معرفی پشت جلدِ کتاب*
عبدالحسین آذرنگ
چگونه پشت جلد کتاب بنویسیم؟
تا جایی که جستوجو کردهام، تا کنون ندیدهام دربارهی مطالبی که پشت جلد کتابها چاپ میشود، نوشتهی مستقلی به زبان فارسی منتشر شده باشد، نیز درمعرفی کتابهای الکترونیکی که ارمغان تازهتری است. ضوابط اصلی نگارش آنها را هم در منابع فارسی نیافتهام، مگر برخی اشارههای کلی و گذرا. از اینرو، در اینجا سعی میکنم چند اصل و نکته را در این خصوص با اهل حرفه و علاقهمندان در میان بگذارم و امیدوارم بازخوردهای علاقهمندان به تکمیل این بحث کمک کند.
(برای نشر و کتابهای الکترونیکی، نک: بخش پایانی این نوشته)
- مطلبی که پشت جلد کتابهای چاپی نوشته و منتشر میشود، معمولاً نباید بیش از چند سطر اطلاع باشد، و این چند سطر در اصل به این قصد چاپ میشود که در زمانی کوتاه تصویری گویا و مفهومی رسا از محتوای کتاب، و گاه نیز از کاربرد و مخاطب، یا مخاطبان اصلی آن، به دست بدهد؛
- مطلب پشت جلد افزون بر اطلاعرسانی، جنبهی ترویجی و تبلیغی هم دارد و از اینرو، همواره باید صادقانه، صمیمانه، صریح و موافق با حقیقت و واقعیت باشد؛ به دور از هرگونه غلو، مبالغه و اغواگری خلاف واقع. اگر جز این باشد، اطمینان خریدار و خوانندهی کتاب از کتابهای دیگر ناشر و سایر آثار پدیدآورنده سلب خواهد شد؛
- این مطلب باید به گونهای باشد که پخشگر(توزیعکننده)، کتابفروش، شاگرد کتابفروش، بازاریاب، ویزیتور، کسانی که از کتابفروشان و کتابخانهها سفارش میگیرند، سایر عوامل پخش و فروش، خبرنگار، روزنامهنگار، رسانهگر، مسئولان تبلیغات، کتابداران، و نیز خریداران و خوانندگان کتاب، با نگاهی سریع به آن، بتوانند از محتوا و هدف کتاب تصویری مفهوم و روشن به دست بیاورند. بهویژه به کتابفروشان برای معرفی به خریداران کتاب، به رسانهگران و به کتابداران و کتابداران مرجع کمک کند؛
- · نویسندهی این مطلب، یا ناشری که با انتشار آن موافقت میکند، باید محاسبهی زمان و انتقال پیام را با کمترین و گویاترین کلیدواژهها، اصطلاحها و عبارتها داشته باشد. بنا به تجربه، بهتر است زمان لازم برای انتقال پیام از ۳۰ ثانیه تجاوز نکند؛
- در کتابهایی که معرفی پدیدآورنده لازم است، به ویژه کتابهای نخست°اثران، یکی دوسطر توضیح مختصر در بارهی تخصص و حوزهی کار آنها لازم است؛
- در کتابهایی که روکش جلد دارند، سه فضا در اختیار ناشر است: لبه برگردانهای آغاز و پایان کتاب و پشت جلد. این فضاها به ناشر امکان میدهد که پشت جلد را به معرفی کتاب، لبه برگردان اول را به معرفی نویسنده و اشاره به سایر آثار او، و لبه برگردان آخر کتاب را به معرفی مترجم، درکتابهای ترجمه شده، یا به معرفی مجموعه یا دیگر آثار مرتبط خود ناشر اختصاص دهد؛
- تجربه نشان داده است که نوشتن مناسبترین معرفیها با کمترین واژهها و در همین محدودهی زمانی، از ویراستاران کارکشته و مخاطبشناس و کاربردشناس ساخته است؛
- شماری از ناشران، اگر نگوییم بیشتر قریب به اتفاق آنها، اغلب از پدیدآورنده میخواهند این مطلب را بنویسد و در اختیار ناشر بگذارد، حال آنکه پدیدآورنده مناسبترین کس برای نوشتن چنین مطالبی نیست؛ به این دلایل:
ـ از هیچ پدیدآورندهای نمیتوان توقع داشت که نشر، بازارنشر،
ویژگیهای اطلاعرسانی، جنبههای تبلیغاتی نشر، کاربردهای اثر و سایر نکتههای فنی نشر را بشناسد؛
ـ ناشرانی که بررسیهای بازارشناسی، مخاطبشناسی و کاربردشناسی دارند، به اطلاعات و دادههایی دست مییابند که در دسترس دیگران نیست؛
ـ ممکن است پدیدآورنده نتواند مانند نویسندهای بیطرف از نوشتهی خودش فاصله بگیرد و آن را کاملاً منصفانه معرفی کند. تجربهی عملی از بررسی شمار زیادی از معرفیهای پشت جلد نشان داده است که معمولاً پدیدآورنده یا دربارهی اثرخودش غلو و مبالغه، یا آنقدر فروتنی میکند که حق مطلب درست ادا نمیشود؛
