ایران کتاب: نویسنده فرانسوی برجسته، «مارسل پروست»، در قرنهای نوزدهم و بیستم میلادی زندگی میکرد. او عاشق نویسندگی بود و یکی از بلندترین رمانها در طول تاریخ را به وجود آورد. تقریبا همهی آثار «پروست»، رگههای خودزندگینامهای دارند و به تجارب او، هم در کودکی و هم بزرگسالی، میپردازند.
آثار خلق شده توسط «پروست» تا کنون بر تعداد بسیار زیادی از نویسندگان تأثیرگذار بوده، و حتی اصطلاحی در زبان فرانسوی وجود دارد که از شاهکار این نویسنده برگرفته شده است. «پروست» زندگی جالب توجهی داشت و حقایق جذاب زیادی دربارهی او وجود دارد. با این مطلب همراه شوید تا دربارهی خالق رمان «در جست و جوی زمان از دست رفته» بیشتر بدانیم.
در آن ساعتی که پرتوهای بازتابیده از اینجا و آنجا و انگار از ساعتهای گوناگونِ روز، کنجهای دیوار را میشکست، و محرابچهای رنگارنگ چون گلهای کنارِ راه را بالای گنجه در کنار بازتابی از روشنای پلاژ میافراشت، و بالهای کز کرده و لرزان و ولرم، لکهای روشن را که آمادهی بازپریدن بود بر دیوار میآویخت، و مستطیلی از فرش پای پنجرهی حیاط خلوت را، که آفتاب آن را مانند تاکی به گلتاج ها میآراست، چون گرمابه داغ میکرد و گویی ابریشمِ پُرگُلِ مبلها را پرپر میکرد و نوارهای توریِ طلاییشان را میکند و بر زیبایی و شلوغیِ اثاثیه میافزود.—از کتاب «در جست و جوی زمان از دست رفته» اثر «مارسل پروست»
«پروست» در سال ۱۸۷۱ و در شهر پاریس به دنیا آمد. ناحیهی محل تولد او، یکی از گرانترین بخشها در پاریس بود و بسیاری از خانوادههای ثروتمند در آنجا زندگی میکردند. پدر «مارسل»، پزشک آسیبشناس بود و دربارهی عوامل بیماریها پژوهش میکرد، و مادرش نیز به نوشتن و خواندن کتاب علاقه داشت و بعدها در ترجمهی آثار نویسندهی بریتانیایی، «جان راسکین»، به پسرش کمک کرد.
«پروست» در پایان «جنگ فرانسه و پروس» به دنیا آمد و ماههای نخست زندگیاش، با شکلگیری «کمون پاریس» همزمان شد. او در بسیاری از آثار خود، به تغییرات گستردهای میپردازد که در آن دوره در فرانسه اتفاق افتاد، از جمله افول طبقهی ثروتمند و رشد طبقهی متوسط جامعه.
«پروست» در سال ۱۹۰۹ نوشتن اثری را آغاز کرد که بعدها به شاهکار او تبدیل شد: کتاب «در جست و جوی زمان از دست رفته»، رمانی هفت جلدی است که «پروست» حدود سیزده سال مشغول خلق آن بود. این رمان، تأملات گوناگون راوی دربارهی دوران کودکی و بزرگسالیاش در پاریس را برای مخاطبین به تفصیل به تصویر میکشد. «در جست و جوی زمان از دست رفته» به شکل گسترده شاهکار «پروست» قلمداد میشود و تا کنون به زبانهای بسیار زیادی ترجمه شده است.
این اثر به مضامینی همچون گذر زمان، بیمعنایی، خاطرات، و تحولات اجتماعیِ رقمخورده در دورهای مشخص از تاریخ فرانسه میپردازد. رمان «در جست و جوی زمان از دست رفته» از زمان انتشار تا کنون، منتقدین ادبی را به تحسین واداشته و به منبع الهام نویسندگانی بزرگ همچون «ویرجینیا وولف» و «ولادیمیر ناباکوف» تبدیل شده است.
