img
img
img
img
img

«سینوهه مصری» کیست؟ آیا چنین شخصیتی واقعا وجود داشته است؟

مترجم: زهرا ذوالقدر 

فرادید: شاید بسیاری از ما با رمان مدرن «سینوهه» که نویسنده‌ای به نام میکا والتاری آن را در سال ۱۹۴۵ میلادی نوشته است آشنا باشیم؛ اما آیا این رمان صرفاً یک داستان تخیلی است که کاملاً زاییدۀ ذهن والتاری است؟ نه! این داستان در واقع یکی از نمونه‌های ادبیات مصر باستان است که قدمت قدیمی‌ترین نسخۀ آن به دوران سلسلۀ دوازدهم فراعنه یعنی در حدود ۴ هزار سال قبل برمی‌گردد. در واقع کاری که والتاری کرده بود این بود که این داستان را شاخ و برگ داده بود، تغییراتی در آن ایجاد کرده بود (مثل تبدیل کردن سینوهه به یک پزشک) و نسخه‌ای مفصل و مدرن از آن را به وجود آورده بود.

از میان بسیاری از نمونه‌های بازمانده از ادبیات مصر باستان، داستان سینوهه به دلیل پیچیدگی، زیبایی و تعداد نسخه‌های بجامانده از آن، برجسته است. داستان سینوهه شاهکاری پر از تعلیق و پیچش است. این داستان همانطور که از نامش پیداست، درباره «سینوهه» است؛ شخصیتی مبارز که در جستجوی رستگاری است. اما سینوهه کیست و در داستان واقعی او چه اتفاقاتی افتاده است؟ 

داستان سینوهه چیست؟ 

مصر باستان فرهنگی غنی و پیچیده داشت که هزاران سال را در بر می‌گرفت، با این حال بیشتر ادبیات این تمدن در طول زمان گم شده است، جز یک استثنای عالی که داستان سینوهه است. چندین نسخه از این شعر باقی مانده که در طول ۷۵۰ سال تولید شده‌اند. بنابراین، درست همانطور که ما کمدی الهی دانته (۱۳۰۴-۱۳۲۱ پس از میلاد) را ۷۵۰ سال پس از نوشته شدنش می‌خوانیم، مصریان باستان نیز قرن‌ها پس از سرایش اولیه این شعر، آن را خوانده بودند. 

داستان سینوهه در اصل درقالب منظوم و به صورت شعر بیان شده و سبک زندگی‌نامه‌ای دارد. این داستان درباره‌ی زندگی مردی به نام سینوهه است که گفته می‌شود متعلق به دربار «فرعون آمنمهات اول»، بنیانگذار سلسله دوازدهم پادشاهی میانی بوده است. قدیمی‌ترین نسخه‌های باقی‌مانده از این شعر به دوره فرمانروایی آمنهات سوم، ششمین فرعون آن سلسله بازمی‌گردد. (در سریال یوسف پیامبر، شخصیت سینوهه به دوران پادشاهی «آمنهوتپ سوم» آورده شده که در واقع پادشاه سلسلۀ هجدهم بوده و حدود ۷۰۰ سال بعد از آمنمهات حکومت می‌کرده است؛ بنابراین شخصیت سینوهه در این سریال ۷۰۰ سال با زمان اصلی خود فاصله دارد).

داستان باستانی سینوهه به چگونگی فرار سینوهه از مصر اشاره می‌کند. او خارج از مصر، زندگی موفقی داشت، اما بسیار دلتنگ زادگاهش بود. پس از مدتی، فرعون از او می‌خواهد که بازگردد و جایگاهی در دربار بگیرد. این دعوت به سینوهه اجازه می‌دهد به رویایش برای دفن شدن طبق آداب و رسوم سنتی در سرزمین مادری خود دست یابد. 

داستان سینوهه به شکل جالبی از همان ساختار سه‌پرده‌ای که در رمان‌ها و فیلم‌های مدرن می‌بینیم، پیروی می‌کند. در واقع، این داستان هم الهام‌بخش یک رمان تحسین‌شده از نویسنده فنلاندی میکا والتاری و هم الهام‌بخش یک فیلم حماسی محصول ۱۹۵۴ به کارگردانی مایکل کورتیز بوده است.

پرده ۱: فرار از مصر

در آغاز پرده اول، سینوهه یکی از مقامات بلندپایه‌ی دربار آمنمهات اول در سی‌امین سال سلطنش است. سینوهه در حال بازگشت از نبرد با ارتش خود بود که متوجه شد فرعون در یک کودتا کشته شده است. واکنش او به خبر این بود که بلافاصله از سرزمین مصر فرار کرد و به سمت شرق رفت. 

