت، بعد به تدریج یکی یکی همه لامپها را شکستند. و ما به ناگاه در تاریکی رها شدیم، در ابعادی بیشکل پر از حفرهها و کوره راهها.
چگونه میتوانیم این لحظات تاریکی و رنج را مدیریت کنیم؟
همانطور که ویکتور فرانکل متخصص مغز و اعصاب و روانپزشک میگفت، آنچه واقعاً ما را به حرکت رو به جلو سوق میدهد، یافتن معنا و هدف در وجود خود است. این کلید است.
بنابراین، ایده خوبی است که در لحظات تاریکی روی آن پرتوهای نور تأمل کنید.
وقتی هیچ چیز خوب پیش نمیرود، تجربه درد عاطفی و ناامیدی طبیعی است. با این حال، این لحظات همیشه موقتی هستند. دیر یا زود، شرایط ما تغییر میکند و متوجه میشویم که زندگی مراحل مختلفی دارد و ارزش زندگی کردن در هر یک از آنها را دارد.
گاهی اوقات ممکن است این ایده به ذهن شما خطور کند که زندگی ارزش زیستن ندارد. این درک تیره همیشه محصول افسردگی یا یک اختلال روانی نیست. در واقع، هر یک از ما میتوانیم این افکار را تجربه کنیم.
احساسات بد، زمانی که همه چیز اشتباه میشود، و هیچ چیز خوب پیش نمیرود، چیزی است که کاملاً قابل قبول و قابل درک است.
با این حال، در آن لحظاتی که امیدتان از بین میرود، مهمتر از همیشه این است که چیزی را که منطقی است نگه دارید. دانشگاه مانیتوبا (کانادا) تحقیقی را انجام داد که نشان میدهد چقدر ایمان و دین برای برخی افراد مهم است.
اما، هر کدام از ما دلایل خاص خود را برای زندگی داریم.
در واقع دلایل زیادی برای زندگی کردن وجود دارد، اما دلایلی وجود دارد که مثل چراغ راهنما عمل میکنند.
در اینجا میتوانید از آنها مطلع شوید. همچنین ممکن است دوست داشته باشید که چگونه به کسی که به خود آسیب می زند کمک کنید.
زندگی مثل اقیانوس است. مثل جزر و مد همیشه در حال حرکت، روان و مدام در حال تغییر. در حالی که درست است که امواج میتوانند شما را به پایین بکشند، اما پس از مدت کوتاهی، آرامش همیشه باز میگردد.
بنابراین، در حالی که ممکن است امروز همه چیز برای شما بسیار بد پیش رود، هیچ رنجی برای همیشه باقی نمیماند. به یاد داشته باشید، فردا، همه چیز ممکن است تغییر کند.
وقتی ناامیدی شما را به دام میاندازد، ذهن شما ماهرانه شما را فریب میدهد. این یعنی باور کنید که هیچ کس شما را دوست ندارد. اما به یاد داشته باشید، افرادی هستند که شما برای آنها همه چیز هستید، شخصیتهایی که شما را همان طور که هستید دوست دارند. آنها بدون توجه به هر شرایطی و در هر شرایطی در کنار شما هستند.
گاهی اوقات شاد بودن واقعاً ساده است. شما فقط باید کاری را که دوست دارید انجام دهید، و به زودی خواهید دید که زمان دیگر وجود ندارد.
هنر، موسیقی، ورزش، آشپزی، فیلم، کتاب. هر کس یک علاقه یا سرگرمی دارد که آنها را وارد یک محیط منحصر به فرد میکند که در آن هارمونی و آرامش حاکم است.
بنابراین، به یاد داشته باشید، زمانی که همه چیز خراب میشود، پناه ببرید به انچه در شما شور و شوقی برای زیستن فراهم میکند.
در سال ۲۰۱۷، انجمن روانشناسی آمریکا (APA) نقش حمایت اجتماعی و دوستی برای سلامت روان را برجسته کرد. در واقع، آنها دریافتند که دوستان متحدانی هستند که به به زدگی معنا، نشاط، شادی و تجربیاتی میبخشند که هرگز فراموش نمیکنیم. و شک نکنید، در آینده با افراد خاصتری آشنا خواهید شد.
