img
img
img
img
img
محسن آزموده

حکمت‌پژوهی به جای باستان‌شناسی

محسن آزموده

اعتماد: هفته گذشته در میان انبوه اخبار جذاب و امیدوارکننده سیاسی و اقتصادی درباره تورم و گرانی انتخابات، یک خبر دیگر هم در شبکه‌های اجتماعی دست به دست شد که با توجه به حال خوش مردم و سرخوشی‌شان بابت خبرهای خوب و خوش دیگر، قاعدتا چندان توجهی بر نینگیخت. خبر البته خیلی تازه نیست. تغییر کاربری ساختمان «موسسه باستان‌شناسی دانشگاه تهران» به «موسسه حکمت پژوهی علوم». این ساختمان و بنا در ضلع شمالی خیابان پورسینا، روبه‌روی در شمالی پردیس مرکزی دانشگاه تهران و نبش پورسینا و کوچه جلالیه واقع شده است. یک ملک زیبا و قدیمی با حیاطی وسیع و پردرخت و دیوارها و ساختمان آجری. بر سر در آن تابلوی موسسه باستانشناسی در کنار نشان معروف و زیبای دانشگاه تهران خودنمایی می‌کرد. البته چند سال پیش، از این فضا به عنوان کافه هم استفاده می‌شد، اما تابلو سر جایش بود و حرفی از تغییر کاربری این مکان به شکل رسمی نبود. شخصا به عنوان رهگذری که خانه‌مان در همین نزدیکی است و تعمدا به دلیل زیبایی خیابان و ساختمان‌ها، زیاد از این منطقه رد می‌شود، هیچ وقت به آن کافه نرفتم و همیشه از دیدن آن متعجب می‌شدم. یعنی چه که موسسه باستان‌شناسی تبدیل به کافه شده است؟ تصورم این بود که احتمالا قضیه اقتصادی است و هدف از آن تامین هزینه‌ها و درآمدزایی. از حدود یکی، دو سال پیش البته این کافه تعطیل شد.  تا اینکه هفته پیش در کنار خبر مذکور چند عکس هم منتشر شد که نشان می‌داد بالای در شرقی موسسه باستان‌شناسی تابلویی با عنوان « موسسه حکمت‌پژوهی علوم تاسیس ۱۴۰۲» نصب شده است.  همزمان چند یادداشت و نامه در فضای مجازی منتشر شد، از برخی استادان و دانشجویان دانشگاه تهران که از این اتفاق ابراز نارضایتی کرده بودند و آن را به ضرر رشته باستان‌شناسی دانشگاه تهران خوانده بودند. 
در این مطالب به سابقه موسسه باستان‌شناسی دانشگاه تهران اشاره شده بود که استاد عزت‌الله نگهبان در سال ۱۳۳۸ خورشیدی آن را بنا نهاد. ساختمان مذکور «محل نگهداری یافته‌های پژوهشی (بانک سفال) و آزمایشگاه علوم باستان‌شناسی و محل پژوهش و آموزش دانشجویان» بود. در این مطالب عکس‌هایی هم از اسباب و اثاثیه رها شده زیر یک سایه‌بان در حیاط منتشر بود که نوشته بودند اموال و متعلقات موسسه باستان‌شناسی است. در کنار این مطالب نامه‌ای هم بود از سوی «جمعی از دانشجویان رشته‌های باستان شناسی، تاریخ و ایران‌شناسی و انجمن‌های دانشجویی دانشگاه تهران» خطاب به رییس دانشگاه تهران که خیلی محترمانه و صمیمانه «مراتب اعتراض و نگرانی خود را از واگذاری غیرقابل توجیه بخشی از موسسه باستان‌شناسی دانشگاه تهران که شامل چندین آزمایشگاه و محل آموزش دانشجویان و برگزاری سخنرانی‌های علمی موسسه بوده است، به موسسه «حکمت پژوهی علوم» ابراز می‌دارند.» در این نامه که ۲۸ بهمن ماه امضا شده، تاکید شده که ضلع شرقی موسسه واگذار شده و همچنین از نامه انتقادآمیز دکتر حکمت‌الله ملاصالحی نسبت به این تصمیم تشکر شده است. توضیح آنکه دکتر حکمت‌الله ملاصالحی، استاد تمام بازنشسته دانشگاه