سیبوک: اسطورهها هنوز برای انسان امروزین، انسانی که علم به او آگاهی بخشیده هنوز جالب است، هنوز ادبیات داستانی جهان بر گردههای اساطیر سوار است. هر چند که انسان امروز اغلب معتقد است اسطوره هیچ ردپایی در دنیای واقعی ندارد و به معنای لغوی نیز به معنای روایتی است داستانی که ممکن است کاملا ساختهٔ ذهنبشر بود. اسطوره با زندگی انسان اولین عجین بود و از اواخر قرن نوزدهم و ابتدای قرن بیستم بررسی جدی شده است. بعد از این تاریخ است که اسطوره بررسیهای علمی شد و طبق تعاریف آکادمیک اسطوره آن چیزی است که مقابل واقعیت قرار میگیرد. بعدها اسطوره را نه به عنوان بلاهت بشر که به عنوان مفری برای گریز و پناه بردن به دامن خیال تعبیر کردند. در عین حال بهباور بسیاری از اهل فکر اسطوره کارکردهای اساسیتری هم داشته است، برای مثال لوسین لوی- برول نویسندة کتاب «كاركردهای ذهنی در جوامع عقبمانده» معتقد است اسطوره برای اقوام بدی همان نقشی را داشته است که دین برای اقوام پیشرفته، در واقع اساطیر به ویژه در یونان باستان همان کارکردی را داشتند که خواندن تورات و انجیل برای مسیحیان و یهودیان داشت.
به باور بسیاری از اسطورهشناسان و محققان تاریخ اساطیر اغلب اسطورههایی که در فرهنگهای گوناگون ریشه دارند آبشخورهای مشترکی دارند با ویژگیهای یکسان.
• شخصیتهای اسطورهای اغلب ابعاد مافوق طبیعی دارند، تواناییهایی که انسان ندارد.
• اسطورهها هالهای از تقدس دارند.
• مسالهٔ زمان در دنیای اساطیر متفاوت است.
• اسطورهها توجیهی هستند برای پدیدههایی که انسان توانایی تفسیرش در آن مقطع تاریخی را نداشته است.
در این صفحه میخوانید:
تفاوت اسطوره و افسانه
نسبت اساطیر و مردمان امروز
میرچا الیاده و تحلیلی از اسطورهها برای انسان امروز
ریشههای مشترک شخصیتهای اسطورهای در فرهنگهای گوناگون
مهمترین کتابهایی که برای شناخت اساطیر میتوانید بخوانید
اسطورهها و افسانهها گاهی به لحاظ قدمت با یکدیگر برابری میکنند، اما تفاوتهای ماهوی میان اسطوره و افسانه وجود دارد. در افسانهها برخلاف اساطیر حوادث به دست انسانهایی خاص و نه مافوق بشری رخ میدهند، مثلا یک شاه یا یک پهلوان داستان را پیش میبرد. افسانهها با هدف نمایش مفاهیم انسانی آفریده شدهاند و خطای انسانی وجود دارد. این در حالی است که آدمی در بنبستهایی که آرزوهایش برآورده نمیشود یا به بنبست ترس و ضعف میخورد اسطوره از راه میرسد.
نخستین کسی که اسطوره را بهطور جدی مطالعه کرده است، فیلسوف ایتالیایی به نام باتیستا ویکو بود. ویکو تاریخ انسان را از منظر اسطوره مطالعه کرد و تاریخ زندگی بشر را به سه مرحله تقسیم کرد:
• مرحلهٔ اول: دوران خدایان
• مرحلهٔ دوم: عصر قهرمانان و قدرت مطلق زورگویان.
• مرحلهٔ سوم: عصر انسان یعنی عصر خرد و تمدن.
نسبت اساطیر و مردمان امروز
فریدریش ویلهلم یوزف فون شلینگ فیلسوف ایدهآلیست آلمانی و نویسنده کتاب «تاریخ فلسفه جدید» معتقد است: «میگویند تاریخ هر قومی پیامد اسطورههای آن قوم است.» که نشان دهندهٔ کنار نرفتن اساطیر از زندگی مردمان امروزی است، در واقع اساطیر جوامع مدرن را به ریشههایش وصل میکند، با این وصف سوشیانت هنوز در تاریخ و باورهای ایرانیان نقش دارد، او همان منجی رهاییبخش است. و میبینیم که در خاورمیانه و سرزمینهایی که اسطورهٔ سوشیانت در آن ریشه داشته هنوز این باور طرفدارانی دارد. با ظهور این موعود، جهان آکنده از عدل و داد میشود و نظم نوینی از راه میرسد و ظلم و ستم به کلی ریشهکن میشود. مردم با آمدن سوشیانت متدین خواهند شد و نیکی و مهربانی سرشت هر انسانی میشود و برکت از راه میرسد و گرسنگی تا ابد محو میشود.
