همه ما دیکتاتوریم حتی اگر خلافش ثابت شود.
وینش: تا به حال هیچکس در هیچکجای تاریخ زیر بار این حقیقت مسلّم نرفته که دیکتاتور است. در عوض همهکس در همه جای تاریخ حق مسلّم خودشان دانستهاند تا به دیگران انگ دیکتاتوری بزنند. اما اگر واقعیت را بخواهید همه ما دیکتاتوریم حتی اگر خلافش ثابت شود. چه خودتان را دیکتاتور بدانید و چه ندانید، شما دیکتاتور تازهکاری هستید که برای ادامه زندگی به شرط اول بقا در دنیای مدرن نیاز دارد: دیکتاتوری هوشمندانه.
در این دوره خودآموز آسان و سریع دیکتاتوری میآموزید تا مطابق با استانداردهای روز آلودگی اخلاقی جوامع جهانی، به یک دیکتاتور ساده تبدیل شوید. متد کلی این آموزش به نحوی است که تنها تا ۲۰ روز اول، به مراقبت و تمرین دائمی نیاز دارید و پس از آن به لطف روانِ روانی آدمیزاد، تمرینات را به طور غیرارادی بازیابی و درونیسازی میکنید. فراموش نکنید این تمارین تنها برای تقویت آلودگیهای رایج اخلاقی است و دیکتاتور شدن هنر پشتکار و تمرین شماست.
گام اول: سوفیست خوبی باشید.
دیکتاتوری که تابع و برده نداشته باشد، از یک دموکرات سوسول هم کمتر است. پس به عنوان یک دیکتاتور هرچند تازهکار باید یاد بگیربد که تمام دنیا حول شما میگردد و دیگران هم موظفاند همراه و هممسیرتان باشند. اگر کسی قدرتتان را به رسمیت نشناخت، تحقیرش کنید. تواناییهای ذهنی و علایقش را زیر سوال ببرید و با خوار کردن مخالفین، جبهه روبهرویی را انکار کنید. استاد نازنین و هوشمندی در شاخه «سوفسطایی مدنی» داشتم که تئوری «هموطنان من هوشمندترین آدمهای جهان هستند» را راه انداخته و به پراستفادهترین تئوری سال تبدیل کرده بود. هموطنانش نیز از ترس این که زیر تف سربالا نرفته و خنگ نشوند، نه تنها حرفش را رد نمیکردند که به چندنفر از دانشمندان تاریخ کشورشان نیز ارجاع میدادند. آن استاد بزرگوار از بنیانگذاران سفسطه نوین به حساب میآید که رفتار مدنی جامعهاش را تنها با همین تئوری ساده زمین تا آسمان تغییر داد.
گام دوم: استریوتایپ خلق کنید.
مهم نیست تابع و بردگانتان از چه قماش آدمی هستند. تفرقه بیاندازید و حکومت کنید. استریوتایپ از اصول اولیه دیکتاتوریسم است که به لطف آن میتوانید به هر جنسیت، ملیت، سن، گروه، دسته و… حمله کنید و بدون هیچ اثبات علمی وجودشان را زیر سوال ببرید. مثلاً یک قرار غیررسمی بگذارید که آدمهای زیر ۳۰ سال، از اساس ناداناند و هر حرفی که بزنند حتی اگر درست و هوشمندانه هم باشد، جوابی به جز لبخند کج ندارد.
از شیوههای کهنه مثل مسخره کردن رانندگی خانمها دست برداشته و به شیوههای ترند روز رو بیاورید. مثلاً همزمان ابروی چپتان را بالا و لب راستتان را پایین بیاورید و با مفهوم «به تو هم میگن مرد؟»، به سوژه زل بزنید. در مورد شهرها هم به صفتگذاری کفایت کنید: یکی را خسیس کنید و دیگری را بیغیرت. مهم نیست سکسیست باشید یا ایجیست. حتی مهم نیست خودتان هم در این دستهها جا پیدا میکنید یا نه. سرتان را بالا بگیرید. شما تافته جدابافتهای هستید که زیر بار صدتا ننگتر از این انگها هم نمیرود.
گام سوم: دانای کل باشید.
مطالعه کردن و یاد گرفتن برای احمقهاست شما ذاتاً دانا و فرهیخته به دنیا آمدهاید و چیزی نیست که نیاز به یادگرفتنش داشته باشید. مهم نیست حرفی که میزنید معنی داشته باشد یا نه. مهم این است که بتوانید چیزی بین ۳۰ تا ۴۵ دقیقه درباره هر چیزی در جهان نظر بدهید. به حرف دیگران گوش کنید میتوانید از اطلاعاتشان استفاده کرده و زمان سخنرانیهایتان را افزایش دهید. اما فراموش نکنید که اولویت با پوزخند زدن است. جوری برخورد کنید که انگاری طرف مقابل چرند میگوید یا از بدیهیاتی صحبت میکند که هر بیسوادی هم بلد است اما به محض این که سوژهای برای سخنرانی پیدا کردید وسط حرفش بپرید و شروع به درافشانی کنید.
سعی کنید دایره واژگانتان را افزایش دهید. کلمات منسوخ را پیدا کنید و به هر ضرب و زوری شده در جملاتتان بگنجانید. معرکه میشود اگر بتوانید از اصطلاحات غیربومی استفاده کنید و به لاطائلاتی مثل حفظ ارزشهای زبانی و قرتیبازیهایی از این دست هم گوش ندهید. اگر بتوانید کمی لهجه به خودتان بگیرید برنده این ماجرایید. اصلاً هم نگران نباشید. شما از یک مترجم یا حتی مدرس زبان غیربومی هم «زباندانتر» به نظر میرسید.
