خراسان:
کتاب «هفت پیکر» اثر جاودانه نظامی گنجوی،شاعر نام آشنای ادب فارسی است. «هفتپیکر» یا «بهرامنامه» یا «هفتگنبد»، چهارمین منظومه نظامی از نظر ترتیب زمانی و یکی از دو شاهکار او (همراه با خسرو و شیرین) از لحاظ کیفیت است. نظامی هفتپیکر را تقریباً در سال ۵۹۳ قمری به پایان رساند. نهتنها یکی از شاهکارهای ادبیات فارسی، بلکه منبعی ارزشمند برای آموزش داستاننویسی به نویسندگان ایران و جهان است. این اثر، با ارائه تکنیکهای پیشرفته شخصیتپردازی، فضاسازی هنرمندانه و ساختار روایی منسجم، میتواند الگویی برای خلق داستانهای امروزی باشد. در این کتاب، نظامی گنجوی از اسطورهها و افسانهها بهره برده است تا قصههایش را جذابتر و باورپذیرتر کند. بخشهایی مانند روایت زندگی بهرام گور و مواجهههای داستانی با هفت گنبد، نمونههایی از استفاده هنرمندانه نظامی از عناصر اسطورهای و افسانهای هستند که به خوانندگان کمک میکنند تا با تکنیکهای داستانسرایی آشنا شوند و از آنها در آثار خود بهرهبرداری کنند. «هفت پیکر» با تکیه بر تخیل شاعرانه و پیوندی که با عناصر اسطورهای و افسانهای دارد، میتواند الهامبخش نویسندگان و داستاننویسان باشد.برای بررسی موضوعاتی که میتواند الگویی برای داستان نویسان هم روزگار ما باشد به سراغ حسین عباسزاده، داستاننویس شناختهشده و مدرس دورههای اسطورهشناسی رفتهایم که شرح آن را در ادامه میخوانید.
اولین رمان جهان
حسین عباس زاده ضمن تشریح زیباییهای نهفته در دل منظومه هفت پیکر گفت: اگر چه این اثر به صورت منظوم و وزن دار نوشته شده و در رسته شعر قرار گرفته اما به نظر من هفت پیکر را میتوان اولین رمان جهان دانست. این اثر یک رمان شگفت انگیز است و تفاوت آن با بقیه رمانها این است که زبانش نظم است، اما بسیاری از المانهای یک رمان در این اثر یافت میشود.
شخصیتپردازی برجسته
وی افزود: اولین تکنیکی که به آن اشاره میکنم شخصیت پردازی خارق العاده نظامی گنجوی از شخصیت بهرام گور است. شما در این شخصیت پردازی چه از نظر ظاهری، چه احساسی و چه اندیشه، همه ویژگیهای یک کاراکتر را میبینید و به محض خواندن اثر با این ویژگیهای بهرام گور به خوبی آشنا میشوید.
فضاسازی هنرمندانه
نویسنده کتاب کوه مرگی خاطرنشان کرد: در تمام قصههای هفت پیکر با استادی تمام فضاسازیهای مثال زدنی را پیش روی مخاطب قرار میدهد.از دیگر تکنیکهای موجود در این اثر ماندگار میتوان به استفاده از استعاره، دیالوگ، غیرمستقیمگویی، پیرنگ و خردهروایتها اشاره کرد که به خوبی در این مجموعه شعر پیدا میشود.
زنجیرههای علت و معلولی
عباس زاده تاکید کرد: نظامی گنجوی به صورت فوقالعادهای از پیرنگها بهره برده است. در زمانهای که او زندگی میکرد ، نگاه به پیرنگ در آثار ادبی به دقت امروز نبوده و در این میان نظامی استادانه پیرنگ را رعایت کرده است. همین دقت به پیرنگها، باعث میشود خواننده به خوبی با هفت پیکر ارتباط بگیرد.
ساختارگرایی و خط روایی منسجم
این داستان نویس و منتقد ادبی در ادامه افزود: ساختارمندی در این اثر منظوم مثالزدنی است و استفاده از استعارهها به گونهای است که خواننده لذت میبرد این تکنیک هم یکی از مواردی است که علاوه بر شاعران، داستان نویسان هم روزگار ما به خوبی میتوانند از آن به نفع اثری که مینویسند بهره ببرند. نظامی با استفاده از استعارهها از رنج به شادی و از ناامیدی به امید میرسد.این اثر ادبی به سه بخش تقسیم میشود؛بخش اول تاریخی و روایت زندگی بهرام گور، بخش دوم تخیلی و روایت مواجهههای داستانی با هفت گنبد و بخش آخر دوباره برگشت به جنبه تاریخی. تخیل شاعر در هر سه بخش فوقالعاده است.در بخش اول ما میبینیم نظامی زندگی بهرام گور را با جزئیات دقیق و نظمی زیبا روایت میکند. این بخش بیشتر جنبه تاریخی دارد و بر اساس وقایع واقعی شکل گرفته است. در بخش دوم، بهرام گور با هفت گنبد مواجه میشود که هر کدام نماد یکی از سیارات و رنگهای مربوط به آنهاست. این بخش تخیلیتر است و نظامی از اسطورهها و افسانهها بهرهبرداری کرده است.نظامی در پایان همان طور که گفتم دوباره به فضای واقعی و رئال بر میگردد و از وقایع تاریخی سخن به میان میآورد.
نمادشناسی و عمق بخشی به روایتها
این پژوهشگر ادبی ضمن اشاره به این که این اثر ادبی سرشار از نمادهای مختلف است به عدد هفت به عنوان یکی از نمادها و تکنیکها اشاره کرد و افزود: عدد هفت در ادبیات ما جایگاه مورد توجهی دارد و نظامی در هفت گنبد از هفت سیاره عطارد، زهره، کیوان، ماه، خورشید و… سخن به میان میآورد .هر یک از این گنبدها دارای رنگهای خاصی هستند که در نجوم و افسانهها نیز جایگاه ویژهای دارند. این نمادها به داستان عمق و معنای بیشتری میبخشند.
نظامی گنجوی: فیلم ساز ادبی
وی گفت: نظامی گنجوی را میتوان یک فیلم ساز و فیلم نامه نویس خبره در قرون گذشته دانست. او در توصیف صحنهها و زاویه دید به خوبی عمل و خط روایت تصویری و معنایی را به خوبی حفظ میکند. یکی دیگر از درسهایی که از این اثر میتوان گرفت، گم نشدن خط روایت است.
عباس زاده افزود: تخیل شاعر در هر سه بخش فوقالعاده است و ساختارمندی این اثر مثالزدنی است. این اثر ماندگار از نظر هنری و محتوایی یک شاهکار است و میتواند منبع الهام و آموزش برای نویسندگان و داستاننویسان باشد.
گفتوگو با حسین عباسزاده، داستاننویس و منتقد ادبی دربارهی ظرفیتهای آثار کهن ادب فارسی
گفتوگو با محمود دولتآبادی
گفتوگو با حمیدرضا دهکردی درباره کارکردهای مثبت شبهعلم
گفتوگو با عباس کاظمی
گفتوگو با هوشنگ مرادیکرمانی