رمان «در جست و جوی زمان از دست رفته» در نسخهی اصلی، حدود سه هزار و دویست صفحه درازا دارد و بیش از یک میلیون و دویست واژه را در خود جای داده است. بدیهی است که طول این اثر ممکن است خواندن آن را برای بسیاری از مخاطبین به کاری پرزحمت تبدیل کند. «پروست» که بین سالهای ۱۹۰۹ تا ۱۹۲۲ مشغول خلق این اثر بود، بخشهای کاملشده را دوباره و دوباره ویرایش، و قسمتهای جدیدی به آنها اضافه میکرد.
سه جلد پایانی رمان «در جست و جوی زمان از دست رفته» معمولا ناتمام در نظر گرفته میشود چون «پروست» پیش از این که فرصت بازخوانی و ویرایش آنها را پیدا کند، از دنیا رفت. برادرش «رابرت» پس از مرگ او، کارهای مربوط به انتشار سه جلد پایانی را به انجام رساند.
میتوانیم، به انتخاب خود، تسلیم یکی از دو نیرویی شویم که یکی از درون خود ما برمی خیزد و زاییدهی احساسات ژرف ماست، و دیگری از بیرون میآید. اولی طبعا با شادمانی همراه است، همانی که از زندگی انسان خلاق سرچشمه میگیرد. جریان دوم، آنی که میخواهد جنبشی را به درون ما راه دهد که کسانِ بیرون از ما را به تکاپو میاندازد، با لذتی همراه نیست؛ اما میتوانیم، با ضربهای واکنشی، لذتی بر آن بیفزاییم، با خلسهای چنان ساختگی که زود به ملال، به اندوه، تبدیل میشود.—از کتاب «در جست و جوی زمان از دست رفته» اثر «مارسل پروست»
وقتی «پروست» در تلاش بود تا جلد اول از کتاب «در جست و جوی زمان از دست رفته» را به انتشار برساند، چندین و چند ناشر در پاریس به او پاسخ منفی دادند. «پروست» متن رمانش را به نویسندهی مشهور، «آندره ژید»، نیز تحویل داده بود، با این امید که اثرش در مجلهای ادبی منتشر شود. اما «آندره ژید» هم آن را نپذیرفت و بعدها با توصیف این اتفاق به عنوان بزرگترین اشتباهش در دوران حرفهای خود، از «مارسل پروست» عذرخواهی کرد.
«پروست» که به دلیل این پاسخهای منفی دلسرد شده بود، تصمیم گرفت جلد اول اثرش را خودش به چاپ برساند. انتشارات «گِرَسه» پذیرفت که اگر «پروست» هزینههای چاپ را خودش پرداخت کند، این اثر را منتشر خواهد کرد. کتاب «طرف خانه سوان» سرانجام در سال ۱۹۱۳ انتشار یافت و با بازخوردهای مثبت منتقدین همراه شد. پس از موفقیت جلد نخست، یکی از ناشران که قبلا پاسخ منفی به «پروست» داده بود، پیشنهاد کرد که جلدهای بعدی را به چاپ برساند، اما این بار نوبت «پروست» بود که به آنها پاسخ منفی بدهد. او درنهایت تصمیم گرفت به همکاری خود با انتشارات «گِرَسه» ادامه دهد.
اصطلاح «مادلن پروست» در زبان فرانسوی، به قسمتی از کتاب «طرف خانه سوان» اشاره دارد: صحنهای که مادر راوی برایش کیک «مادلن» و چای میآورد. «پروست» این لحظه را با جزئیات فراوان توصیف میکند و راوی توضیح میدهد که این اتفاق ساده، او را به اعماق خاطرات دوران کودکیاش برده است. البته این فقط یکی از لحظات پرتعداد در کتاب «در جست و جوی زمان از دست رفته» است که به خاطرات و تأثیر آنها بر زندگی انسان میپردازد.
«مادلن پروست» اصطلاحی است که برای توصیف رایحه، مزه، صدا یا هر نوع حسی که دوران کودکی را به یاد ما میآورد یا خاطرات و احساساتی مربوط به گذشتهای دور را دوباره برای ما زنده میکند، به کار میرود.