تهران و از چهره‌های شناخته شده رشته باستان‌شناسی، در تاریخ دوم بهمن ماه ۱۴۰۲ مقاله‌ای تند و صریح منتشر کرد که در آن به این واگذاری تاخت. موسسه باستان‌شناسی دانشگاه تهران هم نسبت به این یادداشت واکنش نشان داد و در تاریخ ۲۷ بهمن ماه سال جاری اطلاعیه‌ای منتشر کرد و در آن به جای توضیح علت و انگیزه و توجیه این واگذاری، نوشته که بخشی از این مکان در دوره مدیریت سابق کافه بوده اکنون «موقتا در اختیار موسسه حکمت پژوهی علوم دانشگاه تهران» قرار گرفته شده است. تاکید بر «موقت بودن» این واگذاری امیدوارکننده است و این یعنی احتمالا در آینده این مکان بار دیگر به موسسه باستان‌شناسی بازگردانده خواهد شد، ان‌شاءالله! همچنین در این اطلاعیه، وعده‌های جذابی آمده مثل اینکه قرار است نمایشگاه دائمی در محوطه این موسسه افتتاح شود و گروه باستان‌شناسی به دانشکده باستان‌شناسی ارتقا یابد. 
اما موسسه حکمت پژوهی علوم چیست؟ آیا جایی شبیه موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران و بنیاد حکمت صدرا و ده‌ها موسسه و انجمن و پژوهشکده و پژوهشگاه دیگر است؟ این موسسه ۲۸ آذرماه امسال با حضور محمدعلی زلفی‌گل وزیر علوم، محمد مقیمی رییس دانشگاه تهران و غلامعلی حدادعادل افتتاح شد و محمد مقیمی، مسوولیت آن را به حجت‌الاسلام حمید پارسانیا سپرد. پارسانیا در سخنرانی خود گفت: ارتباط اسلام با علوم که به مدت ۲۰۰ سال به تاخیر افتاده بود، امید است با افتتاح این مجموعه این ارتباط برقرار شود. نگارنده این یادداشت برای حجت‌الاسلام پارسانیا و همکاران‌شان در این موسسه موفقیت و بهروزی آرزومند است. ایشان در کنار ده‌ها پست و سمت، از چهره‌های محوری و اصلی تاسیس گروه علوم اجتماعی اسلامی در دانشگاه تهران هم هستند. شخصا به عنوان یک دانشجو و علاقه‌مند به فلسفه و حکمت اسلامی، امیدهای بزرگی مثل آنها که حجت‌الاسلام پارسانیا گفتند، در سر ندارم و آرزو می‌کنم ای کاش از میان این همه موسسه و انجمن و نهادی که نام حکمت بر خود نهاده‌اند، یکی پیدا شود و بعد از ۴۵ سال که حکومت اسلامی بر ایران حکمفرمانی می‌کند، یک چاپ انتقادی و منقح از مجموعه آثار ابن‌سینا و فارابی که نه، لااقل از مجموعه آثار ملاصدرا موسس و بنیانگذار حکمت متعالیه ارائه کند. امیدوارم. 

كلیدواژه‌های مطلب: برای این مطلب كلیدواژه‌ای تعریف نشده.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

تازه‌ترين مطالب اين بخش
  شاعری در حضور پروانگی‌های مقدس

مروری بر هستی‌شناسی در شعر بیژن نجدی

  تراژدی و اشتباهات؛ در داستان‌های اساطیری

از «رستم و سهراب» تا «اُدیپوس»

  راهنمای اسم در ادبیات روسیه

سروکله زدن با رمان‌های ادبیات روسیه بدون درگیر شدن با اسامی شخصیت‌های فراوانی که در کتاب حاضر هستند، غیرممکن است.

  بلایی که گوشی‌های هوشمند و شبکه‌های اجتماعی بر سرمان آورده‌اند

هم خودمان و هم بسیاری از اطرافیانمان به شکل‌های مختلف درگیر این اختلالات و مشکلات هستیم.

  داستایفسکی و پرسشی که تمام عمر از آن رنج می‌برد

دوگانگی درونی داستایفسکی زندگی بدون خدا را از نزدیک بررسی می‌کند تا به نفع خدا استدلال کند.