img
img
img
img
img

قوم‌نگاری از مناسک محرم

رضا صائمی

هم‌میهن:

اگر هنوز کسی مثل بهرام بیضایی نتوانسته فیلمنامه‌ای درباره قصه کربلا بنویسد تا فیلم «روز واقعه» ماندگار شود، در سینمای مستند هم کسی به‌خوبی ناصر تقوایی در مستند «اربعین» نتوانسته این آیین را به تصویر کشیده و روایت کند. مستندی پژوهشگرانه و استخوان‌دار که گزارشی از آیین عزاداری بوشهری هاست که سال ۴۹ آن را با دوربین مهرداد فخیمی وسط مسجد دهدشتی و بهبهانی بوشهر می‌سازد. با تصویر‌های بکر و صدای جریح و حماسی «بخشو» با نام اصلی جهانبخش کردی زاده؛ کسی که بعد‌ها لحن، نوا و آهنگ صدایش را در «ممد نبودیِ» کویتی‌پور شنیدیم. البته پسرش می‌گوید، فامیلی پدرش «بخشی» است و تقوایی در تیتراژ آن را به «بخشو» تغییر داده است، اما تمام تصاویر به عزاداری ختم نمی‌شود. لنج‌ها را می‌بینیم، دمام زن‌ها و سنج زن ها، ماکت کربلا و شمع‌ها و هیئتی‌هایی که دارند مسجد را سیاه پوش می‌کنند تا روایت مردم‌شناختی از یک زیست-بوم هم در دل اثر بازنمایی شود.

در اینجا خود دوربین هم انگار به یکی از عزاداران مسجد تبدیل شده و هویت سوبژکتیو پیدا می‌کند. درواقع مستند «اربعین» در کنار اینکه یک اثر جامعه شناسانه و مردم شناسانه است، احساس تقوایی است در ۲۱ دقیقه از گرم‌ترین و باحس‌ترین مردمانی که تمام زندگی شان آیین است و مناسک. فارغ از سویه‌های محتوایی این مستند مردم‌نگارانه، فرم و ساختار روایی آن قابل توجه و تأمل است. برش‌های متعدد تصویری به ریتم متوازن آن کمک کرده و جغرافیای اثر را به خوبی بازنمایی می‌کند.

مستند «اربعین» سرشار از اینسرت‌ها و کات‌های تصویری است که ذهن مخاطب را بر نمادهای به‌کار برده‌شده در آیین و رسوم عزاداری مردم جنوب ایران درگیر می‌کند. نماهای اینسرتی برگرفته از پرچم‌ها و دیوارنوشته‌ها ازجمله این تمهیدات است که در طول مستند زیاد می‌بینیم و فیلمساز به‌عمد روی آن متمرکز شده است تا نشان دهد یک مراسم عزاداری علاوه بر کلیات جمعی یک آیین مذهبی مملو از جزئیات جذاب تاریخی، اجتماعی و فرهنگی است که می‌تواند در یک خوانش نشانه‌شناختی مورد تحلیل قرار بگیرد. از این حیث دکوپاژ در این مستند، نقش و جایگاه مهمی پیدا کرده است و نقطه قوت اثر از لحاظ فرمی و ساختار روایی است. عزاداری مردم جنوب با زیست فرهنگی و تاریخی آنها ارتباط مستقیم دارد.

زندگی از طریق دریا، ماهیگیری و سفرهای تجاری دشواری‌های خود را دارد. این فیلم در سال ۱۳۴۹ در بوشهر ساخته شده است و نشان از آن دارد که مردم بوشهر در زندگی عادی خود با حماسه‌های کوچک و بزرگ در زندگی روبه‌رو هستند. در این فیلم ناصر تقوایی کسی را که برای روایتگری اصلی انتخاب کرده جهانبخش کردی‌زاده معروف به «بخشو» است؛ کسی که صدای زخمی، اسطوره‌ای و حماسی داشت و این با زندگی و زیست مردم آن منطقه نسبت دارد. مردم دیگر مناطق این نوع عزاداری را ندارند و عزاداری مردم جنوب رنگ خاصی دارد؛ گویا دمام‌زن‌های این مراسم از دل تاریخ آمده‌اند. حتی پیکره، صورت و نگاه آنها رنگ خاصی دارد، نگاه‌شان عمیق و پر از تلخی و اندوه است و روایت‌های بسیار زیادی از محیط‌زیست آن منطقه دارد. فیلم با نمایی از ماکتی از کربلا و شمع‌ها آغاز می‌شود و گویا سال‌هاست که این عزاداری بوده و همانند فلاش‌بک این خاطرات مرور می‌شود، به دمامزن‌ها و سنج‌زن‌ها می‌رسد که ویژگی حماسی دارد و این ویژگی را هیچ ابزار عزاداری دیگری ندارد و این اتفاق شگرفی برای یک مستند است.

