میراث ادبی، تاریخی و فرهنگی ایران و چین
درآمد
مطالعۀ تطبیقی ادبیات ملتها و کشورها با هر رویکردی که باشد، دستاوردهای سودمندی برای تقویت مناسبات فرهنگی و ادبی و تاریخی در پی خواهد داشت. ژرفنگری در آثار خلاقانۀ ادبی، زمینهساز شناخت عناصر فراتاریخی- اسطوره ای- آیینی و فرهنگی خواهد شد. آگاهی از چند و چون پژوهشهای تطبیقی انجام گرفته، در زینۀ دوم اهمیت مطالعات فرهنگی و در زینۀ سوم ضرورت تحقیقات روشمند دانشگاهی را فرایاد خواهدآورد. در این گفتار به مصداقِ ما لایدرک کله لایترک کله، عناوین و چکیدۀ تعدادی از مقالهها و کتابها و رسالههای دانشگاهی گزارش میشود که در آنها میراث ادبی، تاریخی و فرهنگی ایران و چین و مناسبات و اشتراکات بنمایهای بین آثار و هنرها، به همت محققان دو کشور نموده شده است. نکات سودمندی در این پژوهشها هست که علاقهمندان را به مطالعۀ آنها دعوت میکنم. این یادداشت را با یاد روانشاد جاودانیاد دکتر حسن ذوالفقاری- استاد اعزامی ایران به دانشگاه شانگهای- با این تذکار ایشان در مقاله دو تمدن در یک راه (نقش کمربند فرهنگی راه ابریشم در اتصال دو تمدن باستانی ایران و چین) بهپایان میبرم: «جاده ابریشم آغازگر همکاری بین ایران و چین نبوده، بلکه همکاریها و داد و ستدهای بین ایران و چین این جاده را ایجاد کرده است.»
وگر باور نمیداری رو از صورتگر چین پرس
که مانی نسخه میخواهد ز نوک کلک مشکینم (حافظ)
کتابها
* کویاجی، جهانگیر کوورجی. آیینها و افسانههای ایران و چین باستان. ترجمۀ جلیل دوستخواه، تهران: شرکت سهامی کتابهای جیبی، چاپ دوم، ۱۳۶۲، ۲۱۸ ص.
کتاب شامل پیشگفتار، سرآغاز و ده گفتار و واژهنامه و فهرست منابع و مآخذ است. گفتار یکم: افسانههایی چند از شاهنامه و برابر چینی آنها، گفتار دوم: بهرام یشت و اساطیر کهن چینی، گفتار سوم: ستارهشناسی و احکام نجوم در بهرام یشت، گفتار چهارم: شاهنامه و فنگ- شن- ینی، گفتار پنجم: آیینها و افسانههای ایران و چین باستان، گفتار ششم: اهمیت سروش یشت در تاریخ تصوف، گفتار هفتم: خاندان گودرز (بخشی از تاریخ پارت در شاهنامه)، گفتار هشتم: رستم در افسانه و تاریخ، گفتار نهم: اژیدهاک در افسانه و تاریخ، گفتار دهم: سنگنگارۀ طاق بستان.
* کویاجی، جی سی. اسطورههای ایران و چین. مترجم: کوشیار کریمی طاری، تهران: نسل نواندیش، ۱۳۷۸.
هدف از نگارش این کتاب، نشان دادن همسویی پیوسته میان افسانههای سکایی شاهنامه و شماری از اسطورههای چین است. نویسنده همچنین به بیان مشابهتهایی در داستان «رستم و سهراب» و حماسۀ چینی «لی چینگ» و پسرش «نوچا» که سرنوشتی همچون رستم و سهراب دارد، میپردازد و سعی در تطبیق شخصیتهای این دو حماسه دارد. این کتاب در ده فصل نگارش یافته است و اطلاعات سودمندی دربارۀ شاهنامه و فرهنگ و ادبیات تطبیقی و حماسۀ چین به دست میدهد.