- ویراستارِ کارکشتهی مخاطبشناس، کاربردشناس و خوشقلم، اگر که خودش اثر را ویراسته باشد، بیش از دیگران بر جنبههای مختلف آن احاطه دارد؛ به این دلایل:
ـ او، هم خوانندهی دقیقی است و هم عاملی تاثیرگذار در انتقال پیام اثر به خوانندگان. درنتیجه، دید او چندوجهی است؛
ـ او معمولاً از آغاز مراحل پدیدآوردن تا انتشار، پخش، فروش، خریدن و خواندن اثر، تا مرحلهی بازخوردهای خوانندگان و تاثیر آنها را بر روند نشر خوب میشناسد؛
ـ اینگونه ویراستاران اغلب توان نویسندگی و قدرتهای نگارشی و تاثیرگذاری دارند، و در عینحال میدانند، یا بهتر میتوانند تخمین بزنند، که مخاطبان اصلی اثر چه کسانی هستند. درنتیجه، پیام را با توجه به مخاطبان اثر تنظیم میکنند؛
ـ در نشرهای توسعهیافته، «سطر اول نویسی» از امتیازهای بزرگی است که حتی در ازای آن دستمزدهای درخوری هم پرداخت میشود، یعنی این توانایی که ویراستار کارکشتهی کاردان بتواند محتوای اصلی کتاب را با چند کلیدواژه، یا چند اصطلاح و تعبیر تعیینکننده، در یک سطر معرفی کند. گاه ممکن است او فقط همین یک سطر را بنویسد و ویراستاران دیگر سطرهای تکمیلی را. هر ویراستاری قدرتهای سطر اول نویسی را ندارد. این توان را در معرفی فیلمهای سینمایی و تلویزیونی، و تبلیغات بزرگ کتابهای تازهانتشار در نشریههای بینالمللی و معتبر معرفی و نقد کتاب بهتر میتوان دید؛
- نیز معمول است که ویراستار کارکشته نظر پدیدآورنده و ناشر را جویا شود و سعی کند جنبههای «مدّ نظر» و البته وارد آنها را در نوشتهی خود اعمال کند، بهویژه نظر آنها را دربارهی محتوا، هدف، مخاطب، کاربرد و کاربردهای اثر. ویراستار کارکشته از پدیدآورنده میپرسد: « این اثر را چرا و به چه قصدی نوشتی؟». از ناشر هم میپرسد:« چرا این کتاب را برای انتشار انتخاب کردی؟». پاسخ این دو پرسش، مهم است؛
- اشاره به کتابهای دیگر پدیدآورنده که به شناخت بهتر حال و هوا و سبک و روش پدیدآورنده کمک کند، موثر است؛
- مطالعات نشان داده است که اصالت، تازگی، دیدگاه متفاوت، تحلیل و موشکافی، پاسخگویی به نیازهای مبرم، روشمندی، اعتبار و استناد، و جایگاه اثر در میان آثار مشابه، از اصلیترین متغیرهایی است که در داوری و انتخاب خریداران و خوانندگان آثار غیر داستانی نقش تعیینکننده دارد؛
- در آثار داستانی و هنری نام پدیدآورنده در وهلهی نخست تعیینکننده است. در کتابهای دیگری که از او منتشر شود، مطلبی تاثیرگذار است که توجه خریدار و خوانندهی کتاب را به مضمون این اثر تازه جلب کند؛
- نوشتن مطلب دربارهی آثار داستانی و هنری، به مراتب دشوارتر از آثار غیرداستانی، و درعینحال هنرمندانهتر است. از این رو، بهتر است این مطلب را ناشر از کسی بخواهد که بتواند مقصود را تامین کند؛
- ممکن است یک جمله در بارهی حال و هوا و سبک داستان و تکهی بسیار کوتاهی از یک قسمت داستان برای معرفی کتابهای داستانی کفایت کند؛
- ممکن است یک جمله در وصف حال و هوای شعرهای کتاب و تکهای از یک شعر برای معرفی مجموعه یا کتاب شعر مقصود را تامین کند؛
- در کتابهای کودکان و نوجوانان، مشخص کردن گروه سنی مخاطبان اصلی کتاب حتماً لازم است؛
- نوشتن معرفی برای کتابهای نخست°اثران هم دشوارتر از کتابهای دیگر است. همهی نخست°اثران در همه جای جهان به آسانی از سوی ناشران و خریداران و خوانندگان کتاب پذیرفته نمیشوند. از اینروست که معرفی پشت جلد آثار این پدیدآورندگان را باید به گونهای تنظیم کرد که اشتیاق خریداران و خوانندگان را به آشنایی با آنها برانگیزاند. این اشتیاق با تاکید بر جنبههای تازه، نوآورانه و خواندنی ایجاد میشود؛
