img
img
img
img
img

شعر احمدی چهره‌ای ژانوس‌وار دارد

نشست نقد و بررسی مجموعه اشعار احمدرضا احمدی با عنوان «همه شعرهای من» در شب تولد این شاعر و در آستانه ورودش به آخرین سال از ششمین دهه عمرش (۶۹ سالگی) عصر سه شنبه ۲۹ اردیبهشت ۱۳۸۸ با حضور وی و علی‌محمد حق‌شناس و حسین معصومی‌همدانی در مرکز فرهنگی شهر کتاب برگزار شد. به مناسبت درگذشت احمدرضا احمدی گزارش این نشست را که در سایت خبرگزاری مهر درج شده است مرور خواهیم کرد:

وظیفه شاعر این است که به دیگران دیدن و دیگاهی تازه بیاموزد

در ابتدای این نشست احمدرضا احمدی در سخنانی گفت: یکی از وظایفی که من برای شاعر قائلم ایجاد قلمروهای تازه‌ای هم در زبان و هم در زندگی است. وظیفه شاعر این است که به دیگران دیدگاهی تازه بیاموزد. هر کسی که کار هنری می‌کند در درجه اول برای لذت خودش کار می‌کند اما در اصل شاعر باید به قلمروهای تازه‌ای در زمین بلکه در عمق زمین راه پیدا کند و با وجود مملو و آلوده بودن زمین از فقر و قحطی و بیچارگی، ما شاعران سعی ‌می‌کنیم که به عمق زمین برویم و برای مدتی هم که شده از این مشکلات را شویم.

کار شاعری من مانند یکی از خویشانم است که اعضای بدنش برعکس کار می‌کند!

وی در ادامه با ذکر مثالی به ارائه تعریفی از شعر خود پرداخت و افزود: من خویش نزدیکی دارم که تمام اعضای بدنش برعکس آدمهای دیگر است یعنی مثلاً قلبش در سمت راست است و قس علی هذا و این دکترها را گیج می‌کند! فکر می‌کنم من هم در کار شاعری اینگونه برعکس (شاعران دیگر) بوده‌ام و به همین خاطر بیشتر کسانی که شعر من را جدی گرفته‌اند گیج می‌شوند. البته تنها سه یا چهار نفرند که شعر من را جدی گرفته‌اند که ضیاء موحد‌، علی محمد حق‌شناس و حسین معصومی همدانی از این افرادند.

از فرودگاه و انگشت نگاری است بدم می‌آید

این شاعر اضافه کرد: شعر من در جوانی متکی به رویا و تخیل بود اما الان در سن پیری با تجربه‌هایی که آموخته‌ام و بیماری که پشت سر گذاشته‌ام و انقلاب و جنگی که دیده‌ام فکر می‌کنم یکی از خوش‌شانس‌ترین آدمهایی بوده‌ام که از این سرزمین (ایران) نرفته‌ام و همین اینجا ماندم .خوشحالم که با مردم‌ مانده‌ام و این یک شعار نیست. کسی که سرزمینش را ترک می‌کند، در واقع زبانش را ترک کرده و رفته است. من از هرچه فرودگاه و سگ و انگشت نگاری است بدم می‌آید و به خارج نمی‌روم و تا زنده‌ام و این قلب نحیفم می‌تپد شعر می‌گویم!

احمدی گفت: شعر من یک بیوگرافی است از گذشته‌ و حالم و از این بابت هم خوشحالم چرا که به حقیقت نزدیک است. از سوی دیگر من از مرثیه گفتن همیشه نفرت داشته‌ام چرا که فکر می‌کنم شعر یا می‌تواند خودش را به خواننده تحمیل کند یا نمی‌تواند. شعر با دفترچه و مقدمه و موخره کاری از پیش نمی‌برد. شعر من نه به ایدئولوژی و نه به افیون آلوده نیست.

در ادامه این نشست حسین معصومی همدانی با طرح این پرسش که “چرا احمدرضا احمدی شاعر مهمی است؟” گفت: وقتی شاعری ثمره بیش از 45 سال کارش را در سه جلد هزار صفحه‌ای منتشر می‌کند، یعنی از ما دعوت می‌کند که درباره کارش داوری کنیم و البته این داوری، سخت است.

احمدی هم به توصیه نادرپور گوش نکرد

وی سپس به شعری از نادر نادرپور که  آن را با اشاره به شعری از احمدرضا احمدی سروده بود اشاره کرد و افزود: نادرپور می‌خواست شعر احمدی را تفسیر کند. اگر کار شعر نوعی آشنایی زدایی است باید بپذیریم که کار مفسر هم نوعی ناآشنایی زدایی است و در اینجا هم انگار نادرپور می‌خواهد احمدی همیشه “آن کودک در خواب مانده” نباشد. اما همانطور که نیما به توصیه این چنینی شهریار گوش نکرد احمدی هم در 3000 صفحه شعرش به توصیه پنهان نادرپور گوش نکرد.

معصومی با اشاره به تاثیر نیما در روند شعری شاعران دیگر و با بیان اینکه “نخستین کسی که گفت مسابقه بی‌مسابقه و من می‌خواهم به راه دیگری بروم، نیما بود” اضافه کرد: اولین چیزی که برای پیروان نیما جالب بود این احساس آزادی بود که می‌توانند کار خودشان را بکنند.

