محمد معین در ۹ آذر ۱۳۴۵ پس از بازگشت از ترکیه، در دفتر گروه زبان و ادبیات فارسی، سکته کرد و پنج سال آخر زندگیاش را در حالت اغما گذراند.
وی را جهت معالجه بیشتر در ۱۴ مرداد ۱۳۴۶ به کانادا منتقل کردند ولی چون بهبودی در وضعیت او مشاهده نشد، در ۱۵ آبان ۱۳۴۶ به ایران بازگردانده شد و در بیمارستان فیروزگر بستری شد. محمد معین در ۱۳ تیر ۱۳۵۰ در همان بیمارستان درگذشت.
در مراسم خاکسپاری محمد معین، عدهای بسیار معدود شرکت داشتند که با توجه به شخصیت ادبی شناختهشده جهانی او، رنجش بسیاری از فرهنگدوستان آن زمان را برانگیخت. ابوالقاسم انجوی شیرازی در فردای روز تشییع جنازه، مقالهای انتقادی با عنوان «تهران بمیر» در روزنامه اطلاعات انتشار داد. همچنین محمود عنایت در یکی از سرمقالههایش نوشت: «تهران مرگ محمد معین را حس نکرد»./ ویکیپدیا
دکتر محمد وحیددستگردی در مجلهی ارمغان یادداشتی دربارهی دکتر محمد معین نوشت که آن را دوبارهخوانی خواهیم کرد:
شما نمی توانید در لذت گرایی یا لذت افسار گسیخته قرار بگیرید، اما نباید میل را نیز سرکوب کنید.
افزایش کیفیت زندگی و افزایش طول عمر در میان سالمندان دو موضوع جدا اما بهم تنیده است و سرمایه گذاری شرکتهای دارویی – پزشکی بیشتر در مورد بخش دوم است.
پیش از زمانی که عبارت «فلش فیکشن» در اواخر قرن بیستم به اصطلاحی رایج تبدیل شود، نویسندگانی برجسته در سراسر نقاط دنیا از جمله فرانسه، آمریکا و ژاپن، در حال تجربه و آزمایش با قالب هایی برای نثر بودند که بیش از هر عنصر دیگر، بر ایجاز و اختصار تمرکز و تأکید داشت.
چگونه جلدی طراحی کنیم که بفروشد؟
به مناسبت سالروز درگذشت دکتر محمد معین