- در مجموعهها، اشارهی ناشر به آثار دیگری که در آن مجموعه منتشر شده است، بهویژه به مخاطبان اصلی مجموعه و مجموعهداران و کتابخانهها، کمک میکند؛
- نقل کردن نکات برجسته از معرفیهای چاپ شده در نشریههای حرفهای معتبر میتواند هم مناسب و هم مشوق باشد. بعضی از ناشران، نسخههایی از کتاب را پیش از انتشار عمومی برای اینگونه نشریات میفرستند و اظهار نظر نویسندگان و همکاران آنها با انتشار عمومی کتاب همزمان، یا تقریباً همزمان، میشود؛
- ممکن است در بازچاپهای کتاب، تکه یا تکههایی از بازخوردهای مثبت مطبوعات انتخاب و بر پشت جلد ظاهر شود. کتابهایی هستند که استقبال از آنها از چاپ دوم به بعد آغاز میشود. در اینگونه کتابها معمولاً بازخوردهای مثبت بیش و بیشتر میشود و ناشر از میان آنها مساعدترین نکات را برمیگزیند و پشت جلد درج میکند؛
- استفاده از طراحی، قلمهای حروف متفاوت و رنگ تاثیرهای روانشناختی دارد و اگر مطالعه شده و دقیق باشد، تاثیر آن حتمیتر است. رنگ از عاملهای تاثیرگذار و ایجاد جاذبه است. رنگ حروف با توجه به رنگ زمینه و عامل کنتراست موثر است؛
- قلم و اندازهی حروف همینطور. خواننده نباید با سعی و تلاش نوشته را بخواند. آسان خوانی و لذت بردن از خواندن، از اصول بنیادی است. هرگاه خواننده احساس کند پیامی گویا با لحن و زبانی خوش، حامل دید، نگرش، اطلاع، داده، یا وصفی خوشایند به او منتقل شده است، خاطرش خرسند میشود و خرسندی او نشانهی موفقیت پیامی است که فرستاده و گرفته شده است.
- از تاثیر مطالب مناسب پشت جلد بر فروش کتاب، آمارهایی از نشر کشورهای انگلیسی زبان در دست است. در زبان فارسی از این گونه آمارها فعلاً نیست، چون مطالعات نشر وجود ندارد. شاید اندکشماری از ناشران بنا به تجربهی مستقیم خودشان، یا به یاری شمّ ناشرانه، تخمینهایی در این خصوص داشته باشند، اما اطلاع مدون و مکتوبی هم در این باره دیده نشد.
*
نشر و کتاب الکترونیکی/دیجیتالی امکانات به مراتب بیشتری برای معرفی، ترویج و تبلیغ در اختیار دارد و هر روز هم نوآوریها بر دایره و گزینهی امکانات آن میافزاید. حتماً باید در نظر داشت که اکنون نشر چاپی/کاغذی برای بقای خود به امکانات اطلاعرسانی، تبلیغی و ترویجی الکترونیکی نیازمند، و ناگزیر به استفاده از این امکانات است.
- اصول نگارش معرفی برای کتاب الکترونیکی با کتاب چاپی تفاوتی ندارد.
- نشر الکترونیکی میتواند با انتشار پیشآگهیها عاملان فروش، بازاریابان، رسانهها، مطبوعات، کاربران و حتی خریداران احتمالی را از انتشار کتابهای تازه، یا انتشار کتابهای در راه، باخبر کند؛
- میتواند به همهی مخاطبان خود فرصت و مجال کافی برای بررسی و انتخاب بدهد؛
- میتواند بازتابها و بازخوردها را به طور گسترده انعکاس دهد؛
- میتواند میان همهی عناصر تولیدی اثر پل ارتباطی باشد، یا میان خود آنها ارتباط مستقیم برقرار کند؛
- میتواند هرگاه بخواهد معرفی را تغییر دهد، بر آن بیفزاید، یا از آن بکاهد، یا آن را تعویض، تصحیح و جرح و تعدیل کند؛
- میتواند از امکانات تصویری و انواع طراحیها و رنگها استفاده کند؛
- میتواند نقد و نظرها و تحلیل وتوصیفها دربارهی اثر را با کاربران و مخاطبان خود در میان بگذارد؛
- امکانات نشر الکترونیکی برای اطلاعرسانی، تبلیغ و ترویج با هیچیک از محدودیتها و مانعهای جغرافیایی، مکانی و زمانی روبهرو نیست. از این رو، نشر الکترونیکیِ آگاه به امکانات متنوع و گستردهی خود، میتواند نشری رویدادآفرین و بسیار تاثیرگذارتر باشد.
* با سپاس از مجید رهبانی(جهان کتاب)، کامیار عابدی (انتشارات مروارید) و لیلا زارع(پژوهشگر و کتابپژوه) که این نوشته را پیش از انتشار خواندند و نکات سودمندی را تذکر دادندـ ع.آ.
19 بهمن 1401