مستندی که لحن دارد

اکبر نبوی، پژوهشگر و منتقد سینما معتقد است: «ما با سوءتفاهمی تاریخی درباره واقعه عاشورا در جامعه روبه‌رو هستیم که از سوی برخی نویسندگان مطرح شده که از واقعه عاشورا با تعبیر تراژدی یاد می‌شود؛ درحالی‌که عاشورا تراژدی نیست. تراژدی در معنای مصطلح یعنی قهرمانی که کشته می‌شود و به هدف خود نمی‌رسد. مثلاً در داستان‌های پهلوانی مانند «سهراب و رستم» و «اسفندیار و رستم» که هر دو تراژدی‌های بزرگ تاریخی هستند، قهرمانان آن اهدافی بزرگ دارند که به هدف‌شان نمی‌رسند و هر دو با مرگی دردناک و دلی غمگین کشته می‌شوند.

نبوی بیش از هر چیز به دکوپاژ خوب مستند اربعین تاکید می‌کند و معتقد است: «دکوپاژ تقوایی دارای لحنی هماهنگ با مردم جنوب و واقعه‌ای است که بعد از ۱۳۰۰ سال روایت می‌شود. بسیاری از مستندها لحن ندارند اما این فیلم به‌شدت لحن دارد؛ دکوپاژی که تقوایی دارد دارای لحنی هماهنگ با مردم جنوب و واقعه‌ای است که بعد از ۱۳۰۰ سال روایت می‌شود و به‌شدت حماسی است. یکی از کارهای خوبی که تقوایی در این فیلم انجام داده این است که پاساژهایی انتخاب کرده که با زندگی مردم این منطقه نسبت دارد. دوربین با نشان دادن مجموعه لنج‌هایی که ساکن هستند و برخی پهلو گرفتند، فضای غم‌گرفته بندر را نشان می‌دهند. در پلانی، گندمزار و عمل گندم باددادن را نشان می‌دهد که باتوجه به تنوع کشاورزی مردم این منطقه روی گندم تاکید دارد؛ فهم من این است که واقعه کربلا شاید بزرگ‌ترین گناهی است که از ابتدای تاریخ رخ داده و خوردن گندم در برخی از روایت‌های دینی، اولین گناهی است که انسان انجام داد. تقوایی این موضوع را به فیلم پیوند می‌زند که اگر گناه نخستین نبود، این گناه بزرگ‌تر اتفاق نمی‌افتاد.»

نماهایی که از پنجره‌ها در این مستند وجود دارد و حرکت‌های دوربین همه حساب‌شده و شبیه ضرباهنگ و لحنی است که در مراسم عزاداری داخل فیلم اتفاق می‌افتد. فیلم به‌صورت یک منظومه اتفاق می‌افتد؛ عزاداران دست در کمر یکدیگر مانند منظومه می‌چرخند و قاب‌هایی که بسته شده و ضرباهنگی که با تدوین ساخته شده همان حالت را به ما منتقل می‌کند.

شبیه به شبیه‌خوانی

منوچهر آتشی در همان سال‌ها برای فیلم «اربعین» تقوایی نوشته است: «باری سینه‌زنی تا مرحله دوم که واحد می‌نامند ادامه می‌یابد و بیننده درمی‌یابد که دست‌کم ۶۰۰-۵۰۰ دست، چنان با هم و منظم بر طرف چپ سینه‌های برهنه مردان فرود می‌آیند که گویی یک دست واحدند. پس از واحد به ناگاه در می‌یابیم که ضربه یکی در میان می‌شود؛ نوحه‌خوان با سکوت تعمدی نقش‌های بینندگان را در سینه حبس می‌کند تا سینه‌زنان را تا حد از پای افتادن به هیجان درآورد. هم از این است که می‌بینید در میانه، هیکل برهنه و درشت مردی را بر سردست بیرون می‌برند و آن‌گاه هیولا سر می‌رسد. حلقه‌های دایره‌ای به بیضی‌های چندی تبدیل می‌شوند و تا شروع مرحله بعد که شاید شبیه‌خوانی باشد، ادامه می‌یابد.»

ترکیبی از شور و ایمان

حمید نفیسی در جلد دوم کتاب «فیلم مستند» درباره‌ی فیلم اربعین نوشته است: «ناصر تقوایی سینماگر جنوب ایران، در فیلم «اربعین» نظر خود را متوجه نوعی شور و ایمان دیگر می‌کند. کوبیدن پرچم‌ها، برپا کردن علم‌ها، طبل بر سر زدن، نوحه‌خوانی و سینه‌زنی مراسم این عزاداری هستند که دوربین شاهد تقوایی با تاکیدی کم‌وبیش، هرکدام را نشان می‌دهد. «اربعین» فیلمی فاقد گفتار است و تنها صدای آن صدای طبیعی مراسم است. تقوایی بعد از «اربعین»، فیلم «موسیقی جنوب» (زار) را ساخت و در آن به داستان‌گویی روی آورد؛ اما تِم اصل موسیقیایی آن همان تکرار ضرباهنگ در اربعین بود.

