در هفتهی گذشته، موفق شدم سه کتاب تازه در ژانرهای متنوع بخوانم که هر کدام را به طور خلاصه معرفی میکنم:
* دیوار آتش (هنینگ مانکل/ نشر هیرمند)
«دیوار آتش»، یک رمان پلیسی ـ جنایی جذاب به قلم «هنینگ مانکل»، نویسندهی سوئدیست که با وجود حجم زیاد کتاب (۵۴۰ صفحه)، از لحظهی شروع داستان چنان درگیر معماها میشوید که یکنفس آن را تا پایان میخوانید. ماجرا از جایی آغاز میشود که یک روز غروب، مردی میایستد تا از دستگاه خودپرداز استفاده بکند، ولی ناگهان روی زمین میافتد و میمیرد. همزمان یک رانندهتاکسی توسط دو دختر نوجوان به طرز وحشیانهیی کشته میشود. با اینحال دخترها اصلاً از کارشان پشیمان نیستند. هنگامی که یکی از دخترها از بازداشتگاه فرار میکند، برق نیمی از کشور قطع میشود! بازرس کورت والندر،که یک کارآگاه کهنهکار اما سالخورده و تنهاست، بررسی پرونده را در دست میگیرد و حدس میزند این حوادث به یکدیگر مرتبطند. او در جریان تحقیقاتش،کمکم متوجه میشود اعتبار گذشته را میان همکارانش ندارد.
«دیوار آتش» علاوه بر نثر خوب و گیرای نویسنده، از ترجمهی بینقص و حرفهای شکیبا محبعلی نیز بهره میبَرد که لذت خواندنِ رمان را دوچندان کرده است. تنها اشکال داستان، وجود انبوهی از اسامی سوئدی با تلفظهای سخت و شبیه به هم برای شخصیتهاست که گاهی موجب سردرگمی خواننده میشود. با اینحال خواندن این رمان را به علاقهمندان آثار پلیسی و جنایی پیشنهاد میکنم.
* در قعر لانهی خرگوش (خوان پابلو ویالوبوس/ نشر آگه)
این قصهی نیمهبلند،نخستین داستان «خوان پابلو ویالوبوس»، نویسندهی مکزیکیست. راوی ماجرا، پسربچهیی به نام توچتلی است که با پدرش در یک قصر زندگی میکند و علاقههای افراطی و عجیبی به انواع کلاه، زندگی ساموراییها، فرهنگ لغت و گیوتین دارد! آرزوی بزرگ توچتلی، داشتن یک اسب آبی کوتوله لیبریایی است و از آنجا که او هرچه را اراده بکند توسط پدرش مهیا میشود، برای شکار یک جفت اسب آبی کوتوله، به آفریقا سفر میکنند اما این سفر، ماجرای اصلی کتاب نیست. در واقع داستان اصلی، به روایت زندگی او و پدرش برمیگردد که یک گردانندهی کلان مواد مخدر است. در حقیقت قصر آنها، مخفیگاهی است که آدمکشها، روسپیها، دلالان مواد و سیاستمداران به آنجا رفتوآمد دارند.کتاب «در قعر لانهی خرگوش» در ۸۴ صفحه با قطع پالتویی، به زبانی کودکانه و طنز، پرده از زندگی و اسرار فروشندگان قدرتمند و بیرحم مواد مخدر در مکزیک برمیدارد.
این کتاب کمحجم، ترجمهی خوبی دارد و با توجه به حجم اندک آن، میتوانید در نشستی یکساعته کتاب را تمام بکنید.
* تب یونجه (نوئل کاورد/ نشر قطره)
کتاب «تب یونجه»، یک نمایشنامهی کمدی کلاسیک به قلم «نوئل کاورد»، نمایشنامهنویس انگلیسی که متنی انتقادی دربارهی رفتارهای ناشایست اعضای یک خانواده با دوستان خود در یک مهمانی آخر هفته است. ماجرا در خانهی خانواده «بلیس» اتفاق میافتد. چهار عضو این خانوادهی عجیب، بدون هماهنگی با یکدیگر، هر کدام مهمانی را به خانه دعوت کردهاند تا با هم خوش بگذرانند. وقتی مهمانها از راه میرسند، به طرز غیرمنتظرهیی، دعوتکنندهی هر مهمان، با مهمان دعوتکنندهی دیگر وارد رابطه و آشنایی میشود و در این میان رفتار میزبانان، با بیادبیها و خودشیفتگیهاشان، مهمانها را میآزارد!
این نمایشنامه،که جزو موفقترین آثار کاورد بوده و بارها در کشورهای مختلف اجرا شده، یک کمدی موقعیت بامزه و خندهدار بر پایهی اشتباهات و بدرفتاری شخصیتهاست.کاورد این متن را سال ۱۹۲۴ نوشته اما وقتی آن را میخوانید، متوجه میشوید همچنان تازه و قابل اجراست.گرچه شاید به لحاظ فرهنگی، برخی رفتارها و دیالوگهای شخصیتها، با فضای جامعهی ایران تناسب و همخوانی نداشته باشد، ولی اگر این نمایشنامه توسط یک کارگردان کاربلد اجرا بشود، قطعاً شاهد یکی از خندهدارترین کمدیهای نمایشی خواهیم بود. نمایشنامهی «تب یونجه»،که توسط شکیبا محبعلی به درستی و شیوایی ترجمه شده، میتواند برای علاقهمندان به ادبیات نمایشی بسیار جذاب و خواندنی باشد.
زامبیها چگونه وارد دنیای ما شدند؟
به مناسبت زادروز بیژن جلالی
او در آینه خودخندی شخصیتهای دایی جان ناپلئون خودش را میبیند و در حقیقت به خود وجودیاش میخندد.
مگر میشود فرهنگ این کشور را تنها با دو سطر اینجا در «فیسبوک» و سه سطر آنجا در توییتر و تلگرام ارتقا داد؟
شوروی آدامس را سرگرمی کاپیتالیستی تلقی میکرد.