اسطوره از نگاه اسطوره شناسان کارکردهای متعددی دارد، اما فیلسوف و نظریهپردازی همچون میرچا الیاده سعی کرده است در کتابهایش کارکردهای امروزین و نسبت اساطیر با امروز ما را کاملا ریشهشناسی کند و دیدگاهی متفاوت با سایر نظریهپردازان دارد. میرچا الیاده در کتاب «اسطوره و واقعیت» مینویسد: اسطوره مبتنی بر هستی شناسی است و از اموری تجلی یافته سخن میگوید. او در این اثر مطالعه اسطوره در جوامع ابتدایی پرداخته و نقش مهم اساطیر قومی در تاریخ را که تلاش نمودهاند این پدیده درزمینه اصلی اجتماعی- دینیاش قرارگیرد پرداخته است. معناهای گوناگون اسطوره در عهد باستان و جهان مسیحیت را بررسی کرده و نقش اسطوره و اسطوره سازی در دنیای مدرن کنونی در حوزه ادبیات و رسانه را شکافته است.
بعد از کمی خواندن دربارهٔ اساطیر سرزمینها و فرهنگهای گوناگون به زودی خواهید دید که بسیاری از این اساطیر ویژگیهای مشترکی دارند. ویژگیهایی که بیش از هر چیز نشاندهندهٔ انگیزهها و اهدافی است که جوامع کهن در پی خلق این اسطورهها میخواستند به آن دست پیدا کنند. یکی از دقیقترین تحلیلها را دربارهٔ دلیل این ویژگیهای مشترک در اساطیر فرهنگهای گوناگون» دکتر مهرداد بهار در کتاب پژوهشی در اساطیر ایران آورده است. او مینویسد: «مطالعات مردم شناسی که از نیمه دوم قرن نوزدهم آغاز شد، منظرهایی را در دید تحلیلگران اساطیر قرار داد که قبلاً ، سخت ناشناخته بود. مردم شناسی این راز را برگشود که اساطیر، آئین ها و آداب جوامع به اصطلاح ابتدایی عصر ما با اساطیر، آئین و آداب جوامع اعصار کهن بینالنهرین، مصری، هندی، ایرانی و یونانی و جز آن ها، دارای انگیزهها و اهدافی معمولاً مشترک و عمومی است. در واقع مردم شناسی، ما را قادر ساخت تا بر اساس بررسی تطبیقی، معمای حل ناشدهٔ خاستگاه کیش های باستانی ورابطهٔ آن را با ساختهای اجتماعی کهن باز شناسیم.» او در این کتاب مثالهای بسیاری از دل تطبیق اساطیر ایران و یونان و هندو بیرون کشیده است.
شاخه زرین یک پژوهش تطبیقی است که با رویکردی اجتماعی، با تکیه بر دو محور اسطوره و دین، به تحقیق در مبانی خرافهپرستی، ادیان ابتدایی و اعتقادات و مناسک مردمان اولیه میپردازد و در صدد اثبات این ادعاست که سیر اندیشه انسانها برای توجیه وقایع زندگی و طبیعت پیرامونشان، و نیز برای گرهگشایی یا گریز از پیچیدگیهای حیات، چگونه ابتدا به جادو و خرافهها روی آورد و بعد از آن به دین گروید و سرانجام از دین به علم متمایل گشت. نویسنده در این کتاب، به دنبال یافتن وجه مشترک ادیان و اساطیر مردمان جهان است. عنوان شاخه زرین، برگرفته از تابلویی با همین نام از ویلیام ترنر نقاش نامدار بریتانیایی است و در واقع اشاره به درختی مقدس است که شکستن شاخهای از آن میتوانست برای تصاحب منصب کهانتِ معبد دایانا در ایتالیا، با کاهن پیشین معبد مبارزه کند. نورتروپ فراى این کتاب را «دستور زبان تخیل آدمى» خوانده و آن را «مطالعهاى در وجه اجتماعى نمادپردازىِ ضمیر ناخودآگاه»، و مكمل كار فروید و یونگ در مورد نمادپردازى خصوصى رؤیاها دانسته است.
