خراسان: او که در دوم بهمن ۱۳۹۴ درگذشت، ۱۳۰۸ در نجف متولد شده بود؛ هم زبانشناس بود و هم مترجم و هم عضو پیوستهی فرهنگستان زبان و ادب فارسی و صدالبته ابوالحسن نجفی بیش از همه در حوزهی ویرایش نامش بر سر زبانها افتاد و آن هم بعد از انتشار «غلط ننویسیم». بهرغم اینکه او یکی از دقیقترین دایرهها برای طبقهبندی وزن شعر فارسی را تدوین کرد ـ که به دایرهی نجفی معروف است ـ؛ بهرغم اینکه ترجمههای وی مانند شازده کوچولو (پس از ترجمه های محمد قاضی و احمد شاملو)، شیطان و خدا، ادبیات چیست؟، هِنری پیر، ضد خاطرات، خانوادهی تیبو وکالیگولا قابل اعتناست و بهرغم اینکه فرهنگ فارسی عامیانه او ارزشمند است؛ بااینحال، باز هم نام نجفی با «غلط ننویسیم» گره خورده است. برخی او را به کهنهگرایی در این کتاب متهم کردند و گفتند پیشنهادهایش بهروز نیست و خلاف رویکرد زبانشناسی است؛ درحالیکه، او خود یک زبانشناس بود. برخی نیز او را وفادار به ادبیات و دستور و ساختار زبان دانستند و این دعوا همچنان ادامه دارد.
«فرهنگ دشواریهای زبان فارسی»، توضیح و عنوان فرعی این کتاب است و درواقع با این توضیح چشمانداز و هدف زندهیاد نجفی در کتاب مشخص میشود. دلیل برگزیدن نام «غلط ننویسیم» بر این کتاب هم پیشنهاد دکتر نصرا… پورجوادی بوده است. ظاهراً قرار بود عنوان فرعی آن، یعنی «فرهنگ دشواریهای زبان فارسی» عنوان اصلی باشد؛ اما به دلیل جذابیت و بازارپسندی عنوان «غلط ننویسیم» انتخاب شد. درهرحال، هدف کتاب «غلط ننویسیم» معیارکردن نثر فارسی است.
ابوالحسن نجفی در مقدمهی این کتاب مینویسد: «سخن گفتن به فارسی برای کسانی که این زبان را از کودکی آموختهاند ظاهراً کار آسانی است، ما به همان سادگی که نفس میکشیم با دیگران نیز سخن میگوییم؛ اما نوشتن به فارسی به این آسانی نیست. هنگامیکه قلم به دست میگیریم تا چیزی بنویسیم، حتی اگر یک نامهی کوتاه باشد، غالباً درنگ میکنیم و با خود میگوییم: آیا آذوقه درست است یا آزوقه و…؟»
به اشتباهات صرفی و نحوی و گرتهبرداری و وامواژهها و نکتههای زبانی ودستوری هم اشاره میکند و مینویسد:«تردید ما همیشه از بابت املا یا معنای کلمات نیست. وانگهی برای رفع این مشکل کافی است که به یک لغتنامه معتبر مراجعه کنیم و جواب خود را در آن بیابیم. هنگام نوشتن، سؤالهای بسیار دیگری نیز برای ما مطرح میشود که جواب به آنها را در لغتنامههای موجود به دشواری میتوان یافت یا اصلا نمیتوان یافت. مثلاً آیا من استعفا دادهام یا استعفا کردهام؟»
به اصطلاح هشت استادان گرو نُه آنهاست و قادر به تامین معاش کریمانه خود نیستند. در نتیجه، قادر به ایفای نقش شایسته خودشان نمیتوانند باشند.
گرچه خط شروع افراد با یکدیگر متفاوت است، اما مرگ در نهایت خط پایان یکسانی را در زندگی به همگان عطا میدارد.
خلاصهای از مقالهی «دستهای آلوده یا فضیلت سیاسی؟»
یادی از نویسندهای که با «غلط ننویسیم»، طرح چالشبرانگیزی درانداخت.
اسلاوی ژیژک را برخی به عنوان «سوپراستار دانشگاهی» و «خطرناکترین فیلسوف غرب» توصیف کردهاند