سینوهه با یک قایق باری که سکان نداشت از دریای سرخ عبور کرد. زمانی که در آسیا بود، در بوته‌ها پنهان شد تا کسی او را نشناسد. سینوهه واهمه داشت، روشن نیست از تلافی از سوی شورشیان واهمه داشت یا از متهم شدن به همدستی در حمله به آمنمهات. دلیل واهمه‌اش هر چه که بود، شبانه از دیواری که شرقی‌ترین مرز مصر را مشخص می‌کرد عبور کرد و از چنگ نگهبانان مسلح گریخت. 

سپس از کوه‌ها و بیابان‌ها عبور کرد و دورتر و دورتر از وطن شد تا اینکه از شدت خستگی و کم شدن آب بدن تسلیم شد. سینوهه با مرگ فاصله‌ای نداشت که یک سوری به او رحم کرد و به او آب و شیر داد و از او پرستاری کرد. سپس سینوهه یک سال و نیم را در جبیل و دیگر شهرها گذراند تا اینکه یک حاکم محلی به نام آمونِنشی از شهرت او باخبر شد و او را به پیوستن به دربارش دعوت کرد. اگرچه این فرصت بی‌شک در قیاس با دربار فرعون، تنزل رتبه بود، اما او با خوشحالی این دعوت را پذیرفت. 

پرده ۲: زندگی در آسیا

آموننشی بسیار به فرعون احترام می‌گذاشت و به داشتن سینوهه در دربار خود افتخار می‌کرد. او مسئولیت‌های مهمی مانند مدیریت آموزش فرزندانش را به سینوهه داد. او همچنین دخترش را به عقد سینوهه درآورد و به او اجازه داد زمینی را برای ساختن خانه‌اش انتخاب کند. به گفته سینوهه، زمینی که او دریافت کرد با انجیر، انگور، عسل، جو، گندم و گاو، حاصلخیز بود. 

سینوهه باوجود اینکه از خارج آمده بود، بدون اتکا به کسی بسیار قدرتمند شد. او و پسرانش رهبران قبیله و اعضای محترم سرآمدان سوری شدند. همه مسافران اعم از مصری و سایر خارجی‌ها در خانه او پذیرایی می‌شدند. آموننشی به اعزام سینوهه به مأموریت‌ها ادامه داد و سینوهه در جنگ و به عنوان فرمانده در سوریه و نواحی اطراف خودش را ثابت کرد. 

یک بار، سینوهه از سوی رهبر قبیله‌ی دیگری برای یک مبارزه به چالش کشیده شد. ثروت و نقش او در دربار آموننشی موجب برانگیختن حسادت میان اعضای قبایل دیگر شد. طلوع خورشید، زمان نبرد بود. سینوهه توانست از ضربات خنجر و شمشیر حریف خود جاخالی دهد. سینوهه با تیر و کمان جنگید و خیلی زود تیری در گلوی حریف فرو کرد و او را به هلاکت رساند. سپس دست به غارت روستای حریف خود زد و بر ثروت و اعتبارش افزوده شد. 

پرده ۳: فراخوانی به تِبِس 

سینوهه در اوج کار خود در آسیا بود و هر آنچه که یک مرد می‌خواست داشت، اما هنوز از درون احساس پوچی می‌کرد. او با آگاهی از فرارسیدن پیری، می‌دانست اگر در سوریه بماند، به جای مومیایی شدن طبق سنت مصری، طبق رسوم محلی، در پوست گوسفندی به خاک سپرده خواهد شد. سینوهه بر اساس آیین مصری تصور می‌کرد بدون تشریفات تدفین مناسب، او زندگی ابدی در دُوات (قلمرو مردگان) نخواهد داشت. بنابراین او مرتب از دلتنگی‌اش با آموننشی صحبت می‌کرد، اما حاکم اصرار داشت سینوهه کنار او بماند. 

با این حال، موفقیت سینوهه در آسیا به حدی بود که حتی فرعون جدید مصر، سنوسرت اول، نام او را شنیده بود. او خدمتکاری را نزد سینوهه فرستاد تا به او بگوید از اتهام و تعقیب در امان است و می‌تواند به دربار مصر در تبس بازگردد. فرعون به سینوهه قول شغل و مقبره و تدفین مناسب مصری را به او داد. 