رسالۀ دانشگاهی
* کوی، بویین. چین در آیینۀ نظم و نثر فارسی. رسالۀ دکتری تخصصی زبان و ادبیات فارسی، دانشگاه تهران، استاد راهنما: عباس کیمنش، ۱۳۸۶، بیست+ ۳۲۱ ص.
چکیده: پایاننامۀ حاضر دربرگیرندۀ سه فصل است. فصل اول کلیات است. در این فصل، نویسنده به معرفی مختصر کشور چین پرداخته و پس از آن، پیشینۀ روابط ایران و چین، ورود اسلام به چین و نفوذ زبان فارسی در چین را بررسی میکند. در فصل دوم، اشارات شاعران ایرانی به چین در آثارشان، مورد بررسی قرار گرفته است و فصل سوم به سیمای چین در نثر فارسی و آثار نویسندگان ایرانی، اشاره کرده است. در پایان رساله، فهرستی از کتابهای فارسی که در مورد چین نوشته شده، به این مجموعه افزوده شده است.
* یو، گولی. جلوههای نقاشی چین در ادبیات فارسی. رسالۀ دکتری تخصصی، رشتۀ زبان و ادبیات فارسی، دانشگاه تهران، استاد راهنما: برات زنجانی، ۱۳۸۵، ۴۸۶ص.
چکیده: پایاننامۀ حاضر شامل هفت بخش است. در بخش اول، نقاشی در چین و زندگی نقاش مشهور چینی، خوانگ جو و رابطۀ نقاشیهای چینی و فارسی بررسی میشود. بخش دوم، تأثیر متقابل هنر چینی و هنر ایرانی- اسلامی نشان داده شده و به روابط فرهنگی و هنری دو ملت ایران و چین در طول تاریخ اشاره شده است. بخش سوم دربارۀ هنر در چین، طرحهای اولیۀ نقاشی و سیر تحول خوشنویسی در چین است. در بخش چهارم، تأثیر فلسفۀ قدیمی چینی در نقاشی و خوشنویسی و نشانههایی از تأثیر آن در نقاشیهای ایرانی مورد بررسی قرار میگیرد. بخش پنجم، دربارۀ آثار ناب نقاشی چین در دورههای تاریخ پیدرپی است. بخش ششم با عنوان «تأثیر نظریۀ بودا بر نقاشی چینی»، به بررسی مذهب بودائیسم و ارتباط آن با هنرهایی مانند نقاشی و مجسمهسازی میپردازد. بخش هفتم نیز در مورد ادبیات قدیم و معاصر چین، به همراه معرفی تعدادی از شاعران و نویسندگان برجستهی ادبیات چین، است.
* یوان، گوان. زیباییشناختی در ادبیات فارسی و ادبیات چینی (در آثار شاهنامۀ فردوسی، خمسۀ نظامی، ویس و رامین گرگانی و مقابلۀ همزمان در ادبیات چینی از سلسلۀ تانگ تا اواسط سلسلۀ چینگ). رساله دکتری تخصصی، رشتۀ زبان و ادبیات فارسی، دانشگاه تهران، استاد راهنما: برات زنجانی، ۱۳۸۷، ۵۶۰ ص.
چکیده: این رساله در سه بخش تنظیم شده. بخش اول کلیات و تاریخچۀ زیباییشناسی است که در آن مسائل و مباحث مطرح در حوزۀ زیبایی و زیباییشناسی، بررسی شده است. در بخش دوم، زیبایی و زیباییشناسی در ادبیات فارسی و نظر بزرگان شعر و ادب پارسی دربارۀ زیبایی، آمده است. در بخش سوم، زیباییشناسی در ادبیات چینی، بررسی شده است. حدود سیصد شعر برجسته را در ارتباط با زیباییهای طبیعت و زیباییهای انسانی و جسمانی از شاعران چینی، به زبان فارسی برگردانده و نهایتاً از بین این سیصد شعر، تعداد محدودی را با توجه به حجم رساله انتخاب کرده و در پاورقی این شعرها را به زبان چینی نیز آوردهاست.