همه ما روزهای بدی را پشت سر میگذاریم. در آن لحظات تاریک، باید به یاد داشته باشید که چه چیزی زندگی شما را روشن میکند تا بتوانید امید را دوباره به دست آورید.
دلایل زیادی برای زندگی کردن وجود دارد. یکی از آنها دستیابی به اهداف و کشف این است که بسیاری از رویاهای شما به حقیقت میپیوندند. شاید همین امروز، به طرز عجیبی راهی برای تحقق یکی از آرزوهای شما محقق شود.
همه ما برای پیروزی، گاهی اوقات مجبوریم زمین بخوریم و بیفتیم یا یک قدم به عقب برداریم. اما در نهایت به اهداف خود خواهیم رسید.
ر دوران بدی را پشت سر میگذارید، به یاد داشته باشید که تنها نیستید.
لئونارد کوهن جمله معروفی دارد که میگوید: «در هر چیزی یک شکاف وجود دارد، نور از این طریق وارد میشود». در واقع، بسیاری از ما به نوعی با زخمهای نامرئی زخمی شدهایم. اما، با کمال تعجب، با وجود شکسته شدن، در پایان، شما بهبود مییابید. آن وقت است که به نقاط قوت موجود در خودتان هم خود و هم دیگران پی میبرید. فقط باید صبور باشید.
در میان دلایل متعدد زندگی، لذت بردن از آزادی یکی از مهمترین آنهاست. همیشه زمانی فرا میرسد که متوجه میشوید میتوانید تصمیم بگیرید و مسیر خود را ترسیم کنید. شما عروسکی نیستید که با ریسمانی گره خوردهاید که دیگران آن را دستکاری میکنند. شما میتوانید آنچه را که میخواهید برای خود انتخاب کنید. و این یک احساس فوق العاده است.
مهم نیست ۱۳، ۲۰ یا ۸۰ ساله باشید، عشق همیشه ارزشش را دارد. عشق سوخت زندگی است. جرقهای است که شما را با جهان در همه سطوح مرتبط میکند.
شاید شما عاشق شده باشید و رنج و شکست عایدتان شده باشد اما هر روز روزی دیگر است.
شما هنوز فرصت دارید عشق بورزید و دوست داشته شوید. این فرصتها را از دست ندهید.
همیشه ممکن است در گوشه و کناری کسی باشد که بتواند آنچه را که دیگران شکستند را التیام بخشد و رنگ را به دنیای شما بازگرداند.
خودتان را دست کم نگیرید شخصی را که هر روز در آینه خود میبینید کنار نگذارید. شما کسی هستید که واقعاً در دنیا مهم هستید. در واقع صرف حضور شما ارزشمند است.
علاوه بر این، شما مجبور نیستید چیزی را به کسی ثابت کنید. بنابراین، خود را مقایسه نکنید. توجه خود را به خودتان و آنچه شما را خوشحال میکند متمرکز کنید.
در مورد موفقیت یا دستیابی به چیزهای بزرگ وسواس نداشته باشید. همین که تو باشی، اینجا باشی و احساس خوبی داشته باشی کافی است.
دلایل زیادی برای زندگی کردن وجود دارد. مثلاً لذت خلق چیزی با دست و احساساتت، تلاش و خلاقیت. لازم نیست مهندس باشید طراحی، نوشتن و خلق کردن به شما کمک میکند تا همه چیز را درک کنید.
همانطور که گراهام گرین میگوید: “گاهی اوقات تعجب میکنم که چگونه همه کسانی که نمینویسند، آهنگسازی نمیکنند یا نقاشی نمیکنند، میتوانند از جنون، مالیخولیا، وحشت و ترسی که ذاتی در شرایط انسان است فرار کنند.”
طبیعت خانه آرامش و زیبایی است که اغلب به شما پناهگاهی میدهد که بسیار مورد نیاز است. در واقع، چیزهای کمی خوشایندتر از جنگل در سحر وجود دارد. یا اقیانوس، دریا، سواحل، رودخانهها. این پدیدههای جادویی نیز دلایلی برای زندگی به شما میدهد.