مهرداد بهار، با انتشار كتاب اساطير ايران در سال ۱۳۵۱ در حقيقت گام نخستين را در امر بررسي اساطير ايران برداشت و پژوهشي را آغاز كرد كه هنوز هم با اين ميزان ژرفا و وسعت و نظم و دقتنظر كسي جز خود وي بدان نپرداخته است. كتاب حاضر مشتمل است بر دو پاره يا دو جلد. پارهٔ نخست كه خود حاوي سه فرگرد «آفرينش، مردم و فرجام» است، دربرگيرندهٔ برگردان فارسی گزيدههايی از متنهای فارسی ميانهٔ «بندهش»، «روايت پهلوی»، «دينكرد هفتم»، «گزيدههای زادسپرم»، «زند ونديداد»، «متنهای پهلوی» و «ارداويرافنامه» است كه از تصوير آفرينش، مردم و پايان كار گيتی در ذهن نياكان ما سخن میگويند. فرگرد آفرينش در دوازده بخش، فردگرد مردم در هفت بخش و فرگرد فرجام در چهار بخش تنظيم شده است. پارهٔ دوم كتاب دربرگيرندهٔ دو بخش«اسطوره چيست» و بخش ناتمام «سرزمين و مردم» است.
دکتر مهرداد بهار در مقدمهٔ این کتاب نوشته است: «اسطورهها تا روزی که با زندگی محسوس و عملی جامعه خود مربوط باشند در میان توده مردم حیات دارند، و روزی که با این شرایط تطبیق نکنند، از زندگی توده مردم خارج میشوند و از آن به بعد در زندگی روشنفکرانه، در ادبیات، فرهنگ، مطالعات و اینها میتوانند وارد بشوند و ادامه حیات بدهند. آنها را دیگر توی قهوهخانهها نمیخوانند، دیگر سربازها در میدان جنگ شاهنامه نمیخوانند، دیگر مادرها ممکن است برای بچههایشان احیانا قصههای دیگری را تعریف بکنند، برای اینکه شرایط تغییر کرده است. بحث فقط سر این است که من این را مسئله قابل تاسف نمیدانم، این جبر زندگی اسطوره است.»
دانشنامهی اساطیر جهان، دانشنامهای جامع با تقسیمبندی موضوعی و مضمونی است که در ده فصل تنظیم شده است. فصل اول به معرفی درونمایههای مشترک اساطیری میان اقوام مختلف میپردازد. فصل دوم، اسطوره شناسی تطبیقی، در پنج بخش به اسطورههای اقوام مختلف در استرالیا، آفریقا، خاور دور، آمریکای جنوبی و آمریکای شمالی اختصاص دارد و فصلهای سه تا هشت نیز به اساطیر مصر و خاورمیانه، ایران، یونان باستان، روم باستان، اروپای شمالی و مرکزی و سلتی میپردازد.
شایان ذکر است به دلیل فقدان یک فصل ویژهٔ اساطیر ایران، مترجم فصل اساطیر ایران را از دانشنامهی اساطیر جهان(لاروس) به فارسی برگردانده و در قالب یک فصل به کتاب افزوده است. فصلهای نه و ده نیز به اساطیر حیوانات و اساطیر گیاهان اختصاص یافته است. در انتهای هر فصل نیز تصاویر مرتبط با اسطورههایی که شرح آنها رفته ارائه شده است. بدینترتیب در این کتاب مجموعهای از اسطورههای اقوام مختلف به صورت موجز و مختصر کنار هم قرار گرفته و امکان آشنایی، مقایسه و کشف شباهتها و تفاوتهای آنها فراهم آمده است.
دکتر ابوالقاسم اسماعیلپور در مقدمهٔ این کتاب نوشته است: «گفتهاند كه اسطوره پاسخی است به پرسشهای بیپایان بشری كه میخواسته جهان را بشناسد. امروز نیز كه برای بسیاری از آن پرسشها پاسخی یافتهایم، هنوز اسطورهها، این جلوههای بیمانند تخیل، جذاباند و خواندنی و بیش از آن فرهنگساز، چندان كه شاید هرگز نتوان روزی را تصور كرد كه اسطوره از زندگی انسان رخت بسته باشد. در میان اسطورههای جهان، آنها كه شرقیاند در نزد خوانندهٔ ایرانی آشناتر و به فرهنگ ما مربوطترند. كتاب اسطورهها و افسانههای شرق مجموعهای است شامل اسطورههای مصر، میانرودان (بینالنهرین)، ایران، هند، چین، ژاپن، و آسیای جنوبشرقی. این مجموعهی خواندنی با نظمی الفبایی در سه بخش گرد آمده و برای هر یك از اسطورهها توضیحی موجز و گویا و سودمند بیان شده است. این كتاب گنجینهای است هم برای پژوهشگران عرصهٔ فرهنگ و هم برای خوانندهٔ عادی كه هر روز میتواند آن را در دست بگیرد و با یكی از این اسطورهها و خویشاوندان آن آشنا شود.