تردیدی نیست که «پروست» بیش از هر چیز به خاطر خلق رمان «در جست و جوی زمان از دست رفته» شناخته میشود اما این کتاب، تنها اثری نبود که او خلق کرد. «پروست» در سالهای نوجوانی، چندین مقاله را در مجلههای ادبی مختلف به چاپ رسانده بود. او سپس به همراه چند نویسندهی دیگر، یک مجلهی نقد ادبی را به وجود آورد و در آن، مطالب متعددی را منتشر کرد. «پروست» همچنین در سال ۱۸۹۶ مجموعهای از اشعار خود را با نام «خوشی ها و روزها» به انتشار رساند. این کتاب، دربردارندهی مقدمهای از شاعر و رماننویس برجسته، «آناتول فرانس»، و همچنین تصویرسازیهای نقاشِ مشهور، «مدلین لومر»، بود.
«پروست» در همین سال، کار برای خلق رمانی به نام «ژان سانتوی» را آغاز کرد که درنهایت پس از مرگ او، در سال ۱۹۵۲، انتشار یافت. این رمان، اثری ناتمام در نظر گرفته میشود چون «پروست» در سال ۱۸۹۹ از نوشتن آن دست کشید. منتقدین ادبی اعتقاد دارند رگههایی از مضامین موجود در رمان «در جست و جوی زمان از دست رفته» در این کتاب—هر چند به شکل ابتداییتر—به چشم میخورد.
خود رنج الزاما آدمی را دچار عشق یا نفرت نسبت به کسی که آن را برانگیخته است، نمیکند؛ به جراحی که تنت را به درد میآورد، بیاعتنا میمانی. اما در شگفت میشوی اگر زنی که چندی میگفته که تو همه چیز اویی، بیآنکه خود همه چیز تو باشد، زنی که دیدناش، بوسیدناش، نوازشاش را خوش میداشتهای، با مقاومتی ناگهانی به تو بفهماند که در اختیارت نیست. این سرخوردگی گاهی خاطرهی فراموششدهی اضطرابی قدیمی را زنده میکند که می دانی برانگیزندهاش نه این زن، بلکه دیگرانی بودهاند که خیانتهایشان در تمام گذشتهات تداوم داشته است.—از کتاب «در جست و جوی زمان از دست رفته» اثر «مارسل پروست»
پیشتر اشاره کردیم که پدر «پروست»، پزشک آسیبشناس بود، اما پسرش به گونهای از بیماری مبتلا شده بود که او نمیتوانست دلیلش را توضیح دهد. درحقیقت پزشکان در اواخر قرن نوزدهم، از عوامل و دلایل شکلگیری بیماری آسم اطلاعی نداشتند. این بیماری تأثیری همیشگی بر زندگی «پروست» داشت. او اولین حملهی جدیِ آسم را در نُه سالگی تجربه کرد، و اگرچه در مدرسه عملکردی عالی داشت، اما به شکل پیوسته با مشکلات ناشی از آسم مواجه بود.
پس از مرگ مادر «پروست» در سال ۱۹۰۵، سلامت جسمانی او بیش از پیش رو به افول رفت. او به خاطر بیماری، تمام روز را میخوابید و شبها در بستر مینوشت. «مارسل پروست» سه سال آخر زندگی خود را محصور در بستر بیماری سپری کرد.
کرونا بیماری پستمدرن در گفتار فیلسوف ایرانی
یوسا دو بار به توصیه دو ناشر دست به معرفی بهترین آثار ادبیات جهان زد که برخی از آنها به زبان فارسی نیز ترجمه شدهاند.
تعداد بسیار زیادی از نویسندگان، در طول زندگی خود با افسردگی مواجه بودهاند. برخی پژوهشگران اعتقاد دارند شخصیتهای خلاق، آسیبپذیریِ بیشتری در مقابل افسردگی دارند.
سعدی با تعریف دقیق فضایل اخلاقی و جایگاه هر عضو در بدن جامعه، بنیانی نظری برای توسعه نهادی فراهم آورده که امروز نیز میتواند راهنمای عملی باشد.
هوش یعنی توانایی تحلیل اطلاعات، یادگیری از تجربهها، و تصمیمگیری بر اساس دادهها. هوش مصنوعی در این زمینهها، به سطحی بیسابقه رسیده است.