شریک زندگی، دوستان و خانواده شما. احساس دوست داشتن و ابراز محبت به افرادی که هر روز به زندگی شما معنا میبخشند بهترین نوع لنگر انداختن در جهان است. هرگز در این واقعیت شک نکنید که بسیاری از “دوستت دارم” برای گفتن و شنیدن باقی مانده است.
آیا چیزی هیجان انگیزتر از سفر وجود دارد؟ پشت سر گذاشتن زندگی روزمره برای سرمایه گذاری در سایر کشورها، فرهنگها و سناریوها یکی از بهترین تجربیاتی است که میتوانید داشته باشید. سفر سالم است. سفر شما را آموزش میدهد، شما را آزاد میکند و شما را شادتر میکند.
فقط کسانی که حیوانات را دوست دارند میدانند که آنها چه معنایی به وجود ما و چه گرمایی به زندگی ما میدهند. شاید شما یک سگ با چشمان ستایش آمیز داشته باشید که هر روز طوری به شما نگاه میکند که انگار باورنکردنیترین موجود روی کره زمین هستید.
یا شاید شما بیشتر گربه دوست هستید و از اینکه یکی در کنار شما حلقه زده باشد لذت میبرید. حتی وقتی آنها روی لپ تاپ شما مینشینند اهمیتی نمیدهید.
بارش باران یکی از خارقالعادهترین تجربیات حسی است. تصور باران بعد از چندی خشکی، لذت راه رفتن و زمزمه کردن زیر باران، شگفت انگیز است. این فرصتهای زیبای ساده را از خود دریغ نداریم.
با این حال، این تنها حس لذت نیست. به لطف طعمها، بوها و صداهای مختلف، میلیونها حس خوش و لذت وجود دارد.
زنده بودن یعنی احساس و تجربه کردن. این خوشبختی است.
تابستانهای بیپایانی برای لذت بردن و شبهای پر ستاره شگفتانگیزی در پیش رو دارید، شبهایی که به شما فرصت فکر کردن و لذت بردن میدهند.
ما ممکن است در این جهان پهناور یک نقطه کوچک بیش نباشیم، اما در هر یک از ما، نور و روشنایی وجود دارد که میتواند دیگران را روشن کند.
اگر از خود میپرسید که چرا باید به زندگی ادامه دهید، مهمترین دلیل شما هستید. تو بهترینی و در حالی که درست است که گاهی باد به نفع شما نمیوزد، به یاد داشته باشید که چنین لحظاتی برای همیشه دوام ندارند.
موقعیتهای دردناک ممکن است آسمان را به رنگهای تیرهتری نشان دهند، وقت طوفان رنگ آسمان تغییر میکند.
اما هیچ چیز ماندگار نیست، همه اینها موقتیاند. به خودت بگو آرام باش روزگار بد خواهد گذشت به تجربیات گذشته نگاه کنید، زمانی که فکر میکردید هیچ راهی وجود ندارد و سپس آن را پیدا کردید.
اگر دوران بدی را پشت سر میگذارید، از افرادی که شما را دوست دارند، حمایت و کمک بخواهید.
اگر دوران بدی را پشت سر میگذارید، به یاد داشته باشید که همیشه افرادی برای کمک هستند.
شما همچنین باید با یکی از نزدیکان خود صحبت کنید. هیچ کس شما را قضاوت نخواهد کرد. شما لایق این هستید که احساس بهتری داشته باشید.
گزاشی از درگذشت و تشییع پیکر «پدر شعر نو» ایران
خلاصهای از مقالهی «صداقت از منظر غزالی»
او همچنان دارد با ما شوخی میکند. من میدانم که این هم یکی از شوخیهای اوست.
در لفاف یک داستان ترسناک نویسنده میتواند بیعدالتی در جهان را مقابل مخاطبی پدیدار کند که در شرایط عادی گوش شنوایی برای شنیدن آن ندارد.
انتخاب اول ژانویه بهعنوان آغاز سال میلادی، ریشههای تاریخی و فرهنگی متعددی دارد که در طول زمان تکامل یافته است.