دربارۀ زندگی زردشت پيامبر ايران باستان و سرگذشت او علاوه بر روايات تاريخي موجود به علت فاصلهٔ زماني بسيار روايتهاي ديگري نيز هست که بيشتر پيرامون شخصيت اسطورهای او شکل گرفته است. در کتاب حاضر دربارهٔ شخصيت تاريخی زردشت، زندگی اساطيری وی و کشف حقيقت از خلال منابعي نظير دينکرد هفتم و يا زارتشتنامه پژوهش و بحث شده است. مولفان کتاب دو تن از شناختهشدهترين چهرههای دانشگاهی در حوزهٔ تاريخ و اساطير هستند.
هیچگاه روایت واحد و اصیلی از یک اسطوره وجود ندارد. با تغییر شرایطمان نیاز داریم که داستانهایمان را به گونهای متفاوت بازگو کنیم تا حقیقت بیزمانـی را که در دل آنها است بیـرون بکشیم. در ایـن تاریخ مختصر اسطورهشناسی، خواهیم دید که هر زمان مردان و زنان گامی به پیش برداشتهاند، اسطورههای خود را بازبینی کرده و آنها را در شرایط جدید به سخن درآوردهاند. اما این را نیز خواهیم دید که ماهیت بشر تغییر زیادی نمیکند، و هر چند بسیـاری از این اسطورههـا در جوامعی خلق شدهاند که بیشترین تفـاوت را با جامعهٔ کنونی ما داشتهاند، هنوز هم با اساسیترین ترسها و آرزوهای ما مرتبطاند.
جوزف کمبل (۱۹۸۷- ۱۹۰۴)، از برجستهترین مراجع جهانی در زمینهی اسطورهشنـاسی، پژوهندهای توانـا، مشاهدهگری تیزبین، نویسنده و آموزگاری نامی بود که در سطح جهان تأثیری گسترده و ژرف گذارد. برای او، اسطوره «آواز کائنات و موسیقی افلاک» بود. این گفتوگوی بلند که روایتی از آن از یکی از شبکههای تلویزیونی آمریکا پخش شد، و میتـوان آن را جمعبندی پژوهشها و مشاهدههـا و اندیشههـای کمبل شمرد پهنهای وسیع را درمینـوردد و به معنی دقیق کلمه، از هر دری سخن میگوید. تمـامی میـراث اسـاطیری بشریت را، از دورترین زمـانهـا و ناشناختهترین اقوام تا اسطورههایی که امروز سینما خلق کرده است به یکباره در برابر دیدگان خواننـده قرار میدهـد، منظـرهای پر از جلوههـای گوناگون که در عین حال سرشار از همانندیها و قرابتهای چشمگیر و تفکرانگیز است.
چرا باید در مورد اسطورهها بدانیم؟
چرا اساطیر و افسانهها انقدر محبوب هستند؟ اهمیت این مباحث در چیست؟ همانطور که خواندید اندیشمندان و محققان بسیاری طی تاریخ به بررسی و مطالعۀ داستانهای اساطیری و الگوها و افسانهها پرداختند. آیا ردی از این اساطیر در زندگی خود دیدهاید؟ کتابهای پیشنهادی ما در این صفحه به شناخت بیشتر و بهتر اسطورهها کمک میکنند.
یکی از جنبههای مهم حد وسط طلایی این است که این حد وسط نسبت به افراد و شرایط مختلف میتواند متفاوت باشد.
از نظر شانتال موف جوهر امر سیاسی، نه اجماع که ستیز است.
بسیاری از کارگزاران و تصمیمگیرندگان به علت ناآشنایی با متغیرهای گوناگون مسائل رفتاری، با سادهانگاری راهحلهایی پیشنهاد میکنند که البته مبتنی با دیدگاه علمی نیست.
در این مقاله برخی از تأثیرگذارترین کتابهای برندهی جایزهی نوبل ادبیات را بررسی میشود که بر موضوعات متنوعی تمرکز کردهاند و در سبکهای نوآورانهای نوشته شدهاند.
افسوس که گاه نقدها و پاسخ نقدها بیشتر برای مطالعۀ موردی بیاخلاقی، بیادبی و مغالطه به کار میآیند تا برای کشف حقیقت.