گام چهارم: مدام خودتان را اثبات و تبلیغ کنید.
یکی دیگر از امراض واگیردار دیکتاتورها «سندروم خطای تایید خود» است. برای این تخصص نمیتوانید روی تمرین و تکرار حساب کنید. البته شاید به نتایج نصفه و نیمهای برسید اما حقیقتاً این سندروم از آن چشمههایی است که باید خودش بجوشد و آب دستی ریختن چندان فایدهای ندارد.
به لطف این سندروم میتوانید هر چیزی در جهان را زیبا و مقدس به وجود خودتان بدانید. اگر اتفاق بدی برایتان افتاده دسیسه دشمن حسود بوده، اگر از اتفاق بدی جان سالم به در بردهاید از هوش و ذکاوت شما بوده. اگر کسی حرف منطقی زد، به فلان اتفاق نیافتاده ارجاع دهید و بگویید که در جهت تایید همان کار قبلی شماست و اگر چیزی خلاف حرفتان پیش آمد، از عملکرد اطرافیان ایراد بگیرید. فراموش نکنید که میزان خبرگی شما در این امر تنها به حجم تسلطتان در تمرینات بالا بستگی دارد.
گام پنجم: بردهسازی کنید.
شما میتوانید هر تعریفی که دوست دارید برای دیکتاتوری داشته باشید. اما به نظر من دیکتاتوری سازوکار هوشمندانه و اتفاقاً سادهای دارد که هدف آن تنها فریفتن و کاهش قدرت تصمیمگیری بردگان است. ابتدا به سادگی همراهشان کنید، سپس درخواستهای ساده و صمیمانهای طلب کنید و در نهایت که برده و بنده شما شدند، کار را یکسره کنید. دیگر به سختی میتوانند بدون شما زندگی کنند. شما به حّی و حیات آنها تبدیل شدهاید. فراموش نکنید که وقتی کیم ایل سونگ، پدربزرگ رهبر فعلی کره شمالی فوت کرد، چندین نفر از مردم کره شمالی از ترس آزادی پس از دیکتاتوری خودکشی کردند! شما چه چیزی از ایل سونگ کم دارید؟
فردریش نیچه نظریه اخلاقی جالبی از رابطه برده و ارباب دارد. او معتقد است «دیکتاتور خوب کسی است که «نمیتوانم» بردهاش را به «نمیخواهم» تبدیل میکند.» پس برای این نکته کلیدی تلاش کنید و فراموش نکنید که بهترین دیکتاتورها کسانی هستند که از بردگانشان برده-دیکتاتورهای کوچک میسازند. برده-دیکتاتورها کسانی هستند که مایلاند هر چیزی را که در دیگران نمیپسندند، به هر زور و فشاری که شده به «نمیتوانم» طرف مقابل تبدیل کنند.
گام نهایی: پا پس نکشید.
تبریک میگویم! شما به گام نهایی رسیده و مجوز ورود به دنیای دیکتاتورهای جوان را دارید. فراموش نکنید که راه طولانی و پرپیچ و خمی در پیش است. ممکن است گاهی ناامید شوید یا حتی به تواناییهای حیرتانگیزتان شک کنید. طبیعی است؛ شما تنها یاد گرفتهاید که آلودگی اخلاقی پخش کنید و در عوض، دنیا پر از دیکتاتورهای گردنکلفت و کارکشتهای است که هزاران بار از شما حرفهایترند. اما فراموش نکنید که فاصله هر کدام از ما تا هیولا شدن تنها چند قدم ساده است پس ناامیدی را کنار گذاشته و به ۴ روش طلایی زیر عمل کنید:
حالا اگر باز هم لازم دارید درمورد دیکتاتوری خودآموزی کنید میتوانید به این چهار کتاب زیر هم رجوع کنید:
آداب دیکتاتوری، نوشته فرانک دیکوتر، ترجمه مسعود یوسف حصرچین، نشر گمان
مکتب دیکتاتورها، نوشته اینیاتسیو سیلونه، ترجمه مهدی سحابی، نشر ماهی
قرن دیکتاتورها، نوشته اولیویه گز، ترجمه ابوالفضل اللهدادی، نشر ققنوس
خودآموز دیکتاتورها، نوشته رندال وود و کارمینه دولوکا، ترجمه بیژن اشتری، نشر ثالث
کرونا بیماری پستمدرن در گفتار فیلسوف ایرانی
یوسا دو بار به توصیه دو ناشر دست به معرفی بهترین آثار ادبیات جهان زد که برخی از آنها به زبان فارسی نیز ترجمه شدهاند.
تعداد بسیار زیادی از نویسندگان، در طول زندگی خود با افسردگی مواجه بودهاند. برخی پژوهشگران اعتقاد دارند شخصیتهای خلاق، آسیبپذیریِ بیشتری در مقابل افسردگی دارند.
سعدی با تعریف دقیق فضایل اخلاقی و جایگاه هر عضو در بدن جامعه، بنیانی نظری برای توسعه نهادی فراهم آورده که امروز نیز میتواند راهنمای عملی باشد.
هوش یعنی توانایی تحلیل اطلاعات، یادگیری از تجربهها، و تصمیمگیری بر اساس دادهها. هوش مصنوعی در این زمینهها، به سطحی بیسابقه رسیده است.