این منتقد ادبی ادامه داد: البته بعدها یک مسابقه درون نیمایی آغاز شد که در آن کسانی می‌خواستند راههای دیگری بروند و کسانی می‌خواستند که از این مسابقه دوم بیرون بیایند و تنها کسی که بر تصمیمش باقی ماند، یا به کلی این کار را نکرد و و یا به هر حال به آن راه و آن مسابقه قبلی برنگشت و توانست خودش را ثبت کند و در این راه موفق شد احمدرضا احمدی بود.

وی تاکید کرد: شعر احمدی بیش از هر کس در شعرای دیگر موثر بوده و در واقع “هوای تازه‌ای” است که بسیاری از افراد دیگر از این متاثر شدند و باعث شد افراد زیادی به زبان شخصی رو بیاورند. احمدی یکی از اولین و پیگیرترین کسانی است که شعرهایی را که از زبان فرد مطرح می‌شد، بیان کرده و به خیلی‌ها این جرات را داد که از چیزهایی صحبت کند که قبلاً نمی‌توانستند صحبت کنند.

معصومی در پایان گفت: بسیاری از شعرهای او نوعی داستان‌‌اند که باید در تضادهایشان قرار گرفت ولی بعضی شعرهای احمدی تنها یک رویا هستند از جمله شعر “شام در عمارت سفید”.

اولین ویژگی شعر احمدی صدای منحصر به فردی است که در شعر امروز وجود دارد

در ادامه این نشست علی محمد حق شناس زبانشناس، مترجم و منتقد ادبی به ویژ‌گی‌های شعر احمدرضا احمدی اشاره کرد و گفت: اولین ویژگی شعر احمدی صدای منحصر به فردی است که در شعر امروز وجود دارد. طنین هیچ صدای دیگری غیر از صدای او در شعرش به گوش نمی‌رسد. ویژگی‌ دیگر شعر احمدی این است که هر بیت از هر شعر او تصویر خیال‌انگیزی ‌است که به تنهایی می‌تواند خواننده را مجذوب خود کند و در فضای همان یک تصویر به کار خود بپردازد.

وی افزود: دیگر ویژگی شعر احمدی این است که بیتهای هر شعر او مثل سازهای گوناگون یک ارکستر یکدیگر را تکمیل می‌کنند و در ترکیب هم یک هارمونی هماهنگ می‌سازند. شعرهای احمدی یک منبع ندارد بلکه عناصر مختلف از سطوح مختلف زبان در هم درگیر می‌شوند و آن وقت است که وزن پدید می‌آید. در شعرهای سالهای نخست او غلبه با تصویرپردازیهایی است که بیش از همه در خدمت توصیف صحنه‌اند اما در شعر سالهای بعد تصویرپردازی رفته رفته در خدمت روایت و حرکت روایی قرار می‌گیرد.

شعر احمدی چهره‌ای ژانوس وار دارد

حق شناس اضافه کرد: ویژگی‌ دیگر شعر احمدی چهره ژانوس وار و دو چهره‌ای شعرهای اوست یک چهره این شعرها به همین فرهنگ و تاریخ تعلق دارد و چهره دیگر جهانی است. ویژگی دیگر که در شعر احمدی است این است که احمدی شعر را نمی‌سراید بلکه آن را می‌زید.

این منتقد ادبی احمدرضا احمدی را در کنار بیژن جلالی شاعری خواند که با شعر سپید آغاز کرد و اصولاً به شعر کهن و قدیم فاصله بسیار دارد و التذاذ هنری این دو شاعر در گرو قواعد و اصول شعر سنتی نیست بلکه در جهت فاصله گرفتن از عادات شعری خود خواننده است. چنین شعری که ریشه‌ای در گذشته ندارد به ذوق کسانی که شعر را با سنت‌ها و قراردادهای سنتی می‌خواهند خوش نمی‌آید.

در این نشست چهره‌های فرهنگی و ادبی از جمله ضیاء موحد، ع. پاشایی، حسن کیائیان و نیز اعضای خانواده احمدرضا احمدی حضور داشتند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

تازه‌ترين مطالب اين بخش
  دکتر سعید حمیدیان در سوگ فرزند

سیندخت حمیدیان درگذشت.

  فرزین غفوری درگذشت

برگزیده‌ی ششمین دوره‌ی جایزه‌ی دکتر مجتبایی درگذشت.

  داستان گمشده‌ای که بعد از ۱۲۰ سال پیدا شد

رمان مشهور «دراکولا» اثری بود که پس از انتشارش در آخرین سال‌های قرن نوزدهم، به آغازی برای ژانر ادبیات «خون‌آشامی» تبدیل شد.

  بیانیه‌ی گروه مطالعات اسلامی فرهنگستان علوم درباره‌ی سخنان عضو مجلس خبرگان رهبری

این سخنان مخالف صریح آموزه‌های اسلامی در زمینه صلح، همزیستی انسانی و همبستگی بشری است.

  آیا بلدیم انتقاد کنیم؟

بدون تمرین نقد صحیح، زندگی بر همه تلخ می‌شود.