مستند قوم‌نگارانه

جواد طوسی، منتقد سینما در یادداشتی درباره اربعین نوشته بود: آنچه «اربعین» را به‌عنوان یک فیلم «مستند قوم‌نگارانه» ماندگار ساخته، ظرافت‌های بصری کار و توانایی‌های انکارناپذیر ناصر تقوایی در این زمینه است. اساساً «اربعین» متکی به چند مشخصه بارز و تعیین‌کننده است؛ ریتم و تدوین موزون که توسط خود تقوایی انجام شده است. مثلاً به یاد بیاوریم همراهی صدای سنج و دمام گروه عزادار را با نماهای پیوسته از پنجره‌های مشبک رنگی مسجد که با تقطیع نماها خاموش و روشن می‌شوند و تداوم همراهی این موسیقی مذهبی بومی با نماهای متوالی از پرچم‌ها: پارچه‌های نذری و وقف‌شده و نوشته‌های مذهبی گلدوزی‌شده. در حالت مستقیم، نوع مواجهه دوربین با نوحه‌خوان (بخشو) و حالت هماهنگ سینه‌زن‌ها، به فیلم ریتم خوب و یکدستی می‌دهد. در حالت غیرمستقیم، صدای نوحه‌خوان و سینه‌زن‌ها با تدوینی آرام و نرم روی نماهایی از بیرون «مسجد ده‌دشتی» می‌آید. تقوایی با نوعی نگاه آیینی به مراسم عزاداری در مسجد ده‌دشتی‌ها و بهبهانی‌ها خیره شده و با تدوین هوشمندانه‌اش این حوزه نگاه را به کل محیط بوشهر و مناسبات شغلی و روزمره بومیان تعمیم داده است.»

مستندی متفکر

اساساً تقوایی در مستند «اربعین» صرفاً به‌دنبال نمایش یک آیین مذهبی نیست، بلکه در پس آن تلاش می‌کند تا روایتی جامعه‌شناسانه و مردم‌شناختی از یک باور جمعی و تجلی آن در مناسک و آیینی مذهبی را صورت‌بندی کند. وقتی فیلم را می‌بینید گویا این فیلم یک قطعه موسیقایی بسیار فهیم است که درباره آن اندیشیده شده و پشت آن فکر است. می‌شود درباره آن حرف زد، لذت برد، حس دریافت کرد و معارف را از فیلم استنباط کرد. این‌گونه است که فیلم به اثری متفکر و هنری سینمایی تبدیل می‌شود.

ناصر تقوایی در گفت‌وگویی درباره چگونگی ساخت این مستند گفته است: «ما رفته بودیم از مراسم عاشورا در بوشهر فیلم بگیریم. من بچه جنوبم و مراسم مذهبی را در آن خطه خوب می‌شناسم. رئیس شهربانی بوشهر اما اجازه نداد و گفت، شما می‌خواهید عقب‌ماندگی مردم ما را به خارجی‌ها نشان دهید. ساعت‌ها با او بحث کردیم که این فیلم مال تلویزیون است و اگر مشکلی داشته باشد حتماً اجازه پخش آن را نمی‌دهند. شما کاسه داغ‌تر از آش نشوید… این مخالفت ۴۰ روز طول کشید و نهایت به ما اجازه دادند از مراسم اربعین فیلم بگیریم.»

كلیدواژه‌های مطلب: برای این مطلب كلیدواژه‌ای تعریف نشده.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

تازه‌ترين مطالب اين بخش
  «حد وسط»؛ کلید طلایی فلسفه‌ی «ارسطو» برای باز کردن دروازه‌ی «خوشبختی»

یکی از جنبه‌های مهم حد وسط طلایی این است که این حد وسط نسبت به افراد و شرایط مختلف می‌تواند متفاوت باشد.

  منادی نهاد ناآرام سیاست

از نظر شانتال موف جوهر امر سیاسی، نه اجماع که ستیز است.

  این تصمیمات به مردم آسیب می‌زند

بسیاری از کارگزاران و تصمیم‌گیرندگان به علت ناآشنایی با متغیرهای گوناگون مسائل رفتاری، با ساده‌انگاری راه‌حل‌هایی پیشنهاد می‌کنند که البته مبتنی با دیدگاه علمی نیست.

  کاوش در میراث ماندگار جایزه‌ی نوبل

در این مقاله برخی از تأثیرگذارترین کتاب‌های برنده‌ی جایزه‌ی نوبل ادبیات را بررسی می‌شود که بر موضوعات متنوعی تمرکز کرده‌اند و در سبک‌های نوآورانه‌ای نوشته شده‌اند.

  برخی آفت‌های نقد و نقدشنوی

افسوس که گاه نقدها و پاسخ نقدها بیشتر برای مطالعۀ موردی بی‌اخلاقی، بی‌ادبی و مغالطه به کار می‌آیند تا برای کشف حقیقت.