کافهبوک: هر فرد کتابخوانی که صد کتاب خوانده باشد، روند و مسیر کتابخوانی خاص خودش را پیموده است. اما بدون تردید همه این افراد دقیقاً میدانند از کجا شروع و از چه کتابی این روند آغاز شده و عاشق کتاب شدهاند. حتی میدانند کتابهایی که در کتابخانه دارند در چه زمانی خریده شده و یا چه کسی به آنها هدیه داده است. در واقع اگر داستانی پشت هر یک از کتابهایشان باشد، آن را به خوبی به خاطر دارند. این رفتار درست شبیه مواردی است که در کتابهای کلاسیک میخوانیم.
در این مطلب قصد داریم پیرامون کتابهای کلاسیک و اینکه چرا باید این نوع کتابها را بخوانیم صحبت کنیم. چرا که اعتقاد داریم هرچند خواندن کتابهای کلاسیک سخت است و صبر و حوصله میخواهد، اما ضروری نیز هستند و ما را نجات میدهد.
قبل از گفتگو پیرامون این موضوع شاید خالی از لطف نباشد که فهرستی از چند کتاب کلاسیک و قوی معرفی کنیم. خواندن این کتابها به شما دو بال پرواز میدهد که بلندی آسمان را نیز در دسترس شما قرار میدهد. لیست کتابهای منتخب که کافهبوک از میان آثار کلاسیک به شما کاربران گرامی پیشنهاد میدهد از این قرار است:
کتابهایی که در بالا به آن اشاره شد را میتوان بیشتر کرد اما همین چند عنوان کافیست تا شما غرق در دنیای کتابهای کلاسیک شوید و خود به دنبال دیگر کتابها بروید.
روبهرو شدن با کتابهای کلاسیک برای اولین بار برای ۹۹ درصد از خوانندگان سخت است. در دنیای پرسرعت و هیجانی امروز که زود به مقصد و هدف رسیدن به یک نوع ایدهآل تبدیل شده و همواره مورد توجه است، بسیاری از افراد هنگام روبهرو شدن با یک رمان کلاسیک، صبر و حوصله کافی برای مطالعه این نوع از کتابها را ندارند. اینجا درست جایی است که کتاب کلاسیک خواننده را نجات میدهد.
کاهش سرعت و غرق شدن در لحظهای که ممکن است در حالت عادی هیچوقت در زندگی به آن توجه نکنید، موهبتی است که کتاب کلاسیک تقدیم شما میکند. کم کردن سرعت این زندگی پرشتاب کاری است که فقط از عهده این نوع رمانها برمیآید و خواننده آگاه و خوشذوق به خوبی و به آرامی آن را به درون میکشد. در نظر بگیرید، در کتاب در جستجوی زمان از دست رفته اثر مارسل پروست، نویسنده به دنبال همین زمان از دست رفتهای است که دیگر از دست رفته و متوجه آن نشده است. راوی در این کتاب بسیار درگیر زندگی است و مدام میخواهد به جاهایی سرک بکشد و وارد شود که فکر میکند «معنای زندگی است» و جز در این مکانها دیگر ممکن نیست که زندگی را تجربه کند. او بر روی دور تند حرکت میکند و زمان را از دست میدهد. جلد آخر این مجموعه هفت جلدی به خواننده صبور هدیه ارزشمندی میدهد که برای همیشه همراه او خواهد بود.
بنابراین کند کردن سرعت زندگی و توجه به تکتک جزییات اتفاقات، یکی از مهمترین ویژگی کتابهای کلاسیک است که شما را غنی میکند.
نکته دیگر پیرامون این کتابها، این است که کلاسیکها «خود زندگی» هستند که پیش روی ما قرار میگیرند. شما با خواندن هر کدام از کتابهای کلاسیک به دریایی از تجربههای زیسته روبهرو خواهید شد که احساسات، عواطف، بینش و تجربه خود شما را از زندگی، چند برابر میکند. این کتابها به دور از تخیل و شیوههای روایی جدید هستند و بر روی زندگی، حقیقت و زیبایی تاکید دارند.
ویژگی برجسته و مهم کتابهای کلاسیک این است که از بند زمان خارج شدهاند. به اعتقاد ایتالو کالوینو – نویسنده کتاب بارون درخت نشین و همچنین نوینسده کتاب چرا باید کلاسیکها را خواند – کلاسیکها همواره تازه هستند و هیچوقت دچار مرور زمان نمیشوند. کالوینو میگوید:
هر بازخوانی اثر کلاسیک کشف تازهای است همچون نخستین خوانش آن.
بنابراین شما چه الان و چه ده سال بعد اگر یک رمان کلاسیک را بازخوانی بخوانید، تازگی آن را دوباره احساس خواهید کرد. ما نیز در کافهبوک به این اعتقاد رسیدهایم که ژانر کلاسیک برترین نوع است و کمتر کتابی غنیتر و بهتر از این کتابها هستند.
فرسایش معنایی در زبان کتاب
داستانهای پلیسی محفلی برای فرار از ترسها، نگرانیها، استرس و فشارهای زندگی روزمره را ارائه میدهند.
عوامل مختلفی وجود دارند که ممکن است سبب شوند، تجربهی نخستینِ فروپاشی و مواجهه با ”دیگری“ خدشه بردارد و ”من“ قادر نباشد، ساختاربندیِ خود را چنانکه باید کارآمد و سازگار به ثمر بنشاند.
تقریباً هیچکدام از کلمههای قصهنویسی براهنی زائد نیست حتا برخی تکراریها.
انسانها کمتر از تاریخ درس میآموزند؛ گویی تا خود تجربه نکنند باورشان نمیآید.