img
img
img
img
img
امیربانو کریمی

امیربانو کریمی، کم‌مانند ولی بی‌دعوی و بی‌سروصدا

دکتر مریم حسینی

خبر درگذشت استاد بانو امیربانو کریمی فقط از دست دادن یک مادر، دوست، استاد، دانشمند و شعر شناس نیست، خبر از دست رفتن نسلی است که به تمام معنا آشنای به شعر و ادبیات بودند. با شعر فارسی زیستند و بالیدند و هم خود و هم دانشجویان خود را از آن میراث پربار بهره‌مند کردند. امیربانو کریمی دختر استاد امیری فیروزکوهی و همسر دکتر مظاهر مصفا در خانه‌ی شعر متولد شد و در خانه‌ی شعر زیست و با عشق به ادبیات روزگار خود را سپری کرد. سالهاست که او و استاد مظاهر مصفا خانه‌ی خود را قبله‌ی آمال و آرزوهای شاگردان‌شان نموده بودند. خانه‌ای که همواره از آن صدای شعر و و بوی مهر برمی‌خاست. آنچه می‌نگارم بخشی از یادداشتی است که در مراسم بزرگداشت ایشان در ۲۶ مرداد ۱۳۹۵ در محل انجمن آثار و مفاخر فرهنگی قرائت کردم.

«آورده‌اند که در ناحیت کشمیر متصیّدی خوش و مرغزاری نزه بود که از عکس ریاحین او پر زاغ چون دُم طاووس نمودی، و در پیش جمال او دُم طاووس بپر زاغ مانستی.

درفشان لاله در وی چون چراغی ولیک از دود او برجانش داغی

شقایق بر یکی پای ایستاده چو برشاخ زمرّد جام باده

شقائق یحملن النّدی فکأنّه دموع التّصابی فی خدود الخرائد» کلیله و دمنه ص ۱۵۸

با نمونه‌هایی از این سطور بود که از مهرماه سال ۱۳۶۳ تا خردادماه سال بعد در کلاس‌های کلیله و دمنه استاد بزرگوار سرکار خانم دکتر کریمی شرکت کردم و هنوز حظّ خوش آن ساعات را در خاطر دارم. نخستین و البته تنها استاد زن دانشگاه تهران که توفیق حضور در کلاس‌هایش را می‌یافتم. دنیای دشوار تمثیل‌ها و رمزهای کتاب را با دانش گسترده و خوی خوش و خُلق مهربان استاد لطیف می‌یافتم و حظی مضاعف از بودن در کلاسی داشتم که استادش بانویی گرانمایه بود که در خاندانی اهل شعر و شاعری برآمده بود و درک اصیلی را که از ادبیات داشت به شاگردانشان منتقل می‌کرد. خوش داشتم با آوردن جملاتی از آن کتابِ عزیز حال و هوای آن روزها را در خاطر دوستان تازه کنم.

جز کتاب کلیله و دمنه، اشعار صائب را هم با استاد خواندیم. کلاس‌های درس صائب یکی از جذاب‌ترین کلاس‌های ما در دوره‌ی کارشناسی ادبیات دانشگاه تهران بود. جزوه‌های تدریس استاد سال‌ها بعد به صورت کتاب دویست و یک غزل صائب منتشر شد. دوستداری صائب و شعرش را استاد از خانه پدری با خود آورده بودند. استاد امیری‌فیروزکوهی شیفته‌ی صائب بود و اشعار بسیاری در اقتدای به این شاعر سروده بود و از مدافعان وی به حساب می‌آمد. گزیده‌ی غزلیات صائب تبریزی نیز همچون گزیده‌ی حدیقه از جمله بهترین گلچین‌ها و شرح ابیات و اشعار است.

بنده این افتخار را داشتم که از مشاوره‌ی استاد در نگارش رساله‌ی دکتری‌ام بهره مند شوم. شاید بیشترین بهره را در جلسه دفاع بردم. خاطره‌ی آن روز برای تمام کسانی که در آن جلسه بودند باقی مانده است. خانم دکتر از سطر نخست کتاب تا پایان آن را که تصحیح حدیقه‌الحقیقه سنایی بود مطالعه کرده بودند و دقایق و ظرافت‌هایی را یادآور شدند که بیش از دوساعت آن جلسه را به خود اختصاص داد. تسلط ایشان بر زبان سنایی و آشنایی‌شان با تلمیحات و اشارات وی کم نظیر بود و تمامی حاضران در جلسه را مبهوت کرده بود. البته من یکی از صدها دانشجویان استاد بودم که از محضر پرفیض ایشان بهره می‌بردم. رساله‌های صدها دانشجو در دانشگاه‌های ایران مزین به نام ایشان است. گزیده‌ی بانو کریمی از حدیقه بی‌شک از بهترین گزیده اشعاری است که از این اثر سنایی فراهم شده است. این را به این اعتبار ادعا می‌کنم که حدود بیست سال این اثر را تدریس کردم و درمیان گلچین‌های کتاب سنایی کتابی از این بهتر نیافتم. این کتاب که در سه بخش منتخب باب‌ها و پند و حکمت و حکایت‌ها تدوین یافته مجموعه بهترین ابیات کتاب به همراه برجسته‌ترین حکایات آن است.