مقالات
* خاتونآبادی، افسانه. «کیخسرو در آیینۀ ادبیات شرق و غرب». مجلۀ ادبیات تطبیقی، فرهنگستان زبان و ادب فارسی، دورۀ دوم، شمارۀ دوم، پاییز ۱۳۹۰، صص۳۰-55.
چکیده: کیخسرو، شاه آرمانی ایرانیان، حضوری بس گسترده در اساطیر، تاریخ، حماسۀ ملی، افسانهها و باورهای عامیانه، و نیز فلسفۀ اشراق و عرفان ایرانزمین دارد، تا جایی که به یک «تیپ شخصیتی» بدل شده است. جستار حاضر، بر مبنای مطالعات اسنادی، در گام نخست در پی یافتن نمونههای این تیپ شخصیتی در ادبیات و فرهنگ دیگر اقوام به این نتیجه میرسد که در ریگودا، مهابهاراتا و افسانههای پهلوانی و دینی چین باستان، نمونههایی مشابه با کیخسرو یافت میشود. کیخسرو همچنین شباهتهای قابل ملاحظهای با برخی شخصیتهای ادبی و تاریخی-اسطورهای دیگر دارد. گام دوم یافتن دلیل همانندیهاست. مطالعات تطبیقی در وهلۀ نخست این گمان را به وجود میآورد که شاید این شاکلۀ واحد به ریشۀ مشترکی در اساطیر هند و ایرانی بازگردد. به عبارت دیگر، شاید بتوان خاستگاهی شرقی برای اسطوره قائل شد که از طریق آیین مهرپرستی مسیری طولانی پیموده، و در هر مکان رنگ فرهنگ میزبان را به خود گرفته و سرانجام در مغربزمین چهرهای غربی و در دوران متأخرتر سیمایی مسیحی یافته است؛ اما با تأمل بیشتر، این احتمال قویتر به ذهن متبادر میشود که دلیل وجود همانندیها، کهنالگوهایی است که زاییدۀ ناخودآگاه جمعی بشر و در نتیجه نزد تمام اقوام مشترک است.
* ذوالفقاری، حسن. دو تمدن در یک راه (نقش کمربند فرهنگی راه ابریشم در اتصال دو تمدن باستانی ایران و چین)، دانشگاه مطالعات بینالمللی شانگهای sisu
چکیده: ابریشم نام بزرگترین شاهراه اقتصادی و فرهنگی در جهان است به طول شانزده هزار کیلومتر که طی ۱۷ قرن سه قارة بزرگ را به هم متصل میکرد. آغاز این مسیر، زیان (ژیان) پایتخت امپراتوری چین و پایان آن ونیز در ایتالیا، دریچة اروپا به مشرقزمین است. در این کمربند حیاتی که هم مسیر خشکی داشت و هم آبی، در کنار تجارت کاال، تمدنها نیز جابهجا میشدند. در این گفتار به نقش مبادلات دو تمدن بزرگ و باستانی ایران و چین در مسیر این جاده اشاره میشود. نمودهای تمدنی را در چهار حوزة عمده به تفکیک بررسی کرده، نقش دو کشور بزرگ و مقتدر ایران و چین را در ساخت و سازهای آن تشریح میکنیم. حوزههای مورد بررسی ما عبارتاند از چهار رکن و عنصر اصلی تمدنساز و بررسی مظاهر و نمونههایی از هر یک شامل ۱. ساختار اقتصادی ، ۲. سازمان سیاسی، ۳. مبادلات علمی، ۴. ارتباطات فرهنگی، ادبی و هنری. سخن ما در این مقاله این است: جاده ابریشم آغازگر همکاری بین ایران و چین نبوده، بلکه همکاریها و داد و ستدهای بین ایران و چین این جاده را ایجاد کرده است.
