انجمن اخلاقپژوهان جوان: یکی از عادتهای روزانهٔ ما در جهان مدرن، یعنی جهانی که با تکنولوژی و انتقال سریع اطلاعات عجین شده، چککردن مداومِ اخبار است. فرقی نمیکند چه ساعتی از روز باشد همهٔ ما به حسب عادتهایی که داریم، در کانالها، سایتها یا صفحههایی عضو هستیم که بهواسطۀ آنها، در کسری از ثانیه از مهمترین اخبار جهان خبردار میشویم. چککردن اخبار آنچنان ربطی به کاری که میکنیم، شغلمان یا حتی سطح تحصیلاتمان ندارد. لازم نیست دانشجو یا فعال در حوزۀ سیاست، اقتصاد، محیطزیست یا اجتماع باشیم تا اخبار را چک کنیم. تقریباً اکثر افراد از اخبار، مطلعاند. جالب اینجاست که حتی اگر خودمان تصمیم بگیریم از فردا پیگیر اخبار نباشیم، باز هم دوستان، همکاران یا خانوادهمان، ما را از آنها مطلع میکنند! ولی این کار، تا کجا درست است و باید ادامه یابد؟
پیگیری اخبار خوب است یا بد؟
یکی از عادتهای روزانهٔ ما در جهان مدرن، یعنی جهانی که با تکنولوژی و انتقال سریع اطلاعات عجین شده، چککردن مداومِ اخبار است. فرقی نمیکند چه ساعتی از روز باشد همهٔ ما به حسب عادتهایی که داریم، در کانالها، سایتها یا صفحههایی عضو هستیم که بهواسطۀ آنها، در کسری از ثانیه از مهمترین اخبار جهان خبردار میشویم. چککردن اخبار آنچنان ربطی به کاری که میکنیم، شغلمان یا حتی سطح تحصیلاتمان ندارد. لازم نیست دانشجو یا فعال در حوزۀ سیاست، اقتصاد، محیطزیست یا اجتماع باشیم تا اخبار را چک کنیم. تقریباً اکثر افراد از اخبار، مطلعاند. جالب اینجاست که حتی اگر خودمان تصمیم بگیریم از فردا پیگیر اخبار نباشیم، باز هم دوستان، همکاران یا خانوادهمان، ما را از آنها مطلع میکنند!
بر اساس برآوردهای انجام شده، جمعیت جهان تا کنون بیش از ۸ میلیاد نفر است و با وجود این، منطقی است تخمین بزنیم که بیش از نیمی از جمعیت جهان بهنوعی (نسخههای چاپی، شبکههای مجازی، برنامههای خبری تلویزیون، سایتها،…) با اخبار درگیر هستند. برای مثال، بیبیسی به عنوان پنجمین خبرگذاری پربینندۀ جهان، هر سال آمار مخاطبان خود در سراسر جهان را تهیه و بهروز میکند. ارزیابیهای امسال بیبیسی نشان میدهد مخاطبان این سرویس جهانی با ۱۱ درصد افزایش نسبتبه سال قبل، به ۴۶۸ میلیون نفر در هفته رسیده است. شمار مخاطبان آنلاین صرفاً «بیبیسی فارسی» در یک سال گذشته، ۱۶۰ درصد افزایش داشته و ۲.۶ برابر شده است. بهعبارتی شمار مخاطبان بخش فارسی این خبرگزاری، با بیش از چهار میلیون نفر افزایش، بهطور متوسط به شش میلیون و ۶۰۰ هزار نفر در هفته رسیده است. اما خواندن اخبار، چه تأثیری بر سلامت روان ما دارد؟
یک نظرسنجی آنلاین در کشور استرالیا نشان داد ۱۶.۵ درصد از ۱۱۰۰ نفر شرکت کننده آنها، دائماً اخبار را رصد کرده و همین امر، باعث عدم تمرکز آنها بر فعالیتهای مدرسه، شغل، خانواده و همچنین کاهش کیفیت خوابشان شده است. هنگامی که از شرکت کنندگان در نظرسنجی پرسیده شده در یک ماه گذشته چقدرمشکلات روانی یا بیماریهای جسمی را تجربه کردهاند، نتایج نشان داد: بیش از ۷۳ درصد آنها به طور مداوم با مشکلات خُلقی دستوپنجه نرم میکنند و ۶۱ درصد آنها علاوه بر بحرانهای روحی مشکلات جسمانی نیز داشتهاند. اینکه رصد کردن مدام اخبار تأثیرات قابلملاحظهای بر سلامت روان و به تبع جسم ما دارد بر کسی پوشیده نیست. آمارهای زیادی نیز برای تأیید آن وجود دارد. بااینحال، مگر میشود از اخبار غافل بود؟
دانستن آنچه در جهان اتفاق میافتد تقریباً یکی از وظایف هر روزهٔ ما است. از آن جهت از واژۀ وظیفه استفاده میکنم که چکنکردن آنها برای ما عواقب فردی و اجتماعی به همراه دارد. تصور کنید من از ترور اخیر ترامپ در یکی از میتینگهای تبلیغاتیاش بیخبر باشم (به این علت که تصمیم گرفتم دیگر اخبار سیاسی را دنبال نکنم)، چند ساعت بعد از پخش خبر، یکی از دوستانم با من تماس میگیرد تا احوالم را بپرسد، در این بین، یاد این جریان میافتد و میگوید: «با تروری که برای ترامپ اتفاق افتاد، حتماً رئیسجمهور بعدی آمریکا خواهد شد». به محض اینکه من بگویم «مگر ترامپ ترور شده؟!»، با این واکنش مواجه میشوم که چطور از این جریان بیخبرم و چطور اخبار امروز را ندیدم در صورتی که حتی سایتهای غیر خبری نیز آن را منتشر کرده و بهنحوی در حال صحبتکردن از این جریان هستند.
