شرق: در سالهای اخیر، مرگ هنرمندان جوان ایرانی به دلیل فشارهای اجتماعی و اقتصادی به یک پدیده نگرانکننده تبدیل شده است. این مرگها که غالبا با خودکشی یا از دست دادن سلامتی ناشی از استرس شدید همراه بوده، نشاندهنده بحرانی است که نهتنها زندگی شخصی، بلکه خلاقیت و هنر این افراد را تحت تأثیر قرار داده است (نامبردن از نمونهها شاید عملی نادرست و موجب ناراحتی بازماندگان باشد).
یکی از مهمترین عواملی که بر سلامت روانی هنرمندان جوان تأثیر میگذارد، فشارهای اجتماعی است. جامعهای که از هنرمندان انتظار دارد به استانداردهای خاصی پایبند باشند، بدون اینکه حمایت کافی برای آنها فراهم کند، میتواند باعث ایجاد احساس ناتوانی و افسردگی در این افراد شود. همچنین انتظارات بالا از سوی خانواده، دوستان و جامعه هنری، فشار مضاعفی بر هنرمندان وارد میکند. این فشارها، بهویژه زمانی که هنرمند قادر به تحقق این انتظارات نباشد، ممکن است به کاهش اعتمادبهنفس و افزایش احساس انزوا منجر شود. از سوی دیگر، شرایط اقتصادی ناپایدار در ایران، بهویژه برای هنرمندان جوان، چالشهای بزرگی ایجاد کرده است. بسیاری از هنرمندان با مشکلات مالی روبهرو هستند و نمیتوانند از طریق هنر خود به درآمد پایداری دست یابند. این وضعیت میتواند به افزایش استرس و اضطراب در میان این افراد منجر شود. علاوهبراین، نبود حمایتهای دولتی و نبود فرصتهای شغلی مناسب برای هنرمندان، آنان را در وضعیتی قرار میدهد که مجبور به مبارزه برای بقا در محیطی شدیدا رقابتی میشوند.
ترکیب این فشارهای اجتماعی و اقتصادی، بسیاری از هنرمندان جوان را به سمت افسردگی و مشکلات روانی سوق داده است. در برخی موارد، این مشکلات روانی به خودکشی یا مرگ زودرس منجر شده است. این مرگها نشاندهنده نیاز فوری به بررسی دقیقتر وضعیت هنرمندان جوان و ارائه حمایتهای بیشتر به آنهاست. نهادهای دولتی و غیردولتی میتوانند با ایجاد برنامههای حمایتی و مشاورهای، به بهبود وضعیت روانی و اقتصادی هنرمندان کمک کنند. در نهایت، توجه به نیازهای روانی و اقتصادی هنرمندان جوان باید به عنوان یک اولویت در سیاستگذاریهای فرهنگی و اجتماعی کشور مطرح شود. بهبود شرایط زندگی این افراد، نهتنها به نفع خودشان، بلکه به نفع جامعه هنری و فرهنگی کشور نیز خواهد بود. اگرچه هنر میتواند ابزار قدرتمندی برای بیان مشکلات اجتماعی باشد، اما برای اینکه هنرمندان بتوانند به طور مؤثر به این وظیفه بپردازند، نیاز به حمایت و پشتیبانی دارند. با توجه به این واقعیتها، ضروری است که جامعه، رسانهها و نهادهای مرتبط با هنر، به مشکلات و چالشهای هنرمندان جوان توجه بیشتری داشته باشند و اقدامات لازم را برای حمایت از آنها انجام دهند.
بسیاری از کارگزاران و تصمیمگیرندگان به علت ناآشنایی با متغیرهای گوناگون مسائل رفتاری، با سادهانگاری راهحلهایی پیشنهاد میکنند که البته مبتنی با دیدگاه علمی نیست.
در این مقاله برخی از تأثیرگذارترین کتابهای برندهی جایزهی نوبل ادبیات را بررسی میشود که بر موضوعات متنوعی تمرکز کردهاند و در سبکهای نوآورانهای نوشته شدهاند.
افسوس که گاه نقدها و پاسخ نقدها بیشتر برای مطالعۀ موردی بیاخلاقی، بیادبی و مغالطه به کار میآیند تا برای کشف حقیقت.
توصیههای جان هایدر برای تربیت رهبران مقتدر و عاقل
نگاهی به ترجمهی جدید «غرور و تعصب»