* شمعی، میلاد؛ بیطرفان، مینو. «تحلیل تطبیقی جای خالی سلوچ دولتآبادی با رمان مادر اثر پرل باک». فصلنامۀ تخصصی زبان و ادبیات فارسی (ادبپژوهی)، دانشگاه گیلان، شمارۀ چهاردهم، زمستان ۱۳۸۹، صص۶۷-91.
چکیده: پژوهشهای تطبیقی در حوزۀ ادبیات، به بررسی روابط تاریخی ادبیات ملی با ادبیات دیگر زبانها، کشف پیوندهای پیچیده بین آنها و مقایسۀ نقش و اثرگذاری هنری، معنوی، محتوایی، فنی و پیوندهای تاریخی آنها میپردازد. دولتآبادی در جای خالی سلوچ با درک بسترهای تاریخی، فرهنگی، اجتماعی و سیاسی پیرامون خود روایت مبارزه و تنازع بقای انسان را، در زبانی هنرمندانه و بیانی واقعگرایانه، به تصویر میکشد. پرل باک نیز در رمان مادر با بازتاب فرهنگ و آداب و رسوم مردمان روستایی چین و نمایاندن روابط ناسالم و نادرست اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و تاریخی روستاییان تصاویر غمبار و نکبتزدۀ زندگی مردمان زحمتکش را به نمایش میگذارد.
* طایفی، شیرزاد؛ کوی، بوبین؛ پورشبانان، علیرضا. «چین در منشور شعر فارسی». پژوهشنامۀ زبان و ادب فارسی (گوهر گویا)،۴ (۳) پیاپی ۱۵، پاییز ۱۳۸۹، صص ۱۳۷-160.
چکیده: سابقۀ ارتباط ایران و چین به قرنها پیش باز میگردد. پس از پیروزی اسلام و با برقراری روابط تجاری گسترده میان ایران و چین، رابطۀ دو کشور وسعت و استحکام بیشتری یافت و به تدریج جلوههای گوناگونی از فرهنگ و تمدن چین وارد ادبیات بهویژه شعر ایرانیان شد و در آن بازتاب پیدا کرد. مسائلی چون دین و آیین چینیان، زیباییشناسی چینیان، صنایع دستی چین و نقش و نگار چینی و مسائل مختلف دیگر؛ از جمله تجلیگاههای مربوط به سرزمین چین در ادبیات فارسی است. که در این مقاله سعی شده تا حدّ امکان به برخی از آنها و چگونگی بازتاب کلی چین در شعر فارسی پرداخته شود.
* طایفی، شیرزاد؛ کوی، بوبین؛ پورشبانان، علیرضا. «بازنمایی سرزمین چین در متون منثور کلاسیک فارسی».
چکیده
ارتباط سرزمین ایران و چین پیشینهای طولانی و درخور توجه داشته، به قرنها پیش و حتی قبل از اسالم باز میگردد، که با پیروزی اسلام و پس از برقراری روابط تجاری گسترده میان این دو کشور، این ارتباط وسعت و استحکام بیشتری یافته و بهتدریج جلوههای گوناگونی از فرهنگ و هنر و تمدن چین وارد حوزۀ زبان و ادبیات فارسی و عادات و آداب ایرانیان شده، در آن بازتابی مخصوص پیدا کرد. در این میان، نثر کلاسیک فارسی بستر و زمینهای شد تا برخی از نویسندگان ایرانی در آثار منثور خود به جنبههای مختلفی از فرهنگ و تمدن چین اشاره کرده، بازنمایی شاخصههایی چون نام سرزمین چین، شهرها و مناطق جغرافیایی آن، صنایع دستی چین، نقش و نگار چینی و مسائل مختلف دیگر مربوط به این سرزمین را مورد توجه قرار دهند. پرسش اصلی پژوهش حاضر، این است که آیا بسامد حضور و بروز سرزمین چین و عناصر فرهنگی، تاریخی و… آن در متون کلاسیک نثر فارسی، میتواند بستر و زمینهای برای ایجاد ارتباط تمدنی دو سرزمین ایران و چین باشد؟ در این نوشتار کوشیدهایم برای پاسخ به این پرسش، با بهرهگیری از شیوۀ استقرایی مبتنی بر توصیف و تحلیل و تکیه بر مطالعات کتابخانهای و اسنادی، به بازنمایی توصیفی- تحلیلی سرزمین چین، مناطق پیوسته به آن و عناصر فرهنگی و تمدنی مرتبط با آن بر اساس متون منثور کلاسیک فارسی بپردازیم و چگونگی و شیوههای بازتاب آن را در این متون بررسی نماییم. دستاوردهای پژوهش، گویای این است که چین و متعلّقات آن در متون برجستۀ منثورکلاسیک فارسی حضور چشمگیری دارد؛ به گونهای که کمتر متن شاخصی را میتوان یافت که نشانی از چین و مناسبات آن نداشته باشد، و این امر به نوبه خود نمایانندۀ اهمیت درخور توجه این سرزمین از نظر ایرانیان است، که در نهایت میتواند بستر تاریخی روشنی برای ارتباط چندسویۀ تاریخی، فرهنگی، هنری، ادبی و… فراهم کند، و به تبع آن باعث نزدیکی مناسبات مختلف تمدن این دو سرزمین باشد. نتایج این پژوهش میتواند به منزله درآمدی بر تقویت مؤلّفههای مشترک تاریخی، ادبی، فرهنگی، اجتماعی و… ایران و چین باشد.
* هوی، جانگ. «مقایسۀ رباعی فارسی با جیوه جیوی چینی». خلاصۀ مقالات پنجمین هماندیشی تعامل ادبی ایران و جهان؛ ادبیات تطبیقی، سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی، مرکز گسترش زبان و ادبیات فارسی، اردیبهشت ۱۳۸۶، ص۲۰.
چکیده: ایران و چین، هر دو کشورهایی هستند با سابقۀ طولانی در زمینۀ شعر و از دو هزار سال پیش بین این دو کشور، رفتوآمد و مبادلات فرهنگی و اقتصادی وجود داشته است. در شعر فارسی و شعر چینی، دو قالب شعری وجود دارد که شباهتهای زیادی با هم دارند. در شعر فارسی، رباعی و در شعر چینی، جیوه جیو، آن دو قالب هستند که با توجه به تقدم جیوه جیری چینی، نگارنده حدس میزند که این قالب شعری چینی، در طی مسافرتهای چینیان و ایرانیان، از چین به ایران آمده و ایرانیان به زبان خودشان در آن قالب شعر سرودهاند. شباهتهای این دو قالب شعری عبارتند از: ۱- هر دو قالب، چهار مصراع یا دو بیت دارند؛ ۲- قافیۀ هر دو شعر باید در مصراعهای اول و دوم و چهارم رعایت شود، اما در مصراع سوم، اختیاری است؛ ۳- ترتیب محتوایی هر دو قالب شعری به این صورت است که ابتدا در دو مصراع اول، زمینه آماده میشود، مصراع سوم، آمادگی برای بیان مقصود ایجاد میکند و مصراع چهارم، مقصود اصلی شعر را بیان میکند.
در لفاف یک داستان ترسناک نویسنده میتواند بیعدالتی در جهان را مقابل مخاطبی پدیدار کند که در شرایط عادی گوش شنوایی برای شنیدن آن ندارد.
انتخاب اول ژانویه بهعنوان آغاز سال میلادی، ریشههای تاریخی و فرهنگی متعددی دارد که در طول زمان تکامل یافته است.
بازگشت به گذشته در روزگار ما که عصر نوجویی و تجدد است، نه تنها خیلی امر مثبتی تلقی نمیشود، بلکه تحت عناوینی چون ارتجاع، بسیار مذموم و ناپسند هم خوانده میشود.
پروپاگاندا که روزگاری با بلندگو پخش میشد، حالا با الگوریتم کار میکند.
دلایل زیادی برای زندگی کردن وجود دارد. با این حال، گاهی اوقات، همه چیز پیچیده و درهم میشود و ما به طور کامل امید خود را از دست میدهیم.