سینوهه از دریافت این پیام خشنود شد، به خانه بازگشت و تا پایان عمر در خدمت فرعون بود. 

آیا سینوهه واقعاً وجود داشته است؟ 

مصرشناسان این پرسش را مطرح کرده‌اند که آیا این یک روایت تاریخی است یا یک اثر داستانی که در مصر باستان دهان به دهان می‌چرخیده است. از آنجایی که داستان سینوهه با یک واقعیت تاریخی کاملاً تأییدشده آغاز می‌شود (یعنی قتل آمنمهات اول)، بنابراین ممکن است سینوهه واقعاً از افراد مشهوری بوده که در طول زندگی خود به شهرت رسیده است. 

این امکان هست، اما هیچ مدرک دیگری برای تأیید این نظریه وجود ندارد. مقبره سینوهه هرگز پیدا نشده و خارج از شعر، هیچ اشاره‌ی تأییدکننده‌ای به سینوهه وجود ندارد. همچنین هیچ منبعی وجود ندارد که به آموننشی اشاره کند، اما احتمالاً این نسخه مصری‌شده از نام سوری او بوده که در اسناد محلی، آن را به شکل دیگری می‌نوشتند. 

در نتیجه، اجماع کنونی اینست که این یک اثر «داستانی» تاریخی است، با یک «زمینه تاریخی واقعی» و یک قهرمان تقریباً ساختگی. این امر در ادبیات مصر، به ویژه در دوران پادشاهی میانه، نامتعارف نبود. موضوعات رایج دیگر موضوعات افسانه‌ای و فراطبیعی بودند که نمونه آن داستان «دریانورد کشتی‌شکسته» است. 

پند داستان سینوهه چیست؟ 

گر داستان سینوهه یک نوشته تاریخی نیست، پس هدف از مطالعه آن چه بوده است؟ این داستان احتمالاً یک اثر داستانی است، اما نمایانگر عناصری از زندگی در مصر باستان و خاورمیانه است. 

این داستان اطلاعاتی درباره سازماندهی سیاسی جوامع کوچک در آسیای اوایل هزاره دوم قبل از میلاد را نشان می‌دهد. این جوامع توسط رهبران محلی اداره می‌شدند که برای کسب ثروت و اعتبار لازم برای حفظ قدرت به توانایی‌هایشان وابسته بودند. رهبران باید گله گاو می‌داشتند، در نبردها پیروز می‌شدند، با موفقیت به روستاهای دیگر حمله می‌کردند و غنائم جنگی را عادلانه میان مردم خود قسمت می‌کردند. میان حاکمان سلسله مراتب وجود داشت، مانند زمانی که سینوهه تسلیم آموننشی، رئیس منطقه‌ای قدرتمندتر، شد. 

این داستان اهمیت مراسم تدفین و زندگی پس از مرگ در مصر باستان را نشان می‌دهد. هیچ چیز برای سینوهه مهم‌تر از پیروی از آیین صحیح برای اطمینان از عبور به زندگی پس از مرگ نبود. مسئله فقط مرگ در وطن نبود، بلکه مراسم تشییع جنازه و تدفین مناسب به روش مصری برای زندگی جاودانه پس از مرگ بود. 

كلیدواژه‌های مطلب: برای این مطلب كلیدواژه‌ای تعریف نشده.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

تازه‌ترين مطالب اين بخش
  کاوش در میراث ماندگار جایزه‌ی نوبل

در این مقاله برخی از تأثیرگذارترین کتاب‌های برنده‌ی جایزه‌ی نوبل ادبیات را بررسی می‌شود که بر موضوعات متنوعی تمرکز کرده‌اند و در سبک‌های نوآورانه‌ای نوشته شده‌اند.

  برخی آفت‌های نقد و نقدشنوی

افسوس که گاه نقدها و پاسخ نقدها بیشتر برای مطالعۀ موردی بی‌اخلاقی، بی‌ادبی و مغالطه به کار می‌آیند تا برای کشف حقیقت.

  اصول تائو برای تربیت رهبرانی عاقل و خردمند

توصیه‌های جان هایدر برای تربیت رهبران مقتدر و عاقل

  ترجمه‌ای سخته و پردخته

نگاهی به ترجمه‌ی جدید «غرور و تعصب»

  جایی که هنر و تاریخ به هم پیوند می‌خورند

منی برای اندیشمندان و هنرمندان شد تا ایده‌های جاودان و آثار ماندگار خلق کنند.