خبرآنلاین: پرسیدهاند این مکر عقل و فریب تاریخ که هگل و مارکس از آن گفتهاند چیست و چه معنی دارد؟ و مگر تاریخ از درک و فهم و زیرکی برخوردار است که اقوام و حکومتها را فریب دهد؟
تاریخ به معنایی که در آثار بعضی فیلسوفان دو قرن اخیر آمده است، عین درک و فهم و راهبر آن است و راه معاش و کار و سیاست در روشنایی و تاریکی آن پیموده میشود. تاریخ هم راهنماست و هم گمراه میکند. طرح مکر تاریخ در فلسفه جدید امر بی سابقهای هم نیست. صفتی را که در کتب آسمانی به خدا نسبت داده شده بود، متجددان آن را به تاریخ نسبت دادهاند.
در نظر هگل، مثال مکر عقل القای توهم قدرت و عظمت اشخاصی مثل اسکندر و بناپارت بود که هر دو خیلی زود چون فواره بالا رفته و سرنگون شدند. اما آثار فریب تاریخ، دامنه وسیعتری از این قبیل فریبها دارد.
تاریخ میتواند مردمان را به ظلمت نادانی مبتلا کند و این امر غالباً با ایجاد خلل و آشوب در زبان صورت میگیرد. کنفسیوس حکیم نامدار چینی گفته بود که با خارج شدن الفاظ و کلمات از جایگاه خود، پریشانی و بی سامانی در زندگی مردمان پدید میآید.
نزدیک به ۲۵۰۰ سال بعد، جورج اورول دریافت که جنگ را صلح و بردگی را آزادی و … میخوانند. او اگر بیشتر می زیست، میدید که به جای “جنگ، صلح است” میبایست بنویسد “صلح دیگر لفظ بی معنایی است” و آن را از زبان بیرون باید انداخت.
او هم چنین میدید که مرزهای میان دانایی و بی خردی، عزت و ذلت، توانایی و درماندگی و عفت و هرزگی و هوس بازی، راست و دروغ، پیروزی و شکست، وطن دوستی و بی وطنی و به طور کلی مرز میان فضیلت و رذیلت برداشته شده است و این آخرین مکر و حیله تاریخ بود. زیرا با این مکر تاریخ خانه خود را ویران کرد.
مردمان دیگر آینده و امید ندارند و مردمان سرگرم بازی ایامند و در این مشغولیت، نمیدانند و نمیتوانند بیاندیشند که چه میکنند و چه بر سرشان میآید. اکنون دیگر از مکر تاریخ نباید گفت، زیرا فریب دهنده و فریفته هیچ یک در میان نیستند و معلوم نیست که جهان به کجا میرود.
منبع اینستاگرام نویسنده
مگر میشود فرهنگ این کشور را تنها با دو سطر اینجا در «فیسبوک» و سه سطر آنجا در توییتر و تلگرام ارتقا داد؟
شوروی آدامس را سرگرمی کاپیتالیستی تلقی میکرد.
چرا این نویسنده پس از سالها دوری از انظار هنوز برای دوستدارانش جذابیت دارد؟
برای اینکه خوانندۀ خوبی باشید، نیازی نیست هر کتابی را تا آخر بخوانید.
نگاهی عصبشناختی به ارادهی آزاد