 از اشتغالات بانو کریمی تصحیح متون کهن و انتشار این آثار در هیئتی درخور آن است. ازجمله آثاری که خانم دکتر کریمی به نشر آن اهتمام ورزیدند تصحیح انتقادی جوامع الحکایات و لوامع الروایات از سدیدالدین محمد عوفی است که تصحیح قسم سوم آن موضوع رساله دکتری خانم دکتر بود و بعدها ایشان به همراهی همسر بزرگوارشان استاد دکتر مظاهر مصفا بخش‌های دیگری از ان کتاب را منتشر کردند. مقدمه مبسوطی که ایشان بر جزء اول از قسم سوم کتاب نگاشتند نمونه یکی از دقیق‌ترین مقدمه‌های کتاب‌های مصحح ادبیات فارسی است. این مقدمه که بالغ بر صد و بیست صفحه است در سال ۱۳۵۲ همراه با تصحیح این قسم از کتاب جوامع الحکایات منتشر شد. این مقدمه حاوی مطالعه‌ای تاریخی در مورد زندگی و احوال و آثار سدیدالدین محمدعوفی است. این اثر پژوهشی شایسته و درخور و نمونه‌ی مطالعه‌ای آکادمیک بر آثار کلاسیک ادب فارسی است. جستجوی منابع کتاب جوامع الحکایات و همچنین مقایسه تطبیقی این اثر با اثر قاضی تنوخی و دهستانی در کتاب فرج بعدالشدة و مقایسه تطبیقی حکایات جوامع الحکایات با دیگر آثار منثور ادبیات کلاسیک از جمله تلاش‌های مصحح و منتقد در نگارش مقدمه این کتاب است.

شیفتگی بانو کریمی به صائب و سبک هندی موجب آمد که به تصحیح دیوان فیاض لاهیجی از عارفان و متکلمین و شاعران شیعی مذهب عهد صفوی روی آورد که شعرش قرن‌ها در خمول و گمنامی بود. سبک غزلسرایی فیاض همان پیروی از سبک هندی بوده و اقتباس‌های شعری وی از صائب و دوستی و مراوده فیاض با وی تأییدی بر این ادعاست. تسلط بانو بر شعر فارسی موجب آمده که ایشان در مقدمه این اثر به غث و ثمین شعر فیاض پرداخته و شیوه شاعری وی را نقد کرده است.

فیاض در قصیده‌هایش به ستایش ائمه اطهار و بزرگان دین پرداخته است. بی شک تصحیح انتقادی و انتشار این دیوان جز خدمت به زبان و ادب فارسی کوششی برای اعتلای عظمت فرهنگ عرفانی اسلام هم هست.

استاد حبیب یغمایی شاعر و پژوهشگر برجسته معاصر و سردبیر مجله یغما در سال ۱۳۵۴ در معرفی استاد امیربانو کریمی در ذیل مقاله‌ی عالمانه ایشان با عنوان نقدی بر نقد و تحلیل جوامع الحکایات عوفی که در مجله یغما انتشار یافت چنین نگاشته بودند: «امیربانو فرزند استاد امیری فیروزکوهی و همسر دکتر مصفا استاد دانشگاه، در فضیلت و دانش خود استادی است عالی مقام و مخصوصاً در میان زنان دانشمند امروز ایران کم مانند، ولی بی دعوی و بی سر و صدا. خوانندگان محترم را به مقاله دقیق و تحقیقی وی توجه می‌دهد.»

بی‌شک همه استادان و دانشجویان و همکاران دانشگاهی، خانم دکتر امیربانو کریمی را به این صفات که حبیب یغمایی حدود پنجاه سال پیش نگاشته بود می‌شناسند. دانشمندی کم ادعا که با دانشجویانش دوست بود و حضورش در دانشگاه برای همه مایه دلگرمی و نشاط. عشق مادرانه‌ای که همراه با عشق به ادبیات نثار همه ما کرد توصیف ناپذیر و بی‌پایان است.

خانم دکتر کریمی در سراسر سال‌های تدریس استاد و پژوهشگری نمونه بودند و آثار فراوان ایشان که شامل کتاب‌ها و مقالات است نشانگر اهتمام ایشان به اعتلای ادبیات فارسی است. سردبیری نشریه علمی پژوهشی ادبیات عرفانی و اسطوره شناختی نیز از دیگر تلاش‌های این بانو است. اما بر سری ِهمه این فضایل باید در اینجا از خانواده فرهیخته ایشان یاد کنم و عشقی که در میان همه اعضای آن ساری و جاری است و مایه‌های این پیوند و زنجیر و گرد هم آمدن و با هم بودنشان در همه اوقات در شادترین و بسامان‌ترین زمان‌ها تا سخت‌ترین روزهای زندگی، که بی‌تردید مایه‌های آن برخاسته از دل مهربان و وسیع مادر این خانواده است.

خوشا بر ما که طعم اصیل و فهم عمیق ادبیات را در کلاس‌های ایشان که همواره با شوری معلمانه برپا می‌شد چشیدیم و دریغا و دریغا بر ادب فارسی که اندک اندک چنین بزرگانی را از دست می‌دهد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

تازه‌ترين مطالب اين بخش
  چرا باید «شعر» را جایگزین «علم» کنیم؟

نقد هایدگر از علم و تکنولوژی یک نقد سطحی و مبتنی بر مسائل روزمره نیست بلکه از دل یک دیدگاه عمیق فلسفی برخاسته است؛ دیدگاهی که می‌خواهد چشم‌انداز متفاوتی از «هستی» را پیش روی انسان باز کند.

  در سوگ رهاشدگی

سایه سنگین فراموشی بر آرامگاه پورداوود

  روایت نخستین انتخابات تاریخ ایران

یکی از دلایلی که نویسندگان قانون اساسی ایران را به قانون‌اساسی بلژیک متمایل کرد، پیوندهای تجاری و سیاسی‌ای بود که برخی از نخبگان مشروطه‌خواه ایرانی را با دولت بلژیک نردیک کرده بود.

  شاعری تمام‌وقت

روز درگذشت محمدحسین بهجت تبریزی روز شعر و ادب فارسی نامیده می‌شود.

  نکودار زندگی در سایه‌ی مرگ

به مناسبت سال‌روز درگذشت محمد محمدعلی