بسته به این که با چه افرادی در ارتباط هستید و تا چه اندازه خود را درگیر اخبار میکنید «بیاطلاع بودن» شما از اخبار مهم روز، با چیزی مثل عقبافتادن از جهان، غفلت و نهایتاً شرمندگی عجین خواهد شد. از طرف دیگر، ممکن است مورد ملامتهایی از این دست واقع شوید که «چطور بیخبری؟ اصلاً چیزی هست که از آن خبر داشته باشی؟ هنوز این خبر را نشنیدی؟ برای یک دانشجو، استاد، طلبه،… زشت است که تا این حد نسبتبه محیط خود بیتفاوت باشد؟». تمام این اَمارات، حاکی از آن است که مطلعبودن از اخبار، تفریح یا سرگمی نیست، بلکه یک وظیفه است.
اما در مقابل، هستند افرادی که چککردن دائم اخبار را نوعی تلف کردن عمر و کاری عبث میدانند. این دسته از افراد دقیقاً در مقابل افراد وظیفهگرا در دانستن اخبارند. در این سر طیف آنهایی که بیاطلاعی را نوعی فضیلت به شمار میآورند، مدام در حال ملامت افراد پیگیر آن هستند. عموماً شنیدن این جملات از آنها پس از آنکه روشن میشود از خبری پر سر و صدا بیاطلاع بودند طبیعی است: «خب، دانستن این خبر چه دردی از من دوا میکند؟ به من چه ربطی دارد؟ من آنقدر کار دارم که وقتی برای چککردن این چیزهای بیهوده ندارم.» دعوای میان این دو گروه را میتوان تا ابد (یعنی دقیقاً تا جایی که دیگر هیچ خبری نیست) دنبال کرد.
دستکم زندگی در خاورمیانه یا حتی صرفاً اهل خاورمیانه بودن (حتی اگر در آن زندگی نکنی) مساوی است با چککردن مدام اخبار. فرقی نمیکند این اخبار سیاسی، اجتماعی، اقتصادی یا محیطزیستی باشد، دانستن هر روزۀ آنها بر روری تصمیمات شما اثرات جدی خواهد داشت. برای یک ایرانی چک کردن وضعیت امینت در عراق، لبنان و فلسطین یا حتی انتخابات آمریکا (با بیش از هزاران کیلومتر فاصله از ایران) یعنی چک کردن امنیت مرزهای کشور و آسایش خانوادهات. چک کردن قیمت دلار و طلا، یعنی حساب و کتاب کردن بهترین راه پسانداز برای آینده (و حتی بیش از اینها).
اما آیا بیخبری فضیلت است؟ آیا میشود از اخبار جنگها، فقر، تغییرات اقلیمی،… یا حتی اخبار امیدوارکنندهای مانند پیدا شدن راهی برای بازیافت پلاستیک، قهرمان شدن تیم ملی یا افتخار آفرینی یک هموطن بیخبر بود و باز هم دم از مسئولیت اجتماعی، عِرق ملی و حتی آموزههایی چون نوع دوستی زد؟! اصلاً مگر میشود در این دوره از اخبار بیخبر ماند، وقتی اتفاقات شرق و غرب آن بر روی قیمت نفت و طلا و دلار و نهایتاً بر روی خراک و پوشاک و امنیت فرد فرد ما اثر میگذارد.
دستکم زندگی در خاورمیانه یا حتی صرفاً اهل خاورمیانه بودن (حتی اگر در آن زندگی نکنی) مساوی است با چککردن مدام اخبار. فرقی نمیکند این اخبار سیاسی، اجتماعی، اقتصادی یا محیطزیستی باشد، دانستن هر روزۀ آنها بر روری تصمیمات شما اثرات جدی خواهد داشت. برای یک ایرانی چک کردن وضعیت امینت در عراق، لبنان و فلسطین یا حتی انتخابات آمریکا (با بیش از هزاران کیلومتر فاصله از ایران) یعنی چک کردن امنیت مرزهای کشور و آسایش خانوادهات. چک کردن قیمت دلار و طلا، یعنی حساب و کتاب کردن بهترین راه پسانداز برای آینده (و حتی بیش از اینها).
اخیراً با یکی از دوستانم صحبت میکردم که دربارۀ تصمیمش برای بچهدار نشدن صحبت میکرد. برایم جالب بود که تصمیم او بر اساس مسائل شخصی و روانشناسانه یا بحرانهای اقتصادی و اجتماعی نبود؛ بلکه نگران بیآبی، خشکسالی و تغییرات جدی آبوهوایی بود. او میگفت اگر در کشور دیگری زندگی میکرد شاید تصمیم متفاوتی میگرفت، اما در کشوری که اولویت چندمشان رسیدگی به وضعیت زیستمحیطی است، قطعاً تصمیم درستی گرفته. هرطور که حساب کنید به نظر میرسد دانستن اخبار مهم است. من نمیتوانم با آن گروه از افراد موافق باشم که بیخبری را مثبت و نشانه از پر مشغله بودن میدانند.
حال که با چککردن هر روزۀ اخبار موافقیم و چه بسا آن را ضروری میدانیم، با مشکلات روحی و روانی حاصل از آن چه کنیم؟ روزانه حجم زیادی از واقعیات بهسمت ما سرازیر میشود. هضم و درک برخی از آنها برای ما راحت است. به فرض مثال، اخبار موفقیت یک تیم فوتبال یا مرگ فلان شخصیت محبوب برای ما احساسات مشخص و سر راستی به همراه دارد، اما برخی از اخبار احساسات مهبمی به همراه دارند. برای مثال به اخبار جنگ توجه کنید، آمار کودکان کشته شده، جنگزدگان درمانده در کمپها، عدم دسترسی به دارو، غذا و حتی آب. اضطراب و فشار حاصل از اخبار حوزۀ سلامت، مانند شیوع ویروس X در جهان، سرطانزا بودن فلان مادهغذایی یا خطر ام.اس. در صورت انجام بهمان حرکت، شما را صرفاً غمگین یا ناراحت نمیکند، بلکه میتواند علاوه بر احساس غم، خشمگین، مضطرب و درمانده کند.
دوباتن در کتاب اخبار جملۀ بسیار مهمی مطرح میکند. او میگوید: «مسئله این نیست که ما به واقعیات بیشتری نیاز داریم، مسئله این است که نمیدانیم با واقعیاتی که هر روز به سمتمان هجوم میآورند چه باید بکنیم!» شاید یکی از دلایل مهم مخالفان چککردن اخبار، دقیقاً همین تشویشها و نگرانیهایی است که آسایش ما را هدف قرار میدهند.
ارسطو از وجود خط باریکی میان فضیلت یا رذیلت بودن یک امر صحبت میکند. او معتقد است فضیلتی مانند شجاعت، آن زمان میتواند فضیلت دانسته شود که در حد اعتدال خود باشد. در واقع، او معتقد است چنین نیست که هرچه بیشتر شجاع باشیم فضیلت بیشتری داریم. شجاعت بیحسابوکتاب، از حدود عقل خارج میشود و بهسمت انجام افعالی پیش میرود که حکم مرگ ما را امضا میکنند (میتوانید به بخش پنجم تا هشتم کتاب اخلاق نیکوماخوس مراجعه کنید). من در اینجا به دنبال بررسی تفسیرها و نقدهای نظریه حدوسط ارسطو نیستم. اما تصور میکنم نکتهای در این نظریه نهفته است که آلن دو باتن در همان کتاب آن را به خوبی بیان کرده. او میگوید برای اینکه بتوانید یک اثر هنری را به درستی ببینید، باید فاصله مناسبی با آن داشته باشید، دیدن یک تابلو نقاشی از یک سانتی اثر چیزی بیشتر از یکسری خطوط در هم تنیده و نگهای در هم و برهم در اختیار شما قرار نمیدهد، همانطور که دیدن آن از سی متری نیز نمیتواند زیبایی اثر را به نمایش بگذارد( به صفحه کتاب ۲۲ مراجعه کنید).
در مواجهه با اخباری که هر روزه به سمت ما سرازیر میشوند، پیدا کردن این قطع اعتدال ضروری است. اینکه تلاش کنیم خود را در معرض همهٔ اخبار قرار ندهیم، اما بیتوجه به آنها نیز نباشیم، یکی دیگر از چالشهای انسان امروزی است. عدهای ممکن است حدوسط و اعتدال چک کردن اخبار را منافعشان بدانند و آن چیزی را دنبال کنند که تأثیر مستقیمی در زندگیشان خواهد داشت. به این ترتیب صرفاً مشتاق اخباری هستند که بر روی سطح رفاه و آسایش خود یا خانوادهیشان اثر میگذارد و از هر آنچه غیر از این پرهیز میکنند. با این حساب، سیلزدگی و بیخانمانی مردم در سیستان و بلوچستان از آن جهت که تأثیری در زندگیش ندارد، نیازی هم به دنبالکردن و دانستن ندارد.
یک نظرسنجی آنلاین در کشور استرالیا نشان داد ۱۶.۵ درصد از ۱۱۰۰ نفر شرکت کننده آنها، دائماً اخبار را رصد کرده و همین امر، باعث عدم تمرکز آنها بر فعالیتهای مدرسه، شغل، خانواده و همچنین کاهش کیفیت خوابشان شده است.
اما آیا میشود زندگی اخلاقی داشت، ولی از به درد و رنج دیگران بیخبر بود؟ ممکن است فردی در پاسخ بگوید چک نکردن اخبار در حوزۀ فجایع کشور و جهان، لزوماً به معنای عدم همدلی و کمک به انسانها نیست. لذا اگرچه رویکرد شخص در مواجهه با اخبار منفعتنگرانه است، اما ممکن است در زیست واقعیاش از پیرامون خود و افرادی که به کمک او نیاز دارند غافل نباشد.
این پاسخ کاملاً درست است، اما همچنان معتقدم فردی که خود را در معرض اخبار قرار میدهد دامنۀ اثر بخشیاش بیشتر بوده و میتواند وقت و هزینهٔ خود را برای انجام موثرترین کار (در اینجا منظور انجام فعلی است که عمل به آن بیشترین نتایج مثبت را به همراه دارد) صرف کند.
با وجود هر آنچه تاکنون گفتیم، میتوان به راهکاری رسید که شاید بتواند ما را به اعتدال نزدیک کند. قطعاً این راهکار برای افرادی که دنبالکردن مدام خبرها برایشان نوعی سرگرمی و روشی برای دوری از کسالت است مؤثر نخواهد بود (هر چند به آنها خواندن کتاب دوباتن را پیشنهاد میکنم تا بتوانند اولین گام را برای بهبود سلامت روانشان بردارند)، اما قطعاً برای افرادی که این کار را از روی احساس نگرانی انجام داده و آن را نوعی الزام اخلاقی برای خود در نظر میگیرند مؤثر است. ضمن آنکه باید بر این نکته تأکید کنم که حصر عقلی میان این دو گروه وجود ندارد. یک نفر میتواند ضمن سرگرم شدن با اخبار آن را نوعی وظیفه نیز برای خود در نظر بگیرد. راه حل این است: تیتر خبرها را «در یک بازۀ زمانی تعیینشده و از یک منبع خبری معین» چک کنید!
خود را در معرض تمام اخبار قرار دهید، اما در آنها غرق نشوید. از همهچیز اطلاع داشته باشید، اما صرفاً در آن حد که در بیخبری نباشید. آنگاه این شمایید که بر اساس حساسیتهای اخلاقی که دارید و آنچه میتوانید در آن مؤثر واقع شوید دست به انتخاب میزنید. میتوانید ساعتی را در طول شبانه روز انتخاب کرده و به اخبار اختصاص دهید، همچنین میتوانید آن خبر جنجالی و به زعم خودتان با اهمیت را برای اطمینان از صحت و خواندن اقوال مختلف از دو خبرگزاری دیگر نیز مطالعه کنید، اما نگذارید کنترل امور از دستتان خارج شود. در نهایت، این شما هستید که میتوانید انتخاب کنید کدام یک از دغدغهها و بحرانهای موجود نیاز به توجه و اقدام شما دارد، حتی اگر این اقدام صرفاً در ابعاد زندگی شخصی خودتان باشد.
به مناسبت ۷۰ سالگی گودزیلا؛ روایتی از ترسهای انسان
مقدمهای بر نظریهی ژان بودریار دربارهی جامعهی مصرفی
چطور از پیگیری اخبار، آسیب کمتری ببینیم؟
رفتار توهینآمیز و هتک حرمت نسبت به آرامگاه غلامحسین ساعدی
بسیاری از چیزهایی که در طول سالهای متمادی وقت گذراندن در مدرسه به ما یاد میدهند، اصولاً در زندگی روزمره بعدی ما